• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4974 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۰ تير

ادامه از صفحه اول

نظام قيمت‌گذاري مانع بعدي

عوامل توليد نان معترض مي‌شوند و شروع به تقلب مي‌كنند. كيفيت نان بدتر و اندازه آن كوچك‌تر مي‌شود. تنش ناشي از تثبيت قيمت نان به روابط ميان توليدكننده و مصرف‌كننده منتقل مي‌شود.  از آنجا كه گوشت گران مي‌شود، حرفه دامداري به صرفه مي‌گردد ولي به موازات آن علوفه دام نيز گران‌تر يا كمياب مي‌شود. در اينجا به ‌طور طبيعي ذهن نانوا و دامدار به اين نكته بديع مي‌رسد كه چه بهتر كه به جاي علوفه از نان كه ارزان است براي تغذيه دام استفاده كنند. در نتيجه نان خشك توليد مي‌شود. آرد دولتي و يارانه‌اي، انرژي مفت و كارگر و مغازه تركيب مي‌شوند تا نان بي‌كيفيتي را توليد و گران‌تر از قيمت رسمي به دامدار بدهند. اين يعني به زيان جامعه و مردم. آنان كه مي‌خواستند به مردم خدمت كنند، در عمل خيانت كردند. دولت بايد با پول و ارز مردم گندم را با قيمت ارز 4200 توماني وارد كند و يارانه بدهد و همه اينها از جيب همين مردم است. بعد كلي انرژي صرف آرد كردن و حمل و نقل و پختن نان كند و نيروي انساني درگير آن شوند تا گندم را به نان خشك تبديل كرده و جلوي گاو بريزند!! (فيلم خبري كه اخيرا از صدا و سيما منتشر شد.)  قيمت‌گذاري ارز و نان و انرژي، دود خفه‌كننده‌اي دارد كه مي‌رود به حلقوم و ريه اقتصادي مردم و آنان را خفه مي‌كند.  گمان نكنيد كه اينها بر كسي پوشيده است. در دهه 1360 قيمت رسمي دلار حدود 7 تومان بود. به كارخانجات يا واردكنندگان دولتي دلار 7 توماني مي‌دادند. آنان اگر ميلگرد وارد مي‌كردند، مي‌بايست ميلگرد را با قيمت دلار ۷ توماني بفروشند، ولي اگر همين ميلگرد خم مي‌شد و تبديل به ضايعات مي‌گرديد، مانعي براي فروش آن به هر قيمتي نبود. بايد مزايده مي‌گذاشتند. آنان هم ميلگرد را ضايعاتي مي‌كردند و به چند برابر قيمت مي‌فروختند. اين وضعيت ساختار معيوب قيمت‌گذاري است. اتلاف منابع، تخريب اخلاق، اختلال در برنامه‌ريزي و... و خلاصه حماقت محض قيمت‌گذاري ارز و انرژي، نان و دارو، از اهم اين موارد است. البته قيمت‌گذاري محدود و موقت بحث ديگري است. ولي چرا نمي‌توان اين وضعيت احمقانه را تغيير داد؟ زيرا نيازمند پيش‌زمينه‌هايي است كه مديريت اقتصادي در ايران تن به آنها نمي‌دهد، حداقل تا حالا نداده است. اگر فرصتي بود توضيح مي‌دهم كه اين يك بيماري سياسي و نه اقتصادي است. آيا اراده‌اي براي حل آن شكل خواهد گرفت؟ بعيد مي‌دانم. اين معضل مهمي پيش‌ روي دولت جديد است.


بودن يا نبودن سينما  مساله اين بود

كافي است گفته‌هاي سوسن تسليمي درباره برخورد اداره نمايش با او را مرور كنيم. بهشتي مي‌گويد، فردين بسيار آدم شريف، محترم جوانمرد و عالي بود، اما شخصيت سينمايي‌اش سينماي پيش از انقلاب را بازنمايي مي‌كرد، بهشتي موضوع را با فردين مطرح مي‌كند و از فردين مي‌خواهد تصميم بگيرد ميان حضور در سينما و غيبت موقت براي حفظ سينما، فردين پاسخ مي‌دهد: «مسلما سينما از من مهم‌تره و صبر مي‌كنم.» بهشتي به درستي از ماجراي فيلم برزخي‌ها ياد مي‌كند كه پيش از مديريت بهشتي در سال ۱۳۵۸ ساخته شد و اگرچه مضمون آن انقلابي بود اما به دليل حضور بازيگرانش از جمله فردين و ملك‌مطيعي با واكنش‌هاي تندي رو به رو شد و فيلم مدتي در توقيف بود. بهشتي با اين سياست نه تنها سينماي ايران را از گزند نابودي نجات داد بلكه سينماي هنري را به جريان اصلي سينماي ايران تبديل كرد، در اين دوره خبري از شاباجي خانم، مورچه داره، خوشگل‌ترين زن عالم، دختر ظالم بلا، عروس پابرهنه، محلل، يك چمدان سكس، ممل امريكايي، شب نشيني در جهنم، كندو، مهدي‌مشكي و شلوارك داغ و... نيست اما مرگ يزدگرد، مسافران، شايد وقتي ديگر، باشو غريبه كوچك، اجاره‌نشين‌ها، هامون، كمال‌الملك، دلشدگان، خانه دوست كجاست، زير درختان زيتون، آنسوي آتش، سرب، دندان مار، ناخدا خورشيد، ‌اي ايران و... ساخته شدند.
وقتي بهشتي رفت 
 بهمن ۱۳۷۲ ميرسليم، عضو موتلفه اسلامي، وزير ارشاد شد و چند ماه بعد بهشتي از بنياد سينمايي فارابي رفت. در دوره ميرسليم بسياري از كارگردان‌هاي بزرگ فضاي كار را تنگ و سخت ديدند. بيضايي سال ۱۳۷۵ از ايران به فرانسه رفت تا زماني ‌كه خاتمي رييس‌جمهور شد و ميرسليم از وزارت ارشاد رفت. بيضايي بازگشت و پس از ۱۰ سال فيلم سگ‌كشي را ساخت. در دوره ميرسليم فيلم آشيانه كه محصول شبكه دو سيما بود و در سال۱۳۷۰ كليد خورده بود به دليل سوژه عشق، توقيف شد. اينها تازه در دهه دوم پس از انقلاب بود و افكار عمومي از جو انقلاب اسلامي فاصله گرفته بودند در همين دوره يعني سال ۱۳۷۳ اكران فيلم تحفه هند كه نمونه خفيفي از فيلمفارسي پس از انقلاب بود و در طول اين سال‌ها بارها و بارها از صدا و سيما پخش شده در پي تجمع اعتراضي انصار حزب‌الله جلوي سينما قدس توقيف شد. اما اين داستان ادامه داشت تا نوبت احمدي‌نژاد و دار و دسته‌اش رسيد كه به جان نهاد سينما افتادند و خانه سينما را منحل كردند، وقتي اصغر فرهادي در يك مراسم از كارگردان‌هاي بزرگي كه در ايران نيستند، با افسوس ياد كرد، مجوز ساخت جدايي نادر از سيمين را لغو كردند، فيلمي كه با وساطت و التماس دوباره مجوز ساخت گرفت و روياي دست‌نايافتني اسكار را حقيقت بخشيد، نزديك بود هرگز توليد نشود. شايد ارزش كار بهشتي را در مقايسه با مديران بعدي بهتر دريابيم، مديراني كه اتفاقا در فضاي مساعدتر دهه‌هاي بعدي انقلاب سكان مديريت سينما را به دست گرفتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون