دستافشاني حروف
من از راهي دور
براي خواندنِ خوابهاي تو آمدهام
من از راهي دور
براي گفتن از گريههاي خويش
... راهي نيست،
در دستافشاني حروف
بايد به مراسمِ آسانِ اسمِ تو برگردم،
من به شنيدنِ اسمِ تو عادت دارم
من
مشقِ نانوشتهام به دستِ ني،
خواندن از خوابِ تو آموختهام به راه
من
بارانِ بريدهام به وقتِ دي،
گفتن از گريههاي تو آموختهام به راه
به من بگو
در اين برهوتِ بيخواب و طي،
مگر من چه كردهام
كه شاعرتر از اندوهِ آدميام آفريدهاند؟سيدعلي صالحي