خاطرات سفر و حضر (30)
اسماعيل كهرم
هر پرندهشناسي در طول فعاليت علمي خود، بارها و بارها پرندگان را در حال پرواز، نشستن، برخاستن، تغذيه و اعمال حياتي ديگر ديده است و اساسا هركدام از اين اعمال معرف نوع پرنده است. فعاليتهايي مانند نحوه بال زدن يا بال نزدن حين پرواز (مانند كركسها) در شناسايي نوع پرنده به ما كمك ميكند. منطقه كرالا در غرب هندوستان، منطقه وسيعي است به درازاي شرق هند كه از جنگل پوشيده شده است. قطار از بنگلر تا بنارس (وارانسي) سه شبانهروز در راه بود. دشتها، پلها، كوهها و روستاها را پشت سر گذاشت. صبح زود بود. از خواب بيدار شدم. صداي موزيك شنيدم. كوليهايي بودند كه در يك ايستگاه سوار ميشدند و در ايستگاه ديگر پياده. مينواختند و از مردم هديه ميگرفتند. در اين ساز و آواز ساعت 6 صبح يك صداي آشنا شنيدم! خدايا، اين واقعيت داشت؟ از تختم بيرون پريدم. از پنجره به بيرون نگاه كردم. بله درست بود. يك طاوس نر بزرگ با دمي به طول دو متر از يك درخت پريد. طول دشت را طي كرد و به درخت ديگر نشست. چقدر زيبا بود. رنگارنگ و پر شكوه. من را به ياد فرود سيمرغ بر رستم انداخت. اين پرواز باشكوه در حافظه من حك شد، كمتر پرندهشناسي اين بخت را داشته.