ادامه ازصفحه اول
مذاكرات وين و دولت آينده
مشخصا اگر ايالات متحده بپذيرد تحريمهايي كه پس از توافق هستهاي عليه ايران وضع يا اعمال شده را بردارد، توافق برجام احيا شدني است و زماني كه سياست نظام اينگونه تعريف شده، طرف مقابل با اتخاذ رويكردي عقلاني و منطقي ميتواند زمينه را براي احياي توافق فراهم كند. در صورتي كه برجام احيا شود، هركسي كه روي كار بيايد و مسووليت دولت را بر عهده بگيرد، به مرور زمان با واقعيتهاي عرصه سياست خارجي آشنا خواهد شد و درخواهد يافت كه بهتر است همين شيوه و روش كنوني در سياست خارجي ادامه پيدا كند. در گذشته افرادي بودند كه از برجام با تعابيري نظير «شكلات» ياد ميكردند اما بعدتر زماني كه مسووليت پذيرفتند و آشنايي بيشتري با مسائل حوزه ديپلماسي پيدا كردند، در حمايت از برجام گام برداشتند. تجربه سالهاي 1384 تا 1392 يكي از فلاكت بارترين تجارب ايران نه تنها در عرصه سياست خارجي كه در بسياري از عرصهها نظير اقتصاد و فرهنگ بود و جمهوري اسلامي هزينههاي زيادي را براي سياست خارجي آن بازه زماني متحمل شد. به همين دليل بعيد به نظر ميرسد كه كسي بخواهد راه بينتيجه گذشته را يك بار ديگر تكرار كند و در مسيري گام بردارد كه در نتيجه آن اجماع جهاني عليه كشور ايجاد شود. نظام جمهوري اسلامي ايران سياستي اصولي را دنبال ميكند كه در سطوح بالادستي دولت تعيين شده و از همين رو بعيد است با تغيير دولت در شرايط حساس كنوني، تغيير عمدهاي در اين سياست ايجاد شود.
آقايان! نفت، گاو شيرده نيست
هرچند بعيد است كانديداهاي فعلي، برنامهاي جدي براي اين موضوع داشته باشند و همين امر، نگرانكننده است.
لغو تحريم، نه تنها در حوزه فروش نفت و گاز و فرآوردههاي نفتي و محصولات پتروشيمي حايز اهميت است، بلكه براي توسعه ميادين نفت و گاز تشنه سرمايهگذاري ايران، از نان شب هم واجبتر است. ايران به عنوان دارنده دومين ذخاير گازي و سومين ذخاير نفتي جهان، پتانسيل بسيار بالايي براي توليد نفت و گاز و حضور موثرتر در بازارهاي جهاني دارد. ايران دومين ذخاير گاز جهان را دارد اما در بين ده كشور اول صادركننده گاز هم نيست و در حوزههايي همچون الانجي هم حرفي براي گفتن ندارد. در توليد نفت هم به دليل عدم توسعه كافي ميادين، نتوانسته از پتانسيل بالايي كه دارد به خوبي استفاده كند. اين در حالي است كه تا پنج يا نهايتا 10 سال ديگر كم كم تقاضا براي نفت كاهش مييابد و ماندن نفت در زير زمين، به معناي از دست دادن فرصتها و هدر دادن ذخايري است كه ميتوان امروز آنها را تبديل به سرمايه و ارزش افزوده كرد؛ در غير اين صورت، 10 سال ديگر، اين ذخاير، ارزش مالي امروز را نخواهد داشت. برخي كارشناسان معتقدند ايران پتانسيل توليد 8 ميليون بشكه نفت در روز را دارد و اگر همين امروز براي توسعه ميادين با بهرهگيري از سرمايه خارجي و تكنولوژي پيشرفته اقدام كنيم، باز هم از كشورهاي ديگر همچون عراق عقب هستيم، پس نبايد بيش از اين فرصتها را از دست داد. در مجموع، تلاش براي رفع تحريم با دو هدف تسهيل ورود به بازارهاي جهاني و همچنين جذب سرمايه و تكنولوژي پيشرفته براي توسعه ميادين نفت و گاز، بايد مهمترين اولويت رييس دولت آينده باشد. اما بايد ديد كانديداهاي محترم، به نفت صرفا به عنوان گاو شيرده براي تامين منابع يارانه نقدي و هزينههاي جاري نگاه ميكنند يا به فكر تامين نيازهاي اين منبع مالي قدرتمند هم هستند! تا به حال كه نفت، نقش گاو شيرده تامين يارانه نقدي را براي كانديداهاي محترم داشته است!