علت تداوم كشمكش جناحي و برچسبزني به جاي رقابت سالم از نگاه ناطق نوري
نه ابزار دموكراسي داريم، نه قاعده بازي را بلديم
امروز چهلم علياكبر محتشميپور است و اين مناسبت تلخ و نافرخنده، دستكم به انجام اتفاقي فرخنده ياري رسانده و آن، اينكه يك روحاني ديگر كه از قضا همنام محتشميپور هم هست، بالاخره پس از سالها مقابل خبرنگاران نشست و به انجام مصاحبهاي رضايت داد كه البته مناسبتي بود و متفاوت با آنچه انتظار ميرفت. علياكبر ناطق نوري كه به «شيخ نور» معروف است و «ريشسفيدي» در جناح راست، بالاخره پس از چند سال دوري از فضاي رسانهاي و در حالي كه اين سالها عطاي فعاليت سياسي را به لقايش بخشيده و با تاسيس حوزه علميهاي خارج از پايتخت و حوالي لواسان، كنشگري عمومياش را به برگزاري سالانه مراسم سالگرد شهداي هفتم تير محدود كرده، حالا در آستانه مراسم چهلم علياكبر محتشميپور در شرايطي در محل دفتر كارش در حوزه علميه امام حسن مجتبي (ع)، ميزبان خبرنگاران پايگاه خبري- تحليلي جماران بوده و پاسخگوي پرسشهاي آنان درباره ارتباطاتش با مرحوم محتشميپور كه همان مراسم سالگرد شهداي هفتم تير هم اين اواخر بهدليل همهگيري كرونا تعطيل شده بود.
ناطق نوري كه ابتدا از سابقه آشنايياش با مرحوم محتشميپور در روزهاي پيش از پيروزي انقلاب گفته و تاكيد دارد كه اين آشنايي به زماني بازميگردد كه محتشميپور هنوز معمم نشده بود، او را فردي «بسيار متدين، خوشاخلاق، انقلابي و مبارز» توصيف كرده كه در ادامه، وقتي به قم و مدرسه حجتيه ميآيد، درحاليكه آنها به «طلبههاي تهراني» معروف شده بودند، دوشادوش يكديگر در تشكيلاتي موسوم به «جامعه محصلين علوم ديني تهران» فعاليت ميكنند. ناطق نوري همچنين با اشاره به اينكه محتشميپور پس از او به عنوان وزير كشور انتخاب شد، از حادثهاي در آن برهه ميگويد كه در تاريخ جمهوري اسلامي بيسابقه است. ناطق نوري روايت ميكند: «ايشان بعد از اينكه در مجلس راي آورد و به عنوان وزير انتخاب شد، شب به من زنگ زد كه من فردا ميخواهم به وزارت كشور بروم و چه كار بايد بكنم؟ من به ايشان گفتم راهش اين است كه فردا صبح صبحانه به منزل ما بيايي، باهم صبحانه بخوريم و بعد هم من ماشين زرهي (ضد گلوله) دارم و با ماشين زرهي خودم شما را به وزارت كشور ميبرم و خودم هم معرفيتان ميكنم. شايد نمونه دومي در جمهوري اسلامي سراغ نداريد كه وزير بعدي را خود وزير قبلي ببرد و معرفي كند. آقاي محتشمي صبح به منزل ما در خيابان فخرآباد آمد و بعد از صبحانه باهم به وزارت كشور رفتيم. آقاي آخوندي معاون سياسي و امنيتي و آقاي پورنجاتي مدير كل سياسي بودند. همه معاونان و مديران كل را جمع كرديم و يك گزارش كار اجمالي خودم به ايشان دادم كه وزارت كشوري كه تحويل شما ميشود ارتباطش با دستگاههاي مختلف امنيتي، اطلاعاتي، وزارت خارجه و جاهاي ديگر اينطور است و يادم هست اين جمله را هم با خنده و شوخي گفتم ما از همه دستگاهها طلب داريم و بدهكار هيچ دستگاهي نيستيم و اين مديران و معاونان در خدمت شما هستند. جلوي ايشان من به همه آنها گفتم از ديدگاه من با رفتن من و آمدن آقاي محتشمي هيچ كدامتان حق نداريد، برويد و همه بايد بمانيد؛ مگر اينكه ايشان نخواهد كه شما بمانيد. طبيعتا هر وزيري ميآيد تغييراتي ميدهد و آدمهاي مورد اعتماد خود را ميآورد ولي به خاطر اينكه من رفتهام شما نرويد. آنها هم تا مدتي ماندند و بعدا ايشان طبق معمول افراد مورد اعتماد خودشان را آوردند و وزارت كشور را اداره كردند. ارتباط و سلام و عليك ما پا بر جا بود. ممكن بود در مجلس مقطعي در قضاياي جنگ و حمله عراق به كويت نقطهنظرات متفاوتي باهم داشتيم اما هيچ موقع باهم درگيري نداشتيم.»
ناطق نوري همچنين در ادامه به انتخابات مياندورهاي مجلس دوم اشاره ميكند و با يادآوري اينكه در آن انتخابات او كانديداي جناح راست بوده و درحالي كه جناح چپ نيز گزينه شاخص به نام دكتر احمدي را در انتخابات داشت، مرحوم محتشميپور كه از نظر فكري متفاوت از ناطق نوري و منتسب به جناح چپ بود، وزير كشور و برگزاركننده انتخابات بود اما انتخاباتي سلامت و صحيح برگزار شد كه ناطق نوري پيروز آن بود. او ميگويد باوجود آنكه محتشميپور وزير كشور و مسوول برگزاري انتخابات به جناح مقابل ناطق نوري متمايل بود، هيچگونه اعمال غرضي در انتخابات صورت نگرفت كه اين به گفته او، «از تدين محتشميپور و بيطرف بودنش در انتخابات حكايت داشت؛ اين از مميزات يك وزير است كه جناحي برخورد نكرد. موضع فردي داشت اما در مسووليت وزارت كشور بيطرف عمل كرد. به همين دليل از صندوق كسي درآمد كه به هر حال در خط مقابل اين آقايان بود.» با اين همه اما شايد مهمترين بخش از مصاحبه اخير ناطق نوري دقيقا همين بخش و در واقع سطور بعد از اين بحث باشد. آنجا كه ناطق نوري با پرسشي درباره علت تداوم كشمكشها و دعواها و برچسبزنيها پس از ۴۳ سال و همچنين تداوم تقابل پينگپونگي بين جريانهاي سياسي مواجه شده و در پاسخ ميگويد: «من معتقدم مشكل كشور در زمينه نوع اجراي دموكراسي است. يك موقعي سالي يك انتخابات بود و بعدا ادغام شد و دو سال يك بار انتخابات برگزار ميشود. اين مراجعه به آراي مردم و دموكراسي است. اما من قائل هستم كه دموكراسي ابزار دارد. ما دموكراسي را به كشورمان آوردهايم ولي ابزارش را نداريم؛ ابزارش حزب است. ما ۲۵۰ حزب رسمي ثبتنام كرده در وزارت كشور داشتيم. مقام معظم رهبري يك موقعي فرموده بودند اينها حزب نيستند و قبيله هستند.» او ميگويد: «دموكراسي حزب ميخواهد. چون مردم در همهچيز كارشناس نيستند.» ناطق نوري همچنين گفته است: «مشكل بعدي ما اين است كه قاعده بازي را هم بلد نيستيم. دنيا هم ابزار دموكراسي را دارد و هم قاعدهاش را بلد است. يعني اگر حزب جمهوريخواه يا دموكرات در امريكا برنده شد، قاعده بازي اين است كه رييسجمهور از حزبي است كه اكثريت را آورده و وزرا و معاونان و مشاوران رييسجمهوري از همين حزب هستند. اما ديگر به پايينتر از وزير و معاون و مشاور رييسجمهوري دست نميزنند و از آنجا پايينتر به «كارشناس» مراجعه ميكنند و فرقي ندارد كه اين كارشناس چپ يا راست باشد. يا فرهنگ حاكم است يا قانون دارند.» او توضيح ميدهد: «ما نه ابزار دموكراسي را داريم كه احزاب قوي است و نه قاعده بازي را بلد هستيم. اصلاحطلب روي كار ميآيد و تمام اصولگرايان در هر جايي كه هستند تا مسوولان روستاها را هم عوض ميكند و اصولگرا سر كار ميآيد و تمام كارشناسان اصلاحطلب را عوض ميكند. بنابراين بعد از ۴۲ سال ما نميتوانيم مثل آنها شويم. بايد از بدنه كارشناس استفاده كنيم و نگوييم اين چپ و اين راست است.»