زندگي ادامه دارد
زينب رحيمي|جداكردن كرهگورخر تلفشده پارك ملي كوير از گورخر مادر، جدا از جنبههاي احساسي كه داشت، يك اقدام مثبت بود به نفع گورخر مادر و بقيه افراد گله: در حقيقت يك تير بود با دو نشان. چهارشنبه شب (۱۹ خرداد ۱۴۰۰) گزارشي ويديويي با تيتر «گور ايراني بر گور فرزند» در سايت خبري-تحليلي «عصر ايران» منتشر شد كه سوگواري يك گورخر ماده را براي كره تلفشدهاش، روايت ميكرد. در اين گزارش ميبينيم كه گورخر مادر با وجود گذشت بيش از ۲۴ ساعت از تلف شدن فرزندش، بالاي سر او ايستاده و حاضر به ترك او و ملحق شدن به گله گورخرها نيست. محيطبانان پارك ملي كوير مجبور ميشوند كره تلفشده را برداشته و از گورمادر جدا كنند. اقدامي كه براي تعدادي از مخاطبان، سوالبرانگيز شد و آن را دخالت در روند سوگواري گور مادر دانستند. اين يادداشت توضيحي است بر ابراز نگراني اين عده از مخاطبان و بهطور ويژه دلنوشته خانم دكتر شينا انصاري، مديركل محيط زيست شهرداري تهران كه در تاريخ ۲۲ خرداد در روزنامه اعتماد منتشر شد. توضيح خود را با يك خبر خوب شروع ميكنم: گورخرمادهاي كه فرزندش را از دست داد، بعد از وارد شدن به گله به دليل اينكه علايم فحلي براي فعاليت جنسي نشان ميداد، محيطبانان پارك ملي كوير، فرصت آميزش و جفتگيري را براي او با گورخر نر موجود در فنس پارك ملي فراهم كردند و اميدواريم به زودي خبر باردارشدن او را از محيطبانان بگيريم. اما بنا به توضيحات محيطبانان پارك ملي كوير كه در سه سال گذشته بهطور شبانهروز درگير تكثير در اسارت اين گورخرها هستند و تاكنون توانستهاند به لحاظ تجربي، رفتارشناسي آنها را ياد بگيرند، دليل مهم برداشتن كره تلفشده توسط محيطبانان، حفظ جان كرههاي زنده از خطر حمله و شكار گرگهاي موجود در پارك ملي كوير است. محيطبانان پارك ملي كوير، نگران اين بودند كه اگر دست گرگها به كرهگورخر تلفشده برسد، ممكن است براي كرههاي زنده هم دندان تيز كنند. شايد اين ابهام پيش بيايد كه خب! گرگها هم بالاخره بخشي از چرخه اكوسيستم هستند و نبايد در امور زندگي گونهها در طبيعت دخالتي كرد. اين گزاره كلي درست است اما نه براي گورخرهاي محدودي كه هنوز مرحله تكثير در اسارت را بهطور كامل پشت سر نگذاشتهاند. به هر حال هنوز تعداد اين گورخرها به تعداد انگشتان دو دست هم نيست. مطمئنم كه گزارش ويديويي «گور ايراني بر گور فرزند»، احساسات انساني بسياري از ما را تحريك كرده و حتي اشك خيليهايمان را درآورده اما من به عنوان خبرنگاري كه در صحنه حاضر بودم اطمينان ميدهم كه رنج و غم هيچيك از ما به اندازه محيطبانان منطقه نبوده. ميتوانم با قاطعيت بگويم كه مرگ آن كرهگورخر، محيطبانان را عزادار كرد. به هر حال آنها از روز اول حاملگي اين گورخرمادر را ديده بودند. ۱۲ ماه شبانهروز مراقب او بودهاند تا بچهاش را به سلامت به دنيا آورد اما آنها مجبور شدند كره تلفشده را با يك هدف بزرگتر و مهمتر از مادر جدا كنند.