• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4986 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۵ مرداد

اشك و لبخند زير آسمان توكيو...

ترس روحش را جويده بود!

اميد مافي

 

آنها كه شمع نذر كرده بودند دخترك بالابلند ناكام شود و دستش از مدال كوتاه بماند، لابد به آرزوي‌شان رسيده‌اند. بالاخره هيچ نشاني روي سينه كيميا برق نزد و طلا ناگهان مس شد. اما همان‌ها كه بابت شكست دختر بي‌وطن دل‌هاي‌شان غنج رفت، احتمالا يادشان رفت چگونه روزي روزگاري اندوه و افسردگي در چشمان كيميا نشست و او به واسطه برخي بي‌مهري‌ها در وطن خويش به غريب‌ترين ستاره بدل شد تا شبانه چمدانش را ببندد و زندگي‌اش را بردارد و برود جايي كه شايد براي يك قهرمان المپيكي آبي گرم شود. دارنده برنز المپيك ريو در توكيو به صخره‌اي محكم خورد و حسرت مدال بر دلش ماند.
وقتي هنوز پلك‌هاي‌مان گرم خواب بود معروف و يارانش همبال پرندگان از مرزهاي كاراكاس گذشتند تا زنگ‌ها براي بار دوم به صدا درآيند و در چكاچك شمشير‌ها شميم صعود كاملا به مشام برسد. حالا فاتحان ايستگاه لهستان و ونزوئلا مي‌توانند بيش از هر وقت ديگري به تاريخ‌سازي بينديشند. به هيزمي كه بايد از جنگل انبوه رستگاري بچينند تا مشتعل شود نام‌هاي بلندشان بر تارك المپيك. وقتي آلكنو مضمون شكفتن در مه را فراموش نكرده و وقتي پس از ميخكوب كردن حريفان در كوهستاني بالاتر از تمام ابرها قدم مي‌زند، لابد مي‌توان زير سقف بلند آسمانِ يك گرگ باران ديده به وزيدن توفان‌هاي ديگر فكر كرد و از حالا براي تسخير سكوهاي سه‌گانه المپيك خيز برداشت. زيبايي و تهور يوزهاي قد كشيده جغرافيا ندارد و اين يعني از پلكان سعادت بالا خواهيم رفت. بالا و بالاتر...
از روزگاري كه هادي ساعي براي‌مان طلا درو مي‌كرد و ادامه محزون كارنامه‌هاي خاكستري را نقطه مي‌گذاشت، زمان زيادي مي‌گذرد. قهرماني كه يك تنه تكواندوي ايران را به هيئت شادكامي در مي‌آورد تا جهان در برابر مردي كه تسخيرناپذير جلوه مي‌كرد كلاه از سر بردارد. حالا اما در المپيك توكيو فضيحت و ناكامي به جايي رسيده كه سفيران وطن يكي پس از ديگري از دور خارج مي‌شوند و صداي گريه‌هاي‌شان در توكيو مي‌پيچد. شكست‌هاي دردناكي كه نشانگر اضمحلال تكواندوي ايران و خاكسترنشيني ورزشي است كه تا همين چند سال پيش قاتق نان بود و اينك قاتل جان. انگار بايد فكري كرد و نسخه‌اي پيچيد و مديران غريبه با موفقيت را به تعطيلات فرستاد تا تكواندو نفسي تازه كند و از اين بن‌بست خاموش خارج گردد. فقط كاش به سياق گذشته برخي براي ماندن و ادامه‌ دادن، دهان منتقدان را ندوزند و مجوز دهند تمهيداتي براي جراحت جسم و روح تكواندو درنظر گرفته شود.
پس از پيروزي دانيال شه‌بخش در روز نخست اميدوار بوديم شاهين موسوي دومين مشتزن اردوي ايران نيز رينگ ملتهب المپيك را به سيطره خويش درآورد، اما پرهاي شاهين هنوز گرم نشده، ريخت. او در تقابل با مشتزن ژاپني كم آورد و ترس روحش را خورد تا پس از راندهاي پرفراز و نشيب دستمال سفيد را بالا برد. تا دود كنده سوخته، در همهمه رينگ خونين پيش از همه در چشمان خودش فرو رود. حالا ما فقط با يك نماينده به ادامه مسير دل‌خوش كرده‌ايم و عطر خيال‌انگيز دستكش‌هاي شه‌بخش، اميد را براي‌مان زنده نگه داشته. آيا او مي‌تواند با عبور از گرگ‌هاي ميش‌نما، نشان المپيك را گردن‌ آويز خود كند تا جهان با تماشاي مرد جنگجوي اردوي ايران غبطه بخورد و كمي تا قسمتي حيران شود؟ منتظر مي‌مانيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون