ادامه از صفحه اول
تجربه شكستخورده اسراييل
اين اقدام چنان حسابنشده است كه ميتوان آن را برابر با خودكشي و نزديك شدن رژيم صهيونيستي به پايان توصيف كرد. در سالهاي اخير رژيم صهيونيستي و ايالات متحده با كمك برخي كشورهاي اروپايي و همچنين برخي كشورهاي مرتجع منطقه، كوشيدند تا فشار همهجانبهاي را عليه لبنان به راه بيندازند. آنها از يك سو فشار اقتصادي را بر دولت و ملت لبنان تحميل و از سوي ديگر تلاش كردند با فشارهاي رواني و با سوءاستفاده از خلأ ساختاري در لبنان كاري كنند كه نارضايتيهاي عمومي گسترش يابد. هدف آنها اين بود كه مردم از مقاومت فاصله بگيرند و گروههاي مقاومت با فاصله گرفتن مردم از آنها تضعيف شوند. اما واقعيت اين است كه آنها رويكردي اشتباه را در پيش گرفتهاند چرا كه ميپندارند مردم و نيروهاي مقاومت دو گروه جدا از هم هستند و ميتوان ميان آنها اختلاف انداخت. ايالات متحده و اسراييل آگاه نيستند كه مقاومت از دل مردم برخاسته و مردم همان مقاومت هستند؛ هر زمان كه شرايطي اضطراري پديد ميآيد مردم عادي از اقشار مختلف و با عقايد مختلف نظير مسيحي و اهل سنت و شيعيان و ... به پا ميخيزند و به مقاومت كمك ميكنند و مقاومت يك سمبل ملي در لبنان است. واشنگتن و تلآويو قصد شكستن اراده مردم لبنان را دارند و اين شدني نيست. هرچه بيشتر اين فشارها بر مردم وارد ميآيد، امريكا و اسراييل نتايج معكوس ميگيرند و مشاهده ميكنند كه مردم بيشتر به سوي حزبالله تمايل پيدا ميكنند. زيرا افكار عمومي جامعه شاهد است كه حزبالله تنها گروهي است كه از دل مردم برخاسته و در راستاي منافع آنها تلاش ميكند.
با اين وجود تفاوتهايي در رويكرد ميان دولت بايدن و رژيم صهيونيستي وجود دارد. بايدن و دموكراتها اقدامات افراطي در منطقه را برنميتابند و همانطوركه از جنگ سعوديها در يمن حمايت نكردند و رياض را مجبور كردند كه در برابر يمنيها كوتاه بيايد، از راديكاليسم اسراييل نيز حمايت نميكنند و مخالف آتشافروزيهاي رژيم صهيونيستي در منطقه هستند. از نگاه دولت امريكا، هر چه اقدامات راديكال بيشتري از سوي تلآويو انجام شود، طرف مقابل نيز تلاش خواهد كرد تا پاسخهايي همسطح به اين اقدامات راديكال بدهد و در نتيجه منافع ايالات متحده به خطر ميافتد. آنها ميدانند كه با تحريك هرچه بيشتر افكار عمومي منطقه از طريق اقدامات راديكال رژيم صهيونيستي، منطقه بيش از پيش عليه اين رژيم موضع ميگيرد و تمايلي به اين وضعيت ندارند. يكي از اصليترين دلايلي كه اسراييل را اين اقدامات آتشافروزانه اخير وا داشته، مشكلات داخلي در سرزمينهاي اشغالي است. نفتالي بنت و بني گانتز چون چهرههاي جديدي در عرصه سياست به حساب ميآيند با شرايط جديدي نيز روبرو شدهاند. پيش از آنها بنيامين نتانياهو كه چهره كاريزماتيكي به حساب ميآمد هم ميتوانست افكار عمومي در داخل را قانع كند و هم با مهارتهاي سياسياش قادر بود، مانع از فشارهاي بينالمللي عليه رژيم صهيونيستي شود. اكنون اما در نبود او خلأ ايجاد شده و تلآويو قصد دارد با تهديدهاي دروغين و آتشافروزيهاي كوچك براي خود اعتبار بخرد. آنها ميدانند كه قادر به عملي كردن تهديدهايشان نظير آنچه عليه جمهوري اسلامي ايران مطرح كردند، نيستند و آگاهند كه وقتي موشك سرگردان در نزديكي تاسيسات هستهاي ديمونا فرود ميآيد، يعني در هر زمان و در هر مكاني تيرهاي غيبي ميتوانند منافع حياتي و استراتژيك اسراييل را تهديد كنند. آنها از سال 2006 ميلادي برتري نظامي خود را از دست دادند، زمينگير شدند و ديگر توان برخاستن از زمين را پيدا نميكردند. تا پيش از آن، رژيم صهيونيستي قادر بود هر زمان كه اراده ميكند عملياتهاي بزرگي را ترتيب دهد اما پس از جنگ 33 روزه آنها با وضعيت جديدي روبرو شدند.
به وزير آموزش و پرورش آينده
سخنان وزير آموزش و پرورش وقت، كه جهان بر آموزش حضوري به جمعبندي رسيده است و بعد آمار واكسيناسيون كودكان در كشورهاي ديگر را مرور ميكردم و برنامههاي آموزشي براي بازگشايي مدارس را ميديدم و پروتكلهاي سختگيرانه حضور در كلاس و مدرسه را ميخواندم؛ فقط بر وحشتم ميافزود كه چطور بدون هيچكدام از اين موارد و فقط با واكسيناسيون معلمان، وزير نسخه بازگشايي پيچيده است. سردرگمي و كلافگي براي كودكانمان كه ماههاست در خانه هستند طبيعي است چون حتي يك برنامه جانبي آموزشي هم برايشان تدارك ديده نشده است. خستگي مادران و پدران كه تمام سال تحصيلي گذشته مجبور بودند همراه فرزندشان درس بخوانند تا نواقص آموزش مجازي را بپوشانند نيز كاملا مشهود است. فرهنگيان نيز سالي سخت را پشتسر گذاشتهاند و روز و شب دغدغه اينترنت و آمادهسازي محتواي آموزشي و اطمينان از يادگيري دانشآموزان، آنها را رها نكرد. در اين ميان بار سختترين تصميم امروز بر دوش شماست. آقاي وزير من نيز معتقدم هيچ آموزشي جايگزين كلاس و مدرسه نيست اما در شرايط فعلي اول ميخواهم فرزندم سالم بماند تا بعد به تحصيل وي با فكري آسوده بينديشم. كشورهاي بسياري بازگشايي مدارس را تجربه كردهاند يا در حال آمادهسازي هستند تا در ماههاي آينده كودكان به مدرسه بازگردند. استفاده از تجربيات آنها ميتواند كمك بزرگي به تصميمگيري منطقي و اصولي باشد. لطفا در تصميمات خود آمار ابتلا، واكسيناسيون، جايگاه ايران در ردهبندي جهاني مبتلايان به كرونا و مرگ ناشي از آن و مهمترين مساله يعني شرايط واقعي واحدهاي آموزشي كشور را در نظر بگيريد.
سخن آخر! چند كلاس درس ما اكنون امكان تهويه مناسب در سرماي زمستان كه بايد درها و پنجرهها تماما بسته شود تا انرژي به هدر نرود و گرماي لازم تامين شود را دارد؟ كودكان ما چقدر در زمينه خودمراقبتي در برابر كرونا آموزش ديدهاند؟ موجهاي پياپي كروناويروس كشورمان را در توفاني سهمگين گرفتار كرده است و كودكان نيز با توجه به ميزان بالاي درگيري آنها با جهشهاي جديد اين ويروس و ناقلين بيعلامت بودن در سويههاي قبلي، هم خود در خطر هستند و خانوادههايشان، اكنون نوبت چارهانديشي شماست.