درباره خبر سرقت نافرجام كليد مجسمه «فرهاد قفلزن» اثر پرويز تناولي در ضلع غربي تئاتر شهر
آقاي وزير
مبادا حاصل كار «هيچ» باشد
بابك احمدي
ماجراها و حواشي پيرامون مجموعه «تئاتر شهر» به حدي رسيده كه حتي كلمه «لوث» هم ديگر كاركرد ندارد. اعضاي شواري شهر، شهرداري تهران، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و حتي كاربران اين محيط هنري هريك به واسطه دريافت گزارشها و درنگي در بازتاب اخبار رسانهها كاملا در جريان وقايع تاسفآوري كه حدود يك دهه است گريبانگير مجموعه شده، قرار گرفتهاند ولي مثلا اميد ندارم كه مديران روزي در مقام شهروندان عادي و نه صاحب منصب دقايقي را از نزديك در محل گذرانده و مستقيم در جريان امور قرار گرفته باشند. به همين علت گرچه كار از تكرار چندباره اظهارنظرهاي چهرههاي مشهور هنرهاي نمايشي مبني بر لزوم ايجاد حريم پيرامون محوطه تئاتر شهر گذشته و شواهد همچنان نشان ميدهد تصميمگيران چشم و گوش خود را بر هر آنچه بايد انجام شود، بستهاند ولي رسانه قرار نيست همچون كبك سر زير برف فرو كند و ناظر وقايع نباشد.
به تازگي خبر رسيد كه فرد يا افرادي در بازههاي زماني نامشخص و بيآنكه نگهبانان تئاتر شهر مطلع شوند، پيچ و مهرههاي يك بخش (كليد) از سازه زيباي «پرويز تناولي» نصب در ضلع غربي مجموعه را باز كرده و تصميم به سرقت داشتهاند كه نقشه به واسطه دقت نظر يكي از هنرمندان تئاتر، نقش بر آب ميشود. نخست خبرگزاري مهر بود كه خبر داد روز دوشنبه ۱۳ ارديبهشت سارقان قصد داشتند،كليد مجسمه «فرهاد قفلزن» (يا براساس آنچه در صفحه پرويز تناولي آمده «فرهاد كوهكن») در محدوده مجموعه تئاتر شهر را سرقت كنند كه اين اتفاق نيفتاد و قطعه مدنظر به داخل مجموعه منتقل شد. «بنابر اين گزارش، مجسمه «فرهاد قفلزن» از تنها مجسمههاي باقيمانده پيرامون مجموعه تئاتر شهر است كه در ضلع غربي اين مجموعه قرار دارد. اين مجسمه شامل هيبتي است كه كليدي در دست دارد و سالهاست دركنار اين مجموعه تئاتري به عنوان يكي از نمادهاي هنري اين بناي فرهنگي و هنري شناخته ميشود. متاسفانه طبق مشاهده خبرنگار مهر، اگر به مجموعه تئاتر شهر مراجعه كنيد شاهد خواهيد بود كه مجسمه «فرهاد قفلزن» بدون كليد شده و ديگركليدي در دست اين مجسمه نيست!»
ابراهيم گلهدارزاده، رييس تئاتر شهر كه مانند مديران سابق اين مجموعه بارها بر لزوم مراقبت و حراست از اين بنا تاكيد كرده همان شب درباره اين اتفاق سوالبرانگيز به خبرنگار مهر توضيح داد: روز دوشنبه ويديويي توسط سامان تيرانداز از هنرمندان تئاتر برايم ارسال شد كه براي استراحت كنار مجسمه «فرهاد قفلزن» نشسته بود و به صورت اتفاقي متوجه شده بود كه پيچهاي اتصال كليد به بدنه مجسمه جدا شده و متصل نيست. من بلافاصله به يگان حفاظت نيروي انتظامي، حراست تئاتر شهر و شهرداري ناحيه اعلام و فيلم را ارسال كردم تا بررسيهاي لازم انجام شود. تيمهاي مربوطه به مجموعه تئاتر شهر اعزام شدند و بررسيها با حضور پليس انجام و معلوم شد، پيچهاي قطعه كليد مجسمه باز شده ولي چون قطعه به لحاظ وزني سنگين است، قصد بر اين بوده تا در چند مرحله سرقت انجام شود. بعد از اين اتفاق قطعه كليد مجسمه به داخل تئاتر شهر منتقل ميشود. «بعد از تعطيلات هفته جاري با حضور يك مرمتكننده متخصص اين قطعه مجددا به مجسمه متصل و چارهاي براي اين وضعيت انديشيده خواهد شد. ما نميدانيم با چه زباني بايد بگوييم كه شرايط براي مجموعه تئاتر شهر از تعدي و تعرض گذشته و آسيبهاي جدي به اين مجموعه و پيرامون آن وارد شده است. متاسفانه نگاه موجود به محوطه تئاترشهر با بوستانهاي پيرامون بزرگراهها يكسان است و نسخهاي كه براي آن پيچيده شده با اين بوستانها يكسان است.» مدير تئاتر شهر متذكر شد: وجاهت فرهنگي مجموعه و مطالبه فرهنگي بزرگان هنري كشور در خصوص نياز مجموعه تئاتر شهر به حريم مورد توجه قرار نميگيرد و عنايتي به آن نميشود. من نميدانم كداميك از كساني كه به اين مطالبه بيتوجهي ميكنند، فرهنگيتر از هنرمنداني هستند كه در عرصه فرهنگي و هنري جايگاه قابل توجهي دارند. متاسفانه تيمي در جاي ديگر مستقر است كه خود را از اين هنرمندان باسابقه همچنين منتقدان طرح حريم مجموعه تئاتر شهر كه نقطهنظرات خود را مطرح كردهاند، فرهنگيتر ميدانند و معتقدند كه تئاتر شهر فرقي با يك بوستان ندارد.
شوراي شهر در ماجراي بوستان اميريه كجا بود؟
اشاره گلهدارزاده به يكي، دو نفر از اعضاي شوراي شهر تهران است كه تئاتر شهر را مانند ديگر بوستانهاي! موجود در پايتخت قلمداد كردهاند و معتقدند مردم بايد براي عبور و مرور در اين اماكن آزادي كامل داشته باشند. نكته جالب اينجاست كه همين شوراي شهر سال 97 به طرح «حصاركشي بوستان اميريه» تهران واقع در محدود ميدان راهآهن راي مثبت ميدهد و باز جالبتر آنكه رسانههاي نزديك به مديران شهري در آن مقطع از اتفاق رخ داده با تيتر «بوستان اميريه براي حضور مردم امن شد» استقبال كردهاند. اين بازيهاي دوگانه بيشتر عيان ميكند كه مخالفان طرح ايجاد حريم پيرامون تئاتر شهر اهدافي جز امنيت فعاليتهاي هنري را دنبال ميكنند. چراكه اگر قرار بر ايجاد حريم امن باشد، تماشاگران و هنرمندان هم بايد بتوانند مانند مردم منطقه اميريه تهران با امنيت وارد پارك دانشجو و ساختمان همجوارش يعني تئاتر شهر شوند و ساعاتي را در آسودگي سپري كنند؛ امري كه يك دهه است ميسر نيست و آقايان با خيالي آسوده به بازيهاي انتخابي مشغولند. رييس مجموعه تئاترشهر در اين باره تاكيد ميكند: اگر اين مجسمه به سرقت ميرفت چه بايد ميكرديم؟ مجسمه «فرهاد قفلزن» اثر پرويز تناولي جزو ميراثهاي فرهنگي شهر تهران و يكي از جذابيتهاي پايتخت است. پيرامون مجموعه تئاتر شهر نياز به حفاظت دارد.
در ادامه واكنشها به اين اتفاق، شهردار منطقه ۱۱ وارد عمل شد و در پي اخباري مبني بر دزديده شدن كليد مجسمه «فرهاد قفلزن» در پيرامون مجموعه تئاتر شهر از انتقال اين كليد سنگين به داخل مجموعه تئاتر شهر براي مرمت و نصب دوباره خبر داد. نصرالله آباديان در اين باره گفت: سارقان قصد داشتند كليد مجسمه «فرهاد قفلزن» اثر استاد پرويز تناولي در محدوده مجموعه تئاتر شهر را سرقت كنند كه با هوشياري مديريت مجموعه تئاتر شهر و همكاري عوامل شهرداري ناحيه يك منطقه ۱۱ اين اتفاق نيفتاد و قطعه مدنظر به داخل مجموعه منتقل شد. مدير تئاتر شهر در خصوص باز شدن پيچهاي مجسمه «فرهاد قفلزن» واقع در ضلع غربي محوطه ساختمان تئاتر شهر و احتمال سرقت اثر را به شهرداري ناحيه يك اطلاعرساني ميكند كه به منظور حفظ اين اثر ارزشمند و جلوگيري از سرقت احتمالي نسبت به اعزام همكاران به موقعيت و ضمن هماهنگي موضوع با عوامل انتظامي مجموعه تئاتر شهر نسبت به جدا كردن كليد از بدنه مجسمه و تحويل آن به مجموعه مذكور اقدام شد. به گفته شهردار منطقه ۱۱ موضوع مرمت اثر از طريق معاونت خدمات شهري منطقه و سازمان زيباسازي شهرداري تهران در حال پيگيري است و در كوتاهترين زمان ممكن اثر به حالت قبل خود بازگردانده خواهد شد.
هشدار پشت هشدار اما بينتيجه
مدير تئاتر شهر درباره ترميم و نصب اين مجسمه به خبرگزاري دانشجويان ايران ميگويد:«از همين امروز پيگيري خود را براي همكاري با مرمتگري كه مهارت كافي در اين زمينه داشته باشد، آغاز كردهام اما اين موضوع دو وجه دارد؛ اول نصب درست اين بخش از مجسمه و ديگر انديشيدن راهكاري براي پيشگيري از تكرار چنين اتفاقاتي؛ به اين معنا كه مجسمه بايد به وضعيت اول بازگردد و همزمان با آن امكان تكرار چنين اتفاقاتي را كاهش دهيم. او با اشاره به اهميت اين مجسمه به عنوان يكي از نشانههاي شهر تهران كه شهروندان زيادي با آن عكس يادگاري دارند و بخشي از حافظه شهري ما را تشكيل ميدهد، افزود: امروز درباره اين وضعيت با شهردار منطقه هم صحبت ميكنم. به واسطه آشناييام با حوزه ميراث فرهنگي با متخصصان ميراث كه اغلب جزو مرمتگران موزه ايران باستان هستند،گفتوگو ميكنم تا نصب مجسمه با مشورت آنان و به شكل درستي رخ بدهد چراكه ميتوان در دو ساعت هم اين نصب را انجام داد ولي مهم اين است كه اين اتفاق به شكل درستي رخ بدهد. او در پاسخ به اين پرسش كه فعلا چه راهكار موقتي براي حفاظت بيشتر از تئاتر شهر در نظر گرفتهايد،گفت: از وزارت ارشاد بابت افزايش دوربينهاي نظارتي تقاضا كردهايم. هرچند دوربين به تنهايي كارساز نيست اما در هر حال نيروهاي حراستي و يگان حفاظتي ميتوانند با مونيتورينگ 24 ساعته و با حذف نقاط كور، مراقبت بهتري داشته باشند.»
چه كسي مسوول مجسمه است؟
مدير مجموعه تئاتر شهر با انتقاد از وضعيت مبهم مديريت فضاي بيروني اين مجموعه اضافه كرد: الان نميدانيم مسووليت مجسمه با تئاترشهر است يا شهرداري زيرا از منظر شهرداري، مجموعه تئاتر شهر از در چوبي بيرون آغاز ميشود و فضاي داخلي را دربر ميگيرد. متاسفانه در بخش بيروني تئاتر شهر نوعي مديريت چندگانه وجود دارد. حتي فضاهايي مانند پشت بام تالارهاي قشقايي يا چهارسو، جزو عرصه عمومي تلقي ميشود و بارها در نظر داشتهاند در اين مكانها گُلكاري كنند كه هر بار با خواهش و تمنا جلوي آن را گرفته و توضيح دادهايم، آبياري گل و گياهان ميتواند به پشتبام اين تالارها آسيب بزند و البته هميشه در اين زمينه با ما همكاري شده است.
او با تاكيد بر اينكه براي مجسمههاي مجموعه تئاتر شهر و همينطور مجسمههاي داخل حوض پارك دانشجو نگراني شخصي دارد، افزود: ولي واقعيت اين است كه مسووليت حفاظت از اين مجسمهها چندان مشخص نيست و همانطوركه گفتم در اين زمينه مديريت چندگانهاي وجود دارد ولي ما همواره به اين مساله حساسيت داشتهايم و خارج از اينكه وظيفه چه كسي است، خود را موظف به مراقبت دانستهايم و حتي اگر جزو وظايف ما نباشد قطعا اين مراقبت را خواهيم داشت. مدير تئاتر شهر در پاسخ به اين پرسش كه آيا امكان حضور يك نگهبان هميشگي براي مراقبت از مجسمههاي اطراف تئاتر شهر وجود ندارد، توضيح داد: مجسمه كه نگهبان مخصوص خود را ندارد ولي پارك دانشجو هم نيروي حراست دارد و هم پليس پارك. تئاتر شهر هم پليسهاي گشتزن دارد كه جزو پليسهاي وزارت ارشاد هستند و مسووليت مراقبت از آنچه در محدوده اين وزارتخانه است، دارند. در اين زمينه خاص از شهرداري دعوت كردهايم تا بررسيهاي خود را داشته باشد. او درباره احتمال خطري ديگر براي مجسمه «فرهاد قفلزن» گفت:كليد را كه به تئاتر شهر منتقل كرديم و باقي اتصالات هم خيلي محكم و به اصطلاح جدانشونده است بنابراين امكان جابهجايي آن وجود ندارد ولي كليد به تنهايي ميتواند مجسمهاي زيبا و مستقل باشد و به همين دليل قصد ربودن آن را داشتند.
وظيفه ميراث در قبال اثر پرويز تناولي چيست؟
مدير تئاتر شهر كه سابقه فعاليت در ميراث فرهنگي را دارد، درباره وظيفه ميراث نسبت به مواردي مانند مجسمه «فرهاد قفلزن» گفت: در ميراث يكسري پروتكل درباره مكانهايي كه نيازمند حفاظت فيزيكي هستند، وجود دارد. اقدامهايي مانند به خطر افتادن «مجسمه فرهاد قفلزن» وضعيت حقوقي پيرامون تئاتر شهر را تغيير ميدهد. از نظر ميراث تمام اين منطقه همراه با حوضها و مجسمهها جزو تئاتر شهر محسوب ميشوند و مدير اين مجموعه را مسوول آنها ميدانند. زماني كه ميراث فرهنگي به عنوان سازمان شناخته ميشد براي مراقبت و مرمت اماكني كه در اختيار ديگر بخشها بود، اعتباراتي داشت ولي بعد از تبديل شدن به وزارتخانه ديگر اين اعتبارات را ندارد و بيشتر در بخشهاي حقوقي ميتواند ورود كند. بنايراين در ماجراي اخير، ميراث اعتباري براي مرمت مجسمه تخصيص نميدهد. ضمن اينكه بودجههاي مرمت بسيار سنگين است كه با شرايط مالي ما همخواني ندارد. با تغيير قانون ميراث، مجموعههايي مانند تئاتر شهر بايد آييننامهاي براي مرمت اينگونه آثار در نظر بگيرند.
او در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به نظرات متفاوتي كه درباره تعيين حريم مجموعه تئاتر شهر در ميان جامعه تئاتري وجود دارد، توضيح داد: در گفتوگويي كه با شهردار منطقه داشتم، توضيح دادم كه نظرات موافق و مخالف وجود دارد و دوستان مخالف معتقدند نبايد دسترسي به مجموعه محدود شود يا جداسازي صورت بگيرد يا كسب وكارهاي اطراف مجموعه تئاتر شهر دچار اخلال شود. از آنان خواستم تا اين موارد را در طراحيهاي خود در نظر بگيرند. قرار است مجموعه بحثهاي موافق و مخالف، مبناي كار باشد. البته نه آن بخش از نظرات مخالفان كه قابل اعتنا نيست. مدير تئاتر شهر در پايان سخنان خود خبر داد كه بحث حقوقي تعيين حريم تئاتر شهر در روزهاي آينده از سوي ميراث فرهنگي به نتيجه ميرسد.
قادر آشنا: خسته نميشويم
اما قادر آشنا، مدير اداره كل هنرهاي نمايشي با ابراز نگراني شديد نسبت به وضعيت پيراموني تئاتر شهر بار ديگر به مساله لزوم تعيين حريم اشاره ميكند: در بسياري جلسات خصوصي و عمومي بر مراقبت از سرمايههاي فرهنگي- هنري تاكيد كردهايم. ما بايد پاسخگوي مواردي باشيم كه در حوزه مديريت خودمان است. آنچه در فضاي بيروني تئاتر شهر است، متوليان ديگري دارد كه بايد حفاظت خود را بيشتر كنند. البته دوستان تئاتر شهر نسبت به اين موضوع حساس بوده و هستند و ما هم از پيگيري براي سر و سامان دادن به وضعيت اطراف تئاتر شهر خسته نميشويم. او با تاكيد بر اينكه تعيين حريم تئاتر شهر مسالهاي غيرسياسي است، ميافزايد: هرگز به مسالهاي جز مصالح كشور نينديشيدهام. درباره حريم تئاتر شهر هرگز نگاه سياسي نداشتهايم زيرا بحث مراقبت از هنرمندان و مخاطبان اين مجموعه جزو وظايفي است كه در حال حاضر در محيط تئاتر شهر در پايينترين حد خود رعايت ميشود؛ به طوريكه هنرمندان و مخاطبان اين مجموعه براي آمد و رفت به آن آرامش و امنيت لازم را ندارند.
اين اشاره مدير كل هنرهاي نمايشي احتمالا در پاسخ به اظهارنظر تعدادي ازكاربران به ظاهر چپگراي تئاتري در فضاي مجازي است كه هرگونه مراقبت و ايجاد حريم امن براي مجموعه تئاتر شهر را در قالب تصميمهاي سياسي صورتبندي ميكنند. اين افراد كه تعدادشان از انگشتان يك دست فراتر نميرود، همواره- با وجود بياطلاعي كامل از جزييات طرح مورد نظر- با رويكردي كه بيشتر در جهت افزايش آمار تعداد بازديد كنندگان در فضاي مجازي به نظر ميرسد بر اين نكته پافشاري ميكنند كه «دستهاي پشت پرده ميخواهند بين مردم! و تئاتر فاصله ايجاد كنند.» حال آنكه اگر به كارنامه اندك و محدود همين افراد رجوع كنيم نهتنها كوچكترين نشاني از بازتاب مشكلات مردم در نوشتهها و نمايشهايشان مشاهده نميشود بلكه براي حضور در جشنوارههاي دولتي، اتفاقا پشت درهاي بسته و براي عدهاي محدود، از هيچ همكاري اي فروگذار نيستند. جالبتر آنكه بعضا صداهايي نيز در مخالفت با ايجاد حريم از دل سالنهاي خصوصي گرانقيمت به گوش ميرسد. سالنهايي با مثلا اجارهبهاي هر شب 3 تا 4 ميليون تومان كه حتي به خود هنرمندان تئاتر هم اجازه ورود نميدهند، چه رسد به مردمي كه اين روزها زير فشار اقتصاد دستشان بيش از گذشته تنگ است.
نتيجه؛ «هيچ» دارد به همه چيز ما بدل ميشود
در پايان فقط ميماند يك يادآوري به مديران. تصميمگيري در فضاي اجرايي، فردي شجاع ميطلبد و عملگرا.گوش رسانه و مردم سالهاست به تكرار مكرر وعدهها آشنايي دارد اما اين تكرر موجب نميشود مردم به اين وضعيت عادت كنند. تصميمهاي عملي شده و نشده شما بر فرداي در راه موثر ميافتد و توسط آيندگان قضاوت و بررسي خواهد شد. در فاصله يكي دو ماه تا پايان كار دولت بايد به وزير ارشاد هشدار دهيم كه مبادا حاصل كار شما در تئاتر همان «هيچ» باشد (تا اينجاي كار چنين است) كه پرويز تناولي عمري است سرلوحه خلق آثار خود قرار داده. اين مجسمهساز شناخته شده كشور، زماني كه گالريهاي تهران پر بود از كپيهاي دست چندم آثار هنرمندان غربي، «هيچ» را خلق كرد تا به همگان يادآوري كند كه «هيچ دارد به همه چيز ما بدل ميشود.» آقاي وزير! مبادا حاصل كار شما «هيچ» باشد.
مدير تئاتر شهر درباره ترميم و نصب اين مجسمه به خبرگزاري دانشجويان ايران ميگويد:«از همين امروز پيگيري خود را براي همكاري با مرمتگري كه مهارت كافي در اين زمينه داشته باشد، آغاز كردهام اما اين موضوع دو وجه دارد؛ اول نصب درست اين بخش از مجسمه و ديگر انديشيدن راهكاري براي پيشگيري از تكرار چنين اتفاقاتي؛ به اين معنا كه مجسمه بايد به وضعيت اول بازگردد و همزمان با آن امكان تكرار چنين اتفاقاتي را كاهش دهيم. او با اشاره به اهميت اين مجسمه به عنوان يكي از نشانههاي شهر تهران كه شهروندان زيادي با آن عكس يادگاري دارند و بخشي از حافظه شهري ما را تشكيل ميدهد، افزود: امروز درباره اين وضعيت با شهردار منطقه هم صحبت ميكنم. به واسطه آشناييام با حوزه ميراث فرهنگي با متخصصان ميراث كه اغلب جزو مرمتگران موزه ايران باستان هستند،گفتوگو ميكنم تا نصب مجسمه با مشورت آنان و به شكل درستي رخ بدهد چراكه ميتوان در دو ساعت هم اين نصب را انجام داد ولي مهم اين است كه اين اتفاق به شكل درستي رخ بدهد. او در پاسخ به اين پرسش كه فعلا چه راهكار موقتي براي حفاظت بيشتر از تئاتر شهر در نظر گرفتهايد،گفت: از وزارت ارشاد بابت افزايش دوربينهاي نظارتي تقاضا كردهايم.