سخني با دولت آينده
كاميار فراهاني
من كاميار فراهاني، دانشجوي مهندسي شهرسازي از دانشگاه آزاد اسلامي هستم. سال گذشته مقالاتي در باب انتقاد از شرايط نابسامان آموزش و پرورش منتشر كردم.
در انتخابات امسال من هم به عنوان يك دانشجو، يعني مهمترين قشر يك جامعه، مناظرات بين كانديداها را دنبال ميكردم و شنونده وعدههايي بودم كه در دولتهاي پيشين نيز به گوش رسيده بود ولي به چشم ديده نشد: ساخت يك ميليون مسكن در سال، آزاد شدن واردات خودرو، ارايه كارت اعتباري به اقشار پايين جامعه، تك رقمي كردن تورم، ايجاد يك ميليون شغل در سال و حالا از همه جالبتر آن است كه تكتك اين كانديداهاي عزيز دغدغه مشترك نابودي فساد در كشورمان را دارند، ولي بايد بگويم كه قدم اول براي ايجاد فساد از همينجا گذاشته ميشود كه هيچيك از اين عزيزان هيچ دغدغهاي درباره مسائل آموزشي، فرهنگي و جامعهسازي اين كشور ندارند و فقط براي شنيده شدن از آسيبهاي اقتصادياي كه مردم عزيزمان در اين چند سال اخير با آن رو به رو بودند يا اميد خوردن جوانان استفاده كردند. ما در اين مناظرات هر نوع وعدهاي و هر موضوعي را شنيديم به جز مهمترين مسائل كشورمان؛ يعني بهبود شرايط آموزشي و گسترش حقوق دانشآموزان و دانشجويان، استفاده نيروي جوان در كابينه دولت و جلوگيري از
آسيبهاي اجتماعي.
در ترم گذشته ما در ميان دروسمان مبحثي داشتيم تحت عنوان (جامعهشناسي شهري) كه دقيقا موضوع فساد و گسترش آن در جامعه را بازگو ميكرد و من به همراه تعدادي از دانشجوهاي ديگر در باب اين موضوع به تحقيق و پژوهش پرداختيم.
طبق پژوهشهاي ما، ريشه فساد در هر جامعه از تفكر ونداليسم نشأت ميگيرد؛ يعني تمايل به تخريب آگاهانه، خودخواسته و ارادي، انتقام از مردم جامعه كه با جرايمي همچون قتل، تجاوز، دزدي و... بروز پيدا ميكند. براساس نتايج رگرسيون مهمترين عوامل ايجاد و گسترش تفكرات ونداليسمي، حقوق نابرابر در اجتماع، نابساماني خانوادگي، عدم رسيدگي سيستم آموزشي كشور به كودكان و نوجوانان، شرايط و محيط نامناسب زندگي افراد، سركوب كردن اقشار فقير جامعه و همچنين فرآيند صنعتي شدن و گسترش شهرنشيني است.
طبيعتا براي ما سوال ايجاد ميشود كه در حال حاضر در جامعه ما وندالها به چه صورت عمل ميكنند؟
وندالها در جامعه ما به دو گروه تقسيم شدهاند؛ گروه اول، وندالها شامل افرادي است كه مرتكب جرايم كيفري شده با سركوب شدن، طرد شدن از جامعه و با پر كردن سلولهاي كانون اصلاح و تربيت و... به شكل موقت از فضاي جامعه حذف شده و اين يعني پاك كردن صورت مساله كه حقيقتا هيچ تاثيري نداشته است، زيرا كه هنوز هم دزدي، زورگيري، تجاوز و... در جامعه ما انجام ميشود.
گروه دوم وندالهايي هستند كه در گذر زمان در ظاهر متمدنتر و پيشرفتهتر شدند و توسط خود ما هويت و قدرت گرفته و حتي تبديل به الگوهايي براي جامعه ما شدند. با روشهاي جديدتري شروع به آسيب رساني به بدنه جامعه و همچنين اقتصاد كشور كردند: اختلاسهاي چند ميلياردي، پولشويي، ايجاد جنگ در خاورميانه و...
داستايوفسكي در يكي از آثارش ميگويد: «اگر شما گيوتين را به جلوي صحنه آوردهايد و آن را با اين شادماني و افتخار افراشته و به آسمان رساندهايد فقط براي اين است كه «بريدن سر از همه كار آسانتر است و پروردن انديشه در سر از همه كار دشوارتر.» پس ما براي ريشهكن كردن فساد در جامعه نيازمند ايجاد انديشهايم. چه كساني ميتوانند در جامعه انديشههاي نو خلق كنند؟ (جامعهشناسان، دانشجويان و جوانان)
جامعهشناسها را وارد آموزش و پرورش، قوه قضايي و مديريت دانشگاهها كنيم.
در كشور به جاي تمركز بر پرورش قاضيها به حمايت و ايجاد شغل براي جامعهشناسان بپردازيم.
يك قاضي براساس قانون از پيش تعيين شده و براساس شواهدي كه امروز ميبيند حكم صادر ميكند ولي جامعهشناس ريشه اتفاق را از گذشته بررسي و براي آينده اقدام به پيشگيري ميكند. حال جالب اينجاست كه درآمد يك جامعهشناس از يك سوپرماركت كمتر است.
دانشجو به علت درگير بودن با فضاي جامعه درك بهتري نسبت به نياز جوانان دارد. اگر كه از دغدغه فيلتر كردن اپليكيشنهاي جهاني خارج شويم و يك سامانه درست آموزش آنلاين براي دانشگاهها ايجاد كنيم، قطعا دانشجوهاي ما ميتوانند تحولي در فرهنگ و تمدن ايران عزيزمان ايجاد كرده و با جهان بيرون ارتباط برقرار كنند. همچنين دگرانديشي، داشتن عقايد و باورهاي متفاوت و تابوشكني از خاصيت دانشجو است كه ميتواند بدون الگوبرداري از غرب، ساختارهاي فرهنگي كهنه را فروريخته و ساختارهاي نويني
را ابداع كند.
همچنين رييسجمهور منتخب ميتواند در درصد بالايي از اقداماتش و همچنين در كابينه خود از نيروي جوان استفاده كند. با آسان كردن قبولي دانشگاه آنان را به تحصيل تشويق كند. استعدادها و تواناييهايشان را در كابينه دولت به كار ببرد تا به جاي خوراندن اميد به آنها از آنها به عنوان سرمايه ملي استفاده كند.