با تعطيلي گردشگري داخلي ايران آسيبهاي زيادي در راه است
سعيد شفيعا| اواخر سال 98 كه كرونا بهطور رسمي وارد ايران شد، تصور اينكه اين ويروس تا چه حد براي زندگي، كسب و كار و نهايتا گردشگري ايران داستان درست خواهد كرد را نداشتيم. تصور اين بود كه چند ماه يا نهايتا چند فصل اين مساله سلامتي مديريت خواهد شد. اما ناشناخته بودن ويروس كرونا و همراه شدن تحقيق با اجرا موجب شد كه درگير سعي و خطاهاي عالمانه جهاني شويم. موضوعي كه شايد در حال حاضر وابستگي مستقيمي به واكسن پيدا كرده و اميد است محققان داخلي به سرعت تواناييها خوب خود را به جهان نشان دهند. تاثيرات كرونا بر گردشگري را ميتوان از ابعاد متفاوت جديدي بررسي كرد. هر وقت صحبت از گردشگري است، موضوع گردشگران ورودي مورد توجه و نظر قرار ميگيرد. درست است كه طبيعتا مسائل ايجاد شده در سالهاي اخير ورود گردشگران خارجي به ايران را با مساله مواجه كرده است. آمار 3 ماهه اول سال 99 نشان داد كه معادل 72 نفر گردشگر ورودي به ايران داشتهايم و اين دقيقا نمايش همين واقعيت است كه كرونا چه كارهايي ميتواند انجام دهد. اما صحبت اصلي بايد گردشگري داخلي باشد چراكه داستانهاي زيادي به آن وصل است. وقتي گردشگري داخلي ايران را بررسي ميكنيم شاهد درصد بالاي 40 درصدي گردشگري VFR هستيم. يعني يكي از محركهاي اساسي خانوارها، بازديد از خانواده و فاميل حاضر در ديگر شهرها و روستاهاست. اگر گونه زيارتي و مذهبي را به اين عدد اضافه كنيم، چيزي بيش از نصف گردشگري ايران را شامل ميشود. يعني بيش از نيمي از گردشگران داخلي ايران به واسطه محركهاي دروني و شخصي به گردشگري ميروند. متاسفانه نزديك به نيمي از بازار گردشگري ايران را رها كردهايم و بحثهاي ما در مورد بخشهاي ديگري است كه تكليفش روشن است و در ايام كرونا نميتواند فعال باشد و اتفاقا همان بخش اول است كه به صورت خودجوش فعال است. اگر به موضوع گردشگري از اين زاويه نگاه كنيم، مشخص است كه شعار «در خانه بمانيد» يا هر شعاري مشابه آن عملا در راستاي «كاهش ارتباط خانوادگي يا دوري از معنويت» هم معنا داده است. نميگويم كه نبايد چنين شعاري براي زنده نگه داشتن مردم داده ميشد اما منظور اين است كه به اين بعد اجتماعي- فرهنگي قضيه هم بايد توجه شود كه به نظر كمتر مورد توجه قرار گرفته است.گردشگري ايران ارتباط دروني و محتوايي با خانواده و معنويت دارد. اگر قرار است راهكارهاي پيشنهادي موجب كمرنگ شدن آن شود دو اتفاق ميافتد كه هر دو خطرناك است؛ شعارها شنيده نميشود و همگي به سفر ميروند (كه متاسفانه در پارهاي موارد هم شاهد بودهايم) و ديگر اينكه مردم به سفر نميروند و از بعد عاطفي و معنوي لازم محروم ميشوند. از ستاد محترم مديريت كرونا درخواست ميشود كه در موضع تصميمگيري به نگرش راهبردي و زواياي ديده نشده، توجه كنند. محتواي اتفاقاتي كه در ماههاي اخير در حال رخ دادن است، آسيبهاي اجتماعي ديگري در راه خواهد داشت. درست است كه تجربيات مشابهي در اين زمينه نداريم و وجود ندارد اما خلق ايدههاي جديد براي حفظ روح و روان مردم در كنار سلامت جسم آنها لازم است. استانداردسازي و ايجاد تسهيلات براي ايمنسازي سفرها،كاري است كه كشورهاي پيشرو در گردشگري در حال حركت به سمت آن هستند. بد نيست در مورد اينها هم فكري بكنيم و فقط در مسير منع كردن پيش نرويم.
دكتراي مديريت گردشگري و عضو هسته جهانگردي فرهنگي امام صادق (ع)