گزارش «اعتماد» از مراسم بزرگداشت علي بلوكباشي در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي
هشتاد سالگي مردمشناس ايراني
صدرا صدوقي
مراسم بزرگداشت مقام علمي و فرهنگي دكتر علي بلوكباشي مردمشناس برجسته، مولف و مترجم به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي چهارشنبه ۹ تير ماه ۱۴۰۰ در فضاي مجازي برگزار شد. در اين برنامه حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، مهدي محقق رييس هياتمديره انجمن، ناصر تكميل همايون جامعهشناس و عضو هيات علمي پژوهشكده تاريخ پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، جلالالدين رفيعفر استاد دانشگاه تهران و رييس انجمن انسانشناسي ايران، ناصر فكوهي انسانشناس و استاد گروه انسانشناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، حميدرضا دالوند عضو هيات علمي پژوهشكده زبانشناسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و دكتر عليرضا حسنزاده عضو هيات علمي پژوهشكده مردمشناسي پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري سخنراني كردند. در پايان اين برنامه نيز علي بلوكباشي سخنان كوتاهي ايراد كرد. مهمترين بخشهاي سخنراني استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
دانش عميق بلوكباشي درباره فرهنگ بومي
حسن بلخاري: دكتر بلوكباشي مطالعات دكتري مردمشناسي خود را در دانشگاه آكسفورد انجام داده و زيرنظر محققان، انديشمندان و نظريهپردازان معروف مكتب انسانشناسي جهان از جمله رودني نيدم، ادوين آردنر، گادفري لينهاردت، پيتر لينهاردت و جان بيتي تحصيل و تحقيق كرده است، لكن تحصيل و تتبع در حوزه رشتهاي علمي، يك امر است و شناخت عميق و ژرف از فرهنگ بومي محقق و پژوهشگر امر ديگري است. انديشمنداني كه در غرب تحصيل كرده و متد دريافتي از فرهنگ و دانش آن قلمرو را به حوزه فرهنگي خويش تعميم دادهاند (بدون توجه به اينكه اصولا امكان چنين تعميم و توسيعي وجود دارد يا خير؟ و اگر ممكن باشد نتايج و دستاوردهاي درستي خواهد داشت يا نه؟) و نيز دانشمنداني كه مباني، متد و شيوهها را اخذ كرده و در تحقيق و تتبع فرهنگ و انديشه خود با حفظ اصالتهاي بومي آن كوشيدهاند. استاد بلوكباشي از جمله استادان و محققاني است كه به اين نكته وقوف كامل داشته و بر اين بنياد سعي كرده ابتدا فرهنگ جامعه ايراني را مورد توجه قرار داده و سپس به تحقيقات بعضا تكنگارانه خود كه وسعت موضوعي مقالات و آثار او را سبب شده، بپردازد. اين استاد برجسته كشور در يكي از مصاحبههاي خود دريافتِ دقيق خود از فرهنگ ايراني را بيان كرده و بهدرستي به وجود دو فرهنگ در جامعه ايراني اشاره ميكند: «در شهرهاي ايران عموما دو فرهنگ متفاوت از يكديگر وجود دارند: يكي فرهنگ گروهها و جوامعي كه هنوز بافت سنتي آن كم و بيش حفظ شده و ديگري فرهنگ گروهها و جوامعي كه در خط فناوري مدرنيت يا تجدد قرار گرفتهاند. بنابراين در زمينه مطالعه فرهنگ در شهرهاي ايران امروز مردمنگاران با دو نوع فرهنگ و مجموعهاي از كنشها و تفكرات و باورهاي مردمي سروكار دارند كه در زندگي روزمره در دو قلمرو سنت و مدرنيته فعاليت ميكنند و با وجود تمايز اين دو فرهنگ، با يكديگر نيز درآميختهاند. مردمشناس در تحقيق موضوعات مربوط به شهر لازم است رويكردي دقيق به تكثر فرهنگي و سيال بودن فرهنگ در جامعه شهري و تعارضات فرهنگي و تقابل مدرنيته با سنت، [داشته] و [با ادراك] مشكلات و معضلات ناشي از آنها بكوشد تا در تحقيقاتش به نتيجه مطلوب برسد.» نكته مهم و كليدي اينكه در جامعه ايراني، اين دو فرهنگ
به هم آميخته و آغشتهاند و اين آميختگي، البته تحقيق و پژوهش مردمنگارانه در باب آنها را سخت خواهد كرد. خاصه اينكه بلوكباشي با اذعان به سخن دكتر ناصر فكوهي كه روش دقيق مردمنگاري را شامل پژوهشهاي بين رشتهاي، كلگرا، تلفيقي ژرفگرا و پهناگرا ميداند، جامعههاي مدرن را بستر مناسبي براي يك مردمنگاري مطلوب با روشهاي فوق نميداند؛ زيرا جامعههاي مدرن كليتگريزند و با اين ويژگي به سادگي در قلمرو تحقيقات محققان و پژوهشگران، آن هم بر بنياد و روشهاي فوقالذكر، قرار نميگيرند.
دقت در تحقيق و پژوهش
ناصر تكميل همايون: آقاي بلوكباشي شخصيت فرهنگي محترم و معتبري است كه مردم و محققان و دستاندركاران فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي و تاريخي دوست دارند تا درباره ايشان گفتوگو شود و مسائل فرهنگي مورد اعتقاد ايشان در معرض شناخت قرار بگيرد. من با كارهاي ايشان آشنا هستم و بر زحمات و دقت ايشان در تحقيقات علمي وقوف كامل دارم. شايد سخت باشد كه بگوييم ايشان در ايران نظيري دارند يا نه ولي تا جايي كه من شناخت دارم بسياري از مردمشناسان و فرهنگشناسان ما روي علاقه شخصي و با مطالعاتي كه برايشان پيش ميآيد به سمت فرهنگشناسي و مردمشناسي كشيده ميشوند ولي آقاي بلوكباشي كسي است كه از آغاز خود را آماده شناخت علم مردمشناسي و تاريخ فرهنگي و جامعهشناسي فرهنگي قرار داده و پايههاي خوبي را انتخاب كرده است. در ايران بدون شناخت تاريخ و فرهنگ ايراني فرهنگشناسي معني پيدا نميكند، ايشان در دوران تحصيل در كارشناسي اين كار را انجام دادند. كسي كه در تاريخشناسي فرهنگي و ادبي متخصص باشد و شيوههاي تحقيق مردمشناسي را نداند باز كمي ميلنگد؛ ايشان در دوران فوق ليسانس اين كار را كردند و هم فرهنگشناسي را ادامه دادند و هم با جامعهشناسي و تحقيقات اجتماعي آشنايي پيدا كردند و بعد براي تكميل اين دورههاي علمي به خارج رفتتند. ايشان در كنار كار دانشگاهي كارهاي علمي و فرهنگي آزاد نيز انجام دادند. دفتر پژوهشهاي فرهنگي كتابهاي متعددي در مورد نوروز و شب يلدا و مسائل مذهبي و تعزيه با همكاري ايشان و مرحوم صالحي منتشر كرد؛ همچنين تحقيقاتي در مورد تهران و مسائل مختلف فرهنگي آن، انجام دادند. علاوه بر آن در دايرهالمعارف بزرگ اسلام با سرپرستي آقاي بجنوردي مقالات فراواني از آقاي بلوكباشي در مورد مسائل اجتماعي و تاريخ ايران نوشته شد كه برخي از اين كتابها و مقالات را به تازگي به صورت كتاب در آوردهاند.
پيشكسوت رشته مردمشناسي
جلالالدين رفيعفر: اگر بخواهيم از پيشكسوتان رشته مردمشناسي ايران نام ببريم، قطعا يكي از آنها علي بلوكباشي است. زماني كه در دهه ۱۳۴۰ رشته مردمشناسي به شكل علمي و دانشگاهي بنيانگذاري شد، ابتدا در موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي وابسته به دانشگاه تهران اين رشته تاسيس ميشود و مرحوم دكتر افشار نادري و بزرگان ديگري چون جواد صفينژاد و محمود روحالاميني و... در اين موسسه شروع به فعاليتهاي تحقيقاتي ميكنند. همچنين در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان بخشي به نام بخش مطالعات مردمشناسي يا مركز مردمشناسي ايران تاسيس ميشود. استاد بلوكباشي يكي از پايهگذاران تاسيس اين مركز بودند و به همراه بزرگان ديگري چون محمود خليقي و مصطفي صديق و بعدها هوشنگ پوركريم و تعدادي ديگر كار را آغاز ميكنند. استاد بلوكباشي علاوه بر اينكه پژوهشگري متبحرند، پژوهشگري اخلاقمدار نيز هستند و به درجات علمي ارزشمندي نيز دست يافتهاند. دكتر بلوكباشي، آثار بسيار ارزندهاي از خود به جا گذاشتهاند كه تا امروز ما در دانشگاه به عنوان منابع درسي از آنها استفاده ميكنيم. حوزه كاري ايشان در درجه اول جوامع اصيل ايراني بود؛ مخصوصا در جامعه عشايري فعاليت زيادي داشتند و كتابي ارزشمند به نام جامعه ايلي ايران را نيز تاليف كردند. اين كتاب علاوه بر حجم نسبتا متوسطي كه دارد، داراي اطلاعات ارزندهاي است و به عنوان يكي از منابع درسي اصلي در اين رشته مورد استفاده است.
آمادگي هميشگي براي انتقال تجربهها
ناصر فكوهي: از جمله خصوصيات ارزشمند دكتر بلوكباشي استقبال از رابطه بيننسلي و آمادگي هميشگياش براي كمك به جوانان و انتقال تجربههايش به آنان است؛ چنانكه از دهه ۱۳۸۰ وارد رابطهاي نزديك با گروه انسانشناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، انجمن انسانشناسي ايران و موسسه انسانشناسي و فرهنگ شده است. او از نخستين انسانشناسان برجستهاي است كه عضويت در شوراي عالي اين موسسه را پذيرفت و همكاري جدي خود را با آن از سالهاي اوليه فعاليت در وبگاه و سپس با حضور در جلسههاي عمومي موسسه آغاز كرد. در اين همكاريها، بلوكباشي نشان داد كه بهرغم پيشكسوت بودن، نسبت به نظريههاي جديد و تجربه و باورها و شيوههاي كار نسلهاي جديد بسيار پذيرا و آماده همگام شدن است و هيچ اِبايي از انتقال تمام تجربههاي خود به اين نسلها براي بهتر شدن آينده اين رشته در ايران ندارد. امروز علي بلوكباشي با گنجينه بزرگي از خدمات فرهنگي؛ هشتاد سالگي را پشتسر گذاشته است و با تاليف و ترجمه دهها كتاب ازجمله كتاب ارزشمند تاريخ انسانشناسي اثر اريكسن و نيلسن نشان داده است كه تمايل ويژهاي در بهروز كردن خود و انديشههايش در علم انسانشناسي دارد. او جزو مشاركتكنندگان فعال در سمينار انسانشناسي ايران بود كه در تابستان سال ۲۰۰۶ در فرانكفورت برگزار شد. در اين سمينار بيش از ۱۵ نفر از انسانشناسان ايراني و غيرايراني متخصص فرهنگ ايران از چند نسل از كشورهاي اروپايي و امريكا به گرد هم آمدند تا درباره وضعيت كنوني و چشماندازهاي آتي انسانشناسي در ايران گفتوگو كنند. نتيجه سمينار نيز در كتاب مفهومسازي در انسانشناسي ايران، گذشته و چشماندازهاي آينده (برگن، ۲۰۱۲) زيرنظر و با ويرايش علمي خانم دكتر شهناز نجمآبادي به زبان انگليسي منتشر شد.
استادِ ايران دوست
حميدرضا دالوند: دكتر بلوكباشي انساني نجيب و شريف و دلسوز و مهربان و ايراندوست و منظم در امور كاري و زندگي است و اين چيزي است كه ما از اين انسان سراغ داريم و هميشه چه از لحاظ ظاهري و چه در امور كاري انساني بسيار منظم است و امور ايشان حساب و كتاب دارد. دكتر بلوكباشي كرسي دانشگاهي نداشت؛ اما بيش از هر استاد دانشگاه، روي پژوهشگران حوزه مردمشناسي و فرهنگ مردم تاثيرگذار بود. ايشان در حوزه مردمشناسي از پيشگامان و اولينهاست؛ به عبارتي در هر حوزهاي جزو اولينها است. او جزو اولينهايي است كه راجع به ايلات ايران كار كرده و مقاله نوشته است. او از پيشگامان مردمشناسي شهري نيز هست. دكتر بلوكباشي مقالاتي در دهه ۴۰ در مورد موضوعات حوزه شهري ايران نوشته است كه به نظر من ماندگار هستند. در حوزه فيلم مردمشناسي بسيار زود ورود كرد و توانست در اين حوزه فيلم بسازد. دالوند ادامه داد: او تنها به مسائل ايران و موضوعات مردمشناسي اكتفا نكرده است، چون بسياري از همقطاران ايشان ميتوانستند اين كارها را گردآوري كنند، ايشان تمايل قوياي به موضوعات نظري حوزه انسانشناسي نشان داده است و يكي از نگاههاي جالب ايشان در حوزه مردمشناسي نگريستن به ديگري و در خود زيستن است و يكي از رويكردهاي مهم ايشان در حوزه تحليل مردمشناسي است، البته در حوزه روششناسي و تاريخ مردمشناسي در جهان و انديشههاي مردمشناسي نيز گامهاي مهمي برداشته است.
كتابها و مقالات پرمحتوا
عليرضا حسنزاده: آنگاه كه ميخواهيم در مورد استاد علي بلوكباشي و نقش او در تاريخ مردمشناسي معاصر ايران سخن بگوييم، از دو زاويه بايد به اين موضوع بپردازيم: اول نقشي كه ايشان بر موسسات و نهادهاي مردمشناسي و نهادهاي مرتبط با اين رشته داشتند و ديگر نقشي كه به عنوان مولف آثار و كتابها و مقالاتي پرمحتوا و گرانسنگ در تاريخ معاصر مردمشناسي ايران بازي كردند. ميدانيم كه زمينههاي گفتماني ظهور مردمشناسي پس از انقلاب مشروطه فراهم شد، اما در واقع نهادسازي رشته مردمشناسي با تاسيس مركزي رقم خورد كه استاد علي بلوكباشي در آن نقشي بسيار برجسته داشت. در حدود سالهاي ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ شمسي موزه مردمشناسي تاسيس شد و بخشي از اين موزه به مطالعات مردمشناسي و فرهنگ عامه اختصاص پيدا كرد و در طول سالهاي بعد مركز مردمشناسي و فرهنگ عامه شكل گرفت كه در آن سه چهره نقشي بسيار كليدي داشت: آقاي محمود خليقي به عنوان مدير اين مركز و استاد علي بلوكباشي به عنوان مغز متفكر اين مركز مطالعاتي و به گمان من هوشنگ پوركريم به عنوان يكي از شخصيتهاي برجستهاي كه آثار گستردهاي در حوزه مطالعات اتوگرافيك داشت؛ از اين حيث استاد علي بلوكباشي روي جهت علمي اين موسسه نقش برجستهاي داشتند. پس از انقلاب تاليفات ايشان در دو حوزه مطالعات آيين و تاريخ فرهنگ و به نوعي مطالعات مردمشناسي تاريخي است. در حوزه مطالعات آيين كارهاي برجسته ايشان در موضوعات نخلگرداني و نوروز و يلدا و چهارشنبه سوري و... است و آثار كلاسيك مردمشناسي ايران را دربر ميگيرد. در حوزه مردمشناسي تاريخي كه به گونهاي تاريخ فرهنگ را از منظر مردمشناسي مورد مطالعه قرار ميدهند، ميتوان به كار آشپز و آشپزي در ايران يا فرهنگ غذا در ايران و كار قهوهخانه و قهوهخانهنشيني در ايران اشاره كنيم كه اين كارها بسيار ارزشمندند. يا كارهايي كه در مورد نمايشنامههاي مختلف مثل نمايشهاي زنانه در كتاب «نگريستن به خود يا نگريستن» به ديگري انجام دادهاند. اين آثار در نسلهاي بعدي مردمشناسان اثر قابلتوجهي گذاشتهاند.
پايان مراسم با سخنراني محقق و بلوكباشي
مهدي محقق: بنده هميشه مسرور و خوشحال بودم كه جناب آقاي دكتر بلوكباشي در فعاليتهاي علمي حضور دارند و البته همواره در عرصه مردمشناسي منحصر به فرد هستند. آثار ايشان به لحاظ علمي در سطح بالايي است و همواره مورد استناد اهالي علم در داخل و خارج از كشور است. از انجمن آثار و مفاخر فرهنگي هم تشكر ميكنم كه اين مراسم را برگزار كردند تا گوشهاي از فعاليتهاي ايشان به جامعه علمي كشور معرفي شود.
علي بلوكباشي: به سهم خودم از مديريت و مجموعه همكاران انجمن آثار و مفاخر فرهنگي تشكر و قدرداني ميكنم كه اين جلسه را برگزار كردند؛ اما در اين فرصت كوتاه ضروري است كه تاكيد كنم، يكي از درسهاي مهمي كه من آموختهام اين است كه هميشه در يك مسير حركت كنم و از شاخهاي به شاخه ديگر نروم. در همه سالهايي كه در حوزه پژوهش مسائل فرهنگ ايران تلاش ميكردم، فقط در موضوع تخصصي خودم كار كردم و آنچه كه از بزرگان و استادانم آموختم را روي كاغذ آوردم. از درسهاي ديگري كه آموختم اين بود كه در كار تاليف و تحقيق نبايد شتاب كرد؛ بنابراين پژوهشگر بايد زمان طولانياي را صرف تحقيق و پژوهش به خصوص در قالب كار ميداني، تحقيق در اسناد كتابخانهاي و... كند تا به ماهيت وجودي موضوع تحقيق خود واقف شود؛ از اين رو من زماني شروع به نوشتن ميكردم كه نتيجه تحقيقات مرا اقناع ميكرد. توصيه بنده به محققان و پژوهشگران جوان اين است كه حتما به اين نكات كوتاهي كه عرض كردم در مسير علمآموزي، پژوهشگري و تحقيقات علمي و فرهنگي توجه وافر داشته باشند. انسانشناسان و مردمشناسان امروز جامعه ما، بايد تلاش كنند تا ديوار بناي فرهنگي كشور كه از سوي نسل بنده و امثال بنده با صرف وقت طولاني و تلاشهاي فراوان، افراشته و بالا رفت، بازهم بالاتر برود، چراكه اين بنا نشانگر هويت ملي ما ايرانيان است.
در پايان اين برنامه پس از رونمايي از كتاب زندگينامه و خدمات علمي و فرهنگي استاد دكتر علي بلوكباشي، لوح زرين سپاس و تقدير انجمن آثار و مفاخر فرهنگي به اين استاد برجسته مردمشناسي اهدا شد.
روزنامهنگار
بنده هميشه مسرور و خوشحال بودم كه جناب آقاي دكتر بلوكباشي در فعاليتهاي علمي حضور دارند و البته همواره در عرصه مردمشناسي منحصر به فرد هستند. آثار ايشان به لحاظ علمي در سطح بالايي است و همواره مورد استناد اهالي علم در داخل و خارج از كشور است. از انجمن آثار و مفاخر فرهنگي هم تشكر ميكنم كه اين مراسم را برگزار كردند تا گوشهاي از فعاليتهاي ايشان به جامعه علمي كشور معرفي شود.
آقاي بلوكباشي كسي است كه از آغاز خود را آماده شناخت علم مردمشناسي و تاريخ فرهنگي و جامعهشناسي فرهنگي قرار داده و پايههاي خوبي را انتخاب كرده است. در ايران بدون شناخت تاريخ و فرهنگ ايراني فرهنگشناسي معني پيدا نميكند، ايشان در دوران تحصيل در كارشناسي اين كار را انجام دادند. ايشان در دوران فوق ليسانس اين كار را كردند و هم فرهنگشناسي را ادامه دادند و هم با جامعهشناسي و تحقيقات اجتماعي آشنايي پيدا كردند و بعد براي تكميل اين دورههاي علمي به خارج رفتند.