واكنشها به حادثه در سايت هستهاي نطنز همچنان ادامه دارد
سايه «نفوذ» بر امنيت ملي
ساعاتي پس از بازديد رييسجمهوري و يك روز پس از بازديد ۱۲ نفر از نمايندگان مجلس و هيات همراه از تاسيسات هستهاي نطنز، ساعاتي بعد از برگزاري مراسم روز ملي فناوري هستهاي و البته يك روز بعد از «اعلام راهاندازي دوباره مركز مونتاژ سانتريفيوژهاي پيشرفته»، درست همزمان با مذاكرات جمهوري اسلامي و 1+4 درمورد برجام، حادثهاي ديگر در يكي از تاسيسات هستهاي ايران رقم خورد و بامداد يكشنبه ۲۲ فروردين، جمهوري اسلامي از وقوع اين حادثه در بخشي از شبكه توزيع برق تاسيسات غنيسازي نطنز خبر داد.تاسيسات هستهاي نطنز يكي از مهمترين مراكز مرتبط با فناوري هستهاي در جمهوري اسلامي با نام رسمي «مركز هستهاي شهيد احمديروشن» در نزديكي شهر نطنز در استان اصفهان واقع شده است. در نزديكي اين تاسيسات هستهاي به دليل ماهيت حساس آن، يك پدافند هوايي نيز براي حفاظت قرار دارد. اين سايت اما سال گذشته نيز مورد حمله قرار گرفت و گفته ميشود پس از آن اتفاق، ساختماني تازه در اين محل در شرف ساخت بوده است.شنبه ۲۱ فروردين حسن روحاني در جريان بازديد از اين سايت هستهاي به مناسبت روز ملي فناوري هستهاي، خبر داده بود كه «راهاندازي خط توليد سانتريفيوژهاي جديد IR-9، گازدهي كامل ۱۶۴ سانتريفيوژ IR6، گازدهي فاز اول ۳۰سانتريفيوژ IR6S و بهرهبرداري از ايستگاه تصفيه خوراك هگزا فلورايد اورانيوم» آغاز شده است. خبر وقوع حادثه در نطنز را بهروز كمالوندي، سخنگوي سازمان انرژي اتمي صبح يكشنبه تاييد كرد و گفت اين اتفاق صدمه انساني و محيطزيستي به دنبال نداشته و دلايل آن در دست بررسي است. پس از آن علياكبر صالحي و بهروز كمالوندي رييس و سخنگوي سازمان انرژي اتمي از اين مجتمع هستهاي بازديد كردند كه در جريان اين بازديد، كمالوندي دچار سانحه و به بيمارستان منتقل شد. پيش از آن روزنامه امريكايي نيويوركتايمز به نقل از دو منبع آگاه امريكايي و اسراييلي مدعي شده بود كه حمله به سيستم برقرساني اين تاسيسات هستهاي ايران از سوي اسراييل بوده اما مشخص نيست اين حمله با اطلاع جو بايدن، رييسجمهوري جديد ايالات متحده انجام شده است يا خير. البته اين روزنامه همچنين مدعي شد كه شدت حمله به قدري بوده كه فعاليتهاي هستهاي ايران را با وقفهاي ۹ ماهه روبهرو خواهد كرد. پس از آن روزنامه جورزالمپست نيز تاييد كرد كه حادثهاي براي تاسيسات هستهاي رخ نداده، بلكه اين يك حمله سايبري اجرا شده از سوي اسراييل بوده است. همزمان كانال ۱۳ اسراييل اما مدعي شد انفجار در نطنز سايبري نبوده و به وسيله مواد منفجره دفن شده اتفاق افتاده است.البته بعد از اين رخداد سرپرست گروه فني بررسي حادثه به «نورنيوز»، رسانه منتسب به شوراي عالي امنيت ملي گفت: «اخباري كه از سوي برخي رسانههاي خارجي در خصوص علت حادثه امروز در مجتمع غنيسازي نطنز منتشر شده صرفا فضاسازي رسانهاي است و پايه و اساس واقعي ندارد.» روز دوشنبه نيز يك مقام مطلع وزارت اطلاعات به همين رسانه امنيتي گفته بود: «هويت فردي كه با ايجاد اختلال در سيستم برق مجتمع غنيسازي شهيد احمديروشن نطنز باعث قطع برقرساني به يكي از سالنهاي اين مجتمع شده بود، شناسايي شده است. اقدامات لازم براي دستگيري عامل اصلي اختلال در سامانه برق مجتمع نطنز در دست انجام است. چگونگي ايجاد اختلال در سيستم برقرساني نيز از سوي گروه فني مشخص شده و از ديروز مجموعه اقدامات لازم براي بازگرداندن سالن آسيبديده به مدار فعاليت مجدد آغاز شده است.»
پرسشهاي امنيتي همواره در هالهاي از ابهام
علياكبر صالحي اين اقدام را «تروريسم هستهاي» توصيف كرد و آن را «نشاندهنده ناكامي مخالفان مذاكرات ايران براي رفع تحريمهاي ظالمانه» دانست. محمدجواد ظريف كه به كميسيون امنيت ملي مجلس رفته بود تا در مورد مذاكرات وين توضيحاتي ارايه دهد، تاكيد كرد كه «نطنز» با ماشينهاي سريعتري به كار ادامه خواهد داد و «انتقام اين اقدامات را از اسراييل خواهيم گرفت».اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهوري نيز كه ديروز در آيين رونمايي از شبكه ملي بهرهوري ايران شركت كرده بود، در خلال سخنرانياش تلويحا به اين موضوع واكنش نشان داد و گفت كه «بايد بررسي شود دستگاهي كه مسوول بوده جلوي اقدامات دشمن را بگيرد و در اين زمينه توفيقي به دست نياورده است، بازخواست شود و مردم بايد بدانند كه منابع، اعتبار و حيثيت كشور خرج چه اقداماتي ميشود.» اين صدا از مجلس نيز شنيده شد و علي نيكزاد، نايبرييس مجلس هم در توييتي نوشت: «اختلال در شبكه توزيع برق سايت هستهاي نطنز، بعد از حادثه خرابكارانه مدتي پيش در همين سايت، بايد مسوولان امر را حساس كند. مجلس به جد پيگير اين موضوع خواهد شد.»در واقع مطابق آنچه هر بار پس از هر حادثهاي انجام ميشود، خصوصا هنگام رخداد يك اتفاق امنيتي مقامات و مسوولان پس از محكوم كردن حادثه و تهديد به اقدامات تلافيجويانه و سخنرانيها و موضعگيريهاي رسانهاي، خواستار لزوم پاسخگويي در مورد چرايي اين رخداد امنيتي ميشوند و بيآنكه درصدي از قصور براي مجموعه تحت امرشان قائل باشند، انگشت اتهام را به هر سمت و سويي ميچرخانند و البته پس از آن سرنوشت پيگيريها در مورد علل يك اتفاق امنيتي يا تروريستي دستكم براي افكار عمومي در هالهاي از ابهام قرار ميگيرد. رويه معمول در اتفاقات امنيتي يا جدال تريبوني بر سر پذيرفتن مسووليتناپذيري در مورد آن اتفاق است يا تكرار پرسشهاي «مردم» از سوي «مسوولان!» حمله به تاسيسات هستهاي نطنز كه كمتر از يكسال پيش رخ داد يا ترور محسن فخريزاده در روز روشن تهران از همين دست به حساب ميآيند.
انفجار نطنز، اعتراض در توييتر
برخوردها و جدالهاي جمهوري اسلامي و اسراييل تازگي ندارد اما آنچه اتفاق نطنز را به اتفاقي «سر بزنگاه» تبديل ميكند، همزماني آن با مذاكرات وين است. در حالي كه جمهوري اسلامي در وين با كشورهاي 1+4 برسر بازگشت امريكا به برجام مذاكره ميكند، نزديك به ۲ هزار مايل آنطرفتر اسراييل مجتمع هستهاي ايران را با پيام و هدفي روشن هدف حمله قرار ميدهد. اسراييل كه گويي به مخالفان داخلي برجام دل بسته و منتظر است اينبار هم آبي از همصدايان داخلياش گرم شود با اين اقدام پارازيتي در مذاكرات برجامي ايجاد كرده كه البته به نظر ميرسد پالسهاي مثبت داخلي نيز، نه مثل هميشه اما درخور دريافت كرده باشد.اين موضوع مورد اشاره وزير امور خارجه نيز بوده و او نيز تاكيد كرده كه اسراييل درپي سنگاندازي در راه لغو تحريمهاست، موضوعي كه به صراحت از سوي مقامات نظامي و سياسي رژيم صهيونيستي شنيده شده است. اما مخالفان برجامي كه از زمان اولين حضور حسن روحاني در نيويورك و سازمان ملل تا زمان مذاكرات برجامي و انعقاد قرارداد و حتي بعدتر، پس از خروج ايالات متحده امريكا سعي در تهييج تصميمگيران براي برخوردي غيرعقلاني داشتند، امروز هم پاس گل اسراييليها را دريافت كردهاند. عبدالله گنجي، مديرمسوول روزنامه جوان منتسب به يكي از نهادهاي نظامي در توييتي نوشت: «اگر بنده كارهاي در تصميمات نظام بودم بعد از خرابكاري اخير در نطنز دستور لغو مذاكرات وين را صادر ميكردم. چه معنا دارد هنگامي كه متعهد ميشويم به عقب برگرديم و تعطيل كنيم خرابكاري ميكنند؟ نبايد هم چوب را خورد و هم پياز را. اين تقسيم كار هويج و چماق امريكا با صهيونيستهاست.» همچنين سعيد جليلي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز در حساب كاربرياش در توييترش كليپي از سخنرانيهاي قديمي خود بازنشر كرد و تلويحا گفت كه اگر برجام را ميخواهيد، بايد منتظر چنين اتفاقاتي باشيد. او در توييتي نوشت: «در بند۵ برجام آمده ايران فعاليتهاي هستهاي را صرفا در تاسيسات نطنز انجام دهد. وقتي فعاليتها در يك مكان متمركز شد؛ دشمن عناصر خرابكار را ميفرستد و آنجا انفجار ميشود! اقدامي كه چندي پيش رخ داد. ميگويند تحقيق و توسعه در فردو انجام نشود. چرا؟ چون زير زمين بمباران نميشود!» جلال ميرزايي، كنشگر سياسي نيز ديروز همزماني اين اتفاق با مذاكرات وين را در راستاي تاثيرگذاري توصيف كرد و به ايرنا گفت: «در شرايطي كه رييسجمهوري، محمدجواد ظريف و عباس عراقچي در چند روز اخير صراحتا اعلام كردند ما در پي مذاكره و توافق يك مرحلهاي هستيم، در داخل كشور جريانهايي بر سر مذاكرات جاري سنگاندازي ميكنند و اقدامات آنها بوي كارشكني ميدهد.» همچنين برخي مقامات روسي، امريكايي و اتحاديه اروپا نيز به اين رخداد واكنش نشان دادند و ابراز اميدواري كردند اين اتفاق در مذاكرات جاري تاثيرگذار نباشد.درست زماني كه صداي انفجار نطنز در دنيا پيچيد، صداي كاربران فضاي مجازي موسوم به ارزشي با برچسب انقلابي مخالف برجام نيز بار ديگر در فضاي مجازي بلند شد تا برخلاف مواضع رسمي جمهوري اسلامي و اظهارات رهبري و رييسجمهوري يك بار ديگر در روند احتمالي لغو تحريمها نقش بازدارندگي ايفا كنند. البته در فضاي سياسي و تصميمگيريها هنوز و دستكم تا زمان نگارش اين گزارش، نشانهاي از تاثير اين اقدام بر روند مذاكرات ديده نميشود و به نظر ميرسد احتمالا اين اقدام امنيتي از سوي رژيم صهيونيستي قرار نيست با اقدامي نظامي پاسخ داده شود يا در مذاكرات برجامي تاثيرگذار باشد. با اين حال نميتوان فراموش كرد كه اسراييل قادر است ابزار چانهزني ايران با غرب و بالعكس را تحت تاثير قرار دهد.
امنيت ملي و رواني در محاق
درست ۹ ماه و ۱۰ روز پيش از اين، تاسيسات هستهاي نطنز مورد حمله سايبري قرار گرفته بود. همان زمان بهروز كمالوندي در مورد اين اتفاق توضيح داد و گفت كه «يكي از سولههاي در دست احداث در محوطه باز سايت نطنز» دچار آسيب شده است. شوراي عالي امنيت ملي نيز اعلام كرد كه به دليل برخي ملاحظات امنيتي نميتوان در مورد جزييات آن «فعلا» صحبت كرد، اما به فاصله چند روز بعد «نورنيوز» گزارشي منتشر كرد كه بر اساس آن گزارش عمدي بودن اين واقعه در اين انفجار محرز شد و مدتي بعد نيز هم اعضاي كميسيون امنيت ملي مجلس و هم سخنگوي سازمان انرژي اتمي از اين اقدام به عنوان «خرابكاري» ياد كردند. چند روز پيش از اين اتفاق هم در منطقه پارچين واقع در شرق تهران صداي انفجاري شنيده و نوري ديده شد كه به دليل وجود كارخانههاي صنايع دفاعي در اين منطقه از اهميت بسزايي برخوردار بود اما سخنگوي وزارت دفاع علت اين حادثه را صرفا «نشت و انفجار مخزن گاز» مطرح كرد اما اين دو اتفاق در بازه زماني كوتاه پرسشهايي را در حوزه امنيت ايجاد كرد. هنوز يكسال از حمله قبلي به تاسيسات هستهاي نگذشته و علل و عوامل آن به صورت شفاف مطرح نشده، حادثهاي ديگر نشان ميدهد كه احتمالا «مساله نفوذ» جدي است. چه آنكه سياسيون جريان راست نيز بر آن تاكيد دارند. در همين راستا محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در توييتي نوشت كه «آيا وقوع مجدد آتشسوزي در تاسيسات هستهاي نطنز، آن هم در كمتر از يكسال پس از انفجار قبلي نميتواند نشان از جدي بودن پديده نفوذ باشد» و تاكيد كرد كه كشور نياز به سالمسازي امنيتي دارد. مالك شريعتي از نمايندگان مجلس نيز اين اقدام را خرابكاري و نفوذ توصيف كرد.در جريان انفجار قبلي نطنز مجتبي ذوالنوري، رييس كميسيون امنيت ملي مجلس نيز مدعي شده بود كه در ماجراي انفجار سايت هستهاي نطنز احتمال هرگونه حمله موشكي، پهپادي و راكتي به اين تاسيسات منتفي است و عناصر داخلي منشا اين انفجار هستند. اظهاراتي كه به نوعي خبر از نفوذ ميداد. اين اتفاق در جريان ترور شهيد محسن فخريزاده در آبسرد دماوند نيز عينا تكرار شد. پس از اين حادثه هم علي شمخاني به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي و هم محمود علوي به عنوان وزير اطلاعات عنوان كردند كه امكان ترور چند روز قبل پيشبيني شده بود. اظهاراتي كه مورد انتقاد قرار گرفت و بسياري شيوه انجام آن ترور را به دليل نفوذ صورت گرفته در مراكز و دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي و حتي نظامي عنوان كردند كه با وجود پيشبيني صورت گرفته اقدامات بازدارنده انجام نشده است. در همه حوادث امنيتي، به خصوص در روزهاي ابتدايي كه اخبار مربوط به آن داغ است، شناسايي «عوامل خرابكار» و «نفوذيها» وعده داده ميشود اما يا همچون ماجراي ترور فخريزاده، مشخص ميشود كه عوامل از مرزهاي كشور گريختهاند يا همچون انفجار نطنز در ۱۲ تيرماه ۹۹ سرنوشت عوامل نفوذي هرگز مشخص نميشود. در مورد حمله تروريستي به رژه ارتش يا مجلس شوراي اسلامي در سالهاي گذشته نيز در بر همين پاشنه چرخيده است. موضوع نفوذ و عملكرد دستگاههاي متعدد امنيتي آنقدر براي افكار عمومي طرح پرسش كرده كه بسياري از كاربران فضاي مجازي به آن اشاره كرده و حتي برخي با طنز و كنايه از سريال «گاندو» گفتهاند كه از سوي نهادهاي امنيتي براي اطلاعرساني به افكار عمومي در مورد عملكردشان با شيوهاي تبليغاتي و شعاري ساخته و پرداخته شده است. فارغ از مساله نفوذ و بررسي عملكرد نهادهاي امنيتي كه بخش اعظم آنها تنها به عاليترين مقام كشور مستقيما پاسخگو هستند، به نظر ميرسد امنيت ملي و رواني نيز با اتفاقاتي از اين دست هر بار تحت تاثير قرار ميگيرد. اگرچه در همه اين سالها مولفههاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به اشتباه، سهوي يا عمدي در مولفههاي موثر بر امنيت ملي ناديده گرفته شده و بر مولفههاي امنيتي و نظامي صرفا تاكيد شده است؛ اتفاقاتي از اين دست نهتنها امنيت ملي از منظر نظامي و امنيتي را زير سوال ميبرد و براي افكار عمومي سوالات بيپاسخي ايجاد ميكند، بلكه امنيت رواني شهروندان را نيز تحت تاثير قرار ميدهد؛ شهرونداني كه هر لحظه احساس ميكنند بايد در داخل مرزهاي كشور منتظر يك اتفاق و حمله امنيتي باشند.اين رخداد امنيتي نهتنها بر روند فعاليتها و فناوري هستهاي در كشور تاثيرگذار بوده، بلكه احتمال دارد ديپلماسي جاري را نيز تحت تاثير قرار دهد و دليل آن شايد چيزي نباشد جز نابساماني در عملكرد نهادهاي امنيتي كه تعدد اتفاقات امنيتي در چند سال گذشته نشان ميدهد در شناسايي «نفوذ و نفوذي» با اختلال جدي مواجهند. علاوه بر آن اطلاعرساني ناقص داخلي و در عوض اطلاعرساني نهادها و رسانههاي خارجي در مورد اين رخدادها نيز تنها باعث به صدا در آمدن زنگ خطر «عدم تشخيص سره از ناسره» ميشود.