بازگشت امريكا به سياست
دو دولتي
منتهي در گذشته سه، چهار ابتكار مذاكراتي مشابه، حتي در سطح وسيعتر و با حضور كشورهاي اروپايي و برخي كشورهاي عربي مثل مذاكرات اسلو و مادريد انجام شدهبود، اما نهايتا نتيجه اين ميشد كه بعد از مدتي اسراييل به همان مسير گذشته ادامه ميداد. اسراييليها همواره نشان دادهاند كه اجازه تشكيل يك دولت عادي را به فلسطينيان نميدهند، امتيازاتي مانند گذرگاههاي مرزي، فرودگاه، بندر، رفت و آمد آزادانه و امثال اينها براي فلسطينيها از نظر رژيم اسراييل خط قرمز محسوب ميشود.
به نظر ميرسد بار ديگر با بازگشت امريكا به رويكرد گذشته، دورهاي از مذاكرات و سر و صدا و تبليغات جلو خواهد رفت و بعد از مدتي كه نتيجه نداد باز خواهيم ديد كه سرزمينهاي بيشتري تحت اشغال قرار خواهد گرفت و محدوديتهاي بيشتري براي فلسطينيها ايجاد ميشود.
همزمان شاهد هستيم كه امريكاييها بهشدت بر جداسازي نيروهاي فلسطيني از يكديگر تاكيد دارند. سياست امريكا در جدا كردن حماس و ديگر گروههاي فلسطيني و مستثني كردن و جدا كردن و حذف كردن نيروهاي فلسطيني، سياستي موفق و پذيرفته شده نخواهد بود. حماس جزو بزرگي از جامعه فلسطين است، در انتخابات ۲۰۰۶ پيروز اصلي انتخابات بود، طرفداران زيادي در غزه، كرانه باختري و حتي سرزمينهاي اشغالي ۱۹۴۸ دارد. اين نوع رويكرد امريكا يك نوع تفكر استعماري است، همين نوع رويكرد را فرانسويها در الجزاير و بريتانياييها در هندوستان پيگيري كردند، اما نهايتا شكست خوردند. حماس يك نيروي رسمي فلسطيني است، در پارلمان فلسطيني نماينده دارد و در ساز و كار اداره غزه تقريبا نيروي مسلط است. امريكاييها اگر ميخواهند به نتيجهاي در خورد در مساله فلسطين دست پيدا كنند، بايد رويكرد واقعبينانه در پيش بگيرند و واقعيتهاي ميداني را بپذيرند، بدون پذيرش واقعيتها در مساله فلسطين، اساسا امكان پيشرفتي در راهكارها و ابتكارهاي تكراري ديپلماتيك وجود نخواهد داشت.