نگاهي به مشكلات اصفهان
آلاء توحيدي
«در مملكت ما هر كس بخواهد پيشرفت كند بايد بيايد تهران» اين روزها اين ديالوگ را زياد ميشنويم مخصوصا حالا كه درست بيخ گوشمان در سومين كلانشهر كشور، در شهري زيبا كه روزگاري نصف جهان و دگر بار پايتخت فرهنگ و تمدن ايران اسلامي نام داشت، زايندهرود خشك شده و نخستين خشكياش به سال 1379 همزمان با طرح انتقال آب برميگردد، پس از آن رودخانه دايمي زايندهرود به يك رودخانه فصلي و موقتي تبديل شد.
با خشكي زايندهرود اكوسيستم تالاب گاوخوني نيز تحتتاثير قرار گرفت و دچار آسيب جدي شد، اكنون 4درصد اين تالاب رطوبت دارد و در حال تبديل به كانون گرد و غبار و ريزگردهاي سمي است در حالي كه همه ميگويند تالاب گاوخوني رسيدگي ميخواهد اما زمان عمل به وعدهها هيچ كس پاسخگو نيست. همچنين بارشها ۴۰درصد و حجم ذخيره سدهاي استان اصفهان نيز نسبت به بلندمدت ۵۰درصد كاهش يافته و اصفهانيها سالها است با كمآبي، بيبرقي و خشكسالي دست و پنجه نرم ميكنند. حدود ۱۰۰ هزار هكتار از اراضي حاصلخيز استان به ويژه در شرق، به دليل دريافت نكردن حقابه زير كشت نرفته و به كانونهاي گرد و غبار تبديل شده است، كشاورزان وضعيت معيشتي مناسبي ندارند و در همين يكي، دو ماه اخير در اعتراض به برداشتهاي غيرقانوني براي چندمينبار تجمع كردند.
اصفهان با اقليمي خشك و نيمه خشك داراي ۲۲ منطقه تحت مديريت محيطزيست و شكار ممنوع در مساحت دو ميليون و ۲۸۰ هزار هكتار است كه از مناطق معتدل كوهستاني تا بياباني و كوير گسترده شده است.
بيآبي امسال حياتوحش اين استان را بيشتر از هميشه تهديد ميكند. پوشش گياهي حتي در برخي مناطق از بين رفته و آهوها، جبيرها، قوچ و ميشها براي رفع عطش و گرسنگي به مزارع كشاورزي و محدوده مناطق مسكوني پناه ميبرند. نه تنها وحوش علفخوار بلكه بيآبي تداعي مرگ براي ساير گونههاي حياتوحش از جمله گوشتخواران، سگسانان و گربهسانان و همچنين پرندگان و خزندگان است.
سالها است فعالان و رسانهها ميگويند زلزله خاموش در كمين اصفهان است. اكنون نرخ فرونشست سالانه اصفهان به ۱۵ تا ۱۸ سانتيمتر رسيده كه نيازمند توجه جدي مسوولان است.
در طلاق، مهاجرت، نزاع و آسيبهاي اجتماعي شايد اصفهان رتبه اول نباشد اما كرسيهاي بعدي را در آمارهاي كشوري از آن خود كرده است. فضاي ايجاد شده در حاشيه شهر به پاتوقي براي حضور معتادان در اين مناطق تبديل شده و افراد آسيبديده زيادي را از نقاط ديگر به اين قسمتهاي شهر ميرساند. مهاجران نيز براي اشتغال، مناطق سكونت خود را تغيير دادند و به سمت نقاط حاشيهاي رفتهاند ولي براي فراهم كردن سرپناه دچار مشكل جدي هستند و همين باعث شده حاشيهها وصله ناجور شهر شوند. هر روز در نقاط مركزي شهر و مناطقي كه محل عبور مسافران و استقرار ميراث تاريخي و فرهنگي اصفهان است، به كودكان كار افزوده ميشود.
آثار تاريخي بدون حفظ داشتههايش تنها يك پوسته بزك شده براي شهرمان است كه با وجود اهميت ندادن به اين موضوع، شناسنامههاي تاريخي آن هم تا چند وقت ديگر از كف ميرود. ساختمانها و مراكز فروش قديمي مانند پلاسكو تهران در اصفهان به وفور يافت ميشود كه ايمني ندارند و هر لحظه ممكن است دچار آسيب شوند. معماري و ساختمانهايي كه در محلات اصفهان به تازگي ساخته شده هم با اصالت و معماري شهر اصفهان بسيار متفاوت است و در صورتي كه بررسي نشود، معماري اين شهر اصالت خود را از دست ميدهد. صنايع دستي اصفهان كه ديرزماني شهره جهانيان بوده اكنون مغفول مانده و با توجه به رابطه مستقيم اين هنر و صنعت گردشگري، بسياري از پتانسيلهاي بالقوه گردشگري اصفهان از بين ميرود. با وجود اينكه اصفهان يك شهر تاريخي و توريستي است اما هنوز هم اين شهر سهم ناچيزي در توسعه صنعت گردشگري دارد و در اين زمينه بسترسازي لازم صورت نگرفته است. سن اعتياد و مصرف مواد مخدر در كشور كاهش يافته و اصفهان نيز به تبعيت از آن تحت تاثير قرار ميگيرد. يكي از عوامل پيشگيري موثر در اعتياد ورزش و فعاليت جسماني است كه بايد براي آن چارهاي انديشيده شود. استان اصفهان با سرانه فضاي ورزشي ۴۱ صدم مترمربع يكي از فقيرترين سرانههاي فضاي ورزشي را در كشور دارد همچنين در سالهاي اخير و در حوزه ورزش همگاني، سازمانها و اصناف اصفهان اقدامات موثري نشده است.
سال گذشته اصفهان تنها چهار روز هواي پاك داشت اين در حالي است كه نوسازي ناوگان اتوبوسراني آلودگي هواي اصفهان را كاهش ميدهد و نصف جهان به ناوگان حمل و نقل داخلي بيشتري نياز دارد. اين آسيبها تنها قسمتي از هزار و چند مشكل اصفهان است كه هر يك به نوبه و اندازه خود براي جامعه زيانبار بوده و طي سالهاي اخير افراد اجتماع با وجود چنين ناهنجاريهايي دچار زيانهاي معنوي و مادي شدهاند. شايد آخرين عنوان مورد مناقشه و چشم غره رفتن به هم براي پرداخت به اين مسائل، مناظرههاي انتخاباتي رياستجمهوري و شوراي اسلامي شهر اصفهان بود. بيكاري، مهاجرت، مساله آب، تعطيلي واحدهاي توليدي با سابقه و دهها عنوان مهم كشدار سوژههاي نابي بود كه هم براي نويسندگان مطبوعات و سايتها و هم براي تريبونداران، فرصت تحليل ضعفهاي گذشته يا حال رقيب و عرض اندامي در فضاي به شدت سياسي شهر را مهيا كرد. سياستزدگي اين روزها براي اصفهان آفتي است كه همچون خوره به جان جامعهاش افتاده ولي پرداختن به آن هنوز در دستور كار ستاد بحران يا ذهنهاي محترم سياسيونش قرار نگرفته است. اين امر مختص به هيچ طيف و سليقهاي نيست بلكه يك رويكرد كاملا بومي و گزينهاي در دسترس براي همه احزاب، سلايق و گروههاي فعال براي عرض اندام، تحليل مسائل كشور و يافتن مقصران احتمالي و معرفي آنها و بعد بيخيال شدن تا مساله بعدي اجتماعي، فرهنگي و ورزشي است.