جامعه تشنه گفتوگوست
يعني بيش از 10درصد كاربران تلگرام ايراني هستند و اين سهم قابل توجهي است و هنوز از عرضه كلابهاوس زمان زيادي نميگذرد كه اين شبكه تبديل به محلي براي مباحث سياسي اجتماعي و اقتصادي و بهداشتي و فرهنگي شده است.استقبال سريع مردم و فعالان اجتماعي و سياسيون و نخبگان فرهنگي و اجتماعي جامعه ايران از اين شبكهها خود حاوي مضامين و مفاهيم اجتماعي است و به نظر ميرسد نشاندهنده اين واقعيت است كه جامعه از تكصدايي خسته شده و تشنه گفتوگو است. اين واقعيت را بايد در كنار اين مساله گذاشت كه رسانههاي رسمي مانند صدا و سيما بنا به ماهيت و محدوديتهاي ارتباطي و رسانهاي خود نتوانستهاند مطابق با رسالت اجتماعي خود فضاي گفتوگو را فراهم كنند و جامعه مترصد استفاده از فضاهاي مجازي براي گفتوگو است.
ايجاد فضاي گفتوگوي آزاد و تحريف نشده در ديدگاههاي جامعهشناسي توسط متفكريني مانند هابرماس مطرح شده است. هابرماس گفتوگوي آزاد و تحريف نشده را نوعي كنش عقلاني ميداند. او در نظريه كنش ارتباطي خود ميگويد جامعه بايد از مسير نوعي گفتوگوي آزاد كه در قيد مناسبات قدرت نباشد براي رسيدن به شكلي آرماني از آگاهي اخلاقي تلاش كند. اما كنش ارتباطي چيست؟ كنش ارتباطي همان توانايي و ظرفيت ارتباطي و تعاملي انسانها با يكديگر از طريق زبان است. ما ميتوانيم همديگر را بفهميم و زندگي اجتماعي را معني كنيم و اين معنا را براي يكديگر بازگو كنيم. با كمك گفتوگوست كه ميتوانيم مسائل شادي ها، غمها، اهداف و در يك كلام زندگي اجتماعي را با هم در ميان گذاريم. براساس نظر هابرماس ظرفيت و قابليت بشري دو نوع است. يكي، برخورداري انسان از عقلانيت هدفمند و كنش ابزاري و ديگري بهرهمندي انسان از عقلانيت ارتباطي و كنش ارتباطي زباني و اين كنش اخير است كه به جامعهاي انساني و اخلاقي ميانجامد. اما آيا شبكههاي اجتماعي مجازي ميتوانند فضاي عمومي و كنش ارتباطي را متحقق سازند؟ بايد گفت عليرغم اختلالها و آسيبهاي فراوان در فضاي شبكههاي اجتماعي مجازي اين رسانهها در سطوح مختلفي دسترسي زيادي براي افراد در حوزههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي همانند فضاي واقعي ايجاد نمودهاند. امروزه شبكه و رسانههاي اجتماعي مجازي كه فضاهايي براي گفتوگو فراهم ميكنند جاي خالي رسانههاي جمعي را كه تنها به اطلاعرساني يك طرفه ميپردازند پر كردهاند. شايد از همين روست كه خلق فضاهاي دو طرفه و چندطرفه و فارغ از طبقه و جايگاه افراد و بهطور مساوي و برابر، فضاي گفتوگوي تحريف نشده را در اين شبكهها بيشتر از رسانههاي ارتباط جمعي مانند راديو و تلويزيون فراهم كرده است و ميتواند گامي در جهت تحقق فضاي عمومي گفتوگو باشد و استقبال مردم از اين شبكهها نيز از همين واقعيات سرچشمه ميگيرد.