با صادق ورمزيار در حومه ناكامي
اعتصاب كمر استقلال را شكست!
اميد مافي
چپ باستاني آبيها كه روزگاري با بازوبند كاپيتاني در دست سرش را مقابل توپ چرمي ميگذاشت، حالا كه بوي الرحمن اردوگاه آبي را گرفته سخت غمگين است. صادق باتجربه سكوهاي تبآلود فكر ميكند داستان ادامه خواهد داشت اگر توپچيهاي مغلوب همچنان روي زانوان خود راه بروند. مدافع ۵۵ ساله ديروز ظهر حال قناري تكيهاي را داشت كه سالهاست زلال جويبارها را نسروده است. گپ «اعتماد» با صادق ورمزيار پيش روي شماست.
فكر ميكرديد استقلال اينگونه سر از بنبست ناكامي درآورد و تراژدي فينال پارسال تكرار شود؟
اين يكي از ضعيفترين بازيهاي استقلال بود و بازيكنان ما در زمين حرفي براي گفتن نداشتند. استقلال در طول ۱۲۰ دقيقه حتي از خلق چند موقعيت درست و حسابي عاجز بود و فقط منتظر سوت داور و رسيدن پنالتيها بود. چنين تيمي اگر نبازد بايد شك كرد. البته...
البته چي؟
استقلال در سه، چهار بازي گذشتهاش خوب نبود و هيچ نشاني از تيم آماده چند ماه قبل نداشت. در واقع ميشد حدس زد كه در نقش جهان اين اتفاق بيفتد.
آناليز تيم ناكام روي ميز تشريح شما را به چه نكاتي ميرساند؟
اينكه فقط بگوييم مديريت باشگاه بيكفايت بوده منصفانه نيست. بله مديريت خوب عمل نكرده و پاي كار نبوده اما بازيكنان چه گلي به سر تيم زدهاند؟ كادر فني چقدر مقصر است و تا چه اندازه راه را اشتباه رفته؟ همه اينها بايد ريز به ريز بررسي شود تا به يك جمعبندي كامل برسيم. من به شخصه فكر ميكنم اعتصاب بازيكنان كمر استقلال را شكست.
يعني نبايد اعتصاب ميكردند؟
ببينيد، بازيكن بايد حقش را بگيرد و شكي هم نيست، اما برخي از بازيكنان يادشان رفته اينجا استقلال است و عشق بر پول ميچربد. من سالهاست پانصد ميليون از باشگاه طلب دارم اما هيچوقت اعتصاب نكردم. بازيكني كه اشك و اندوه هوادار برايش مهم نباشد بهتر است همين امروز برود و پشت سرش را هم نگاه نكند. استقلال بازيكن بيتعصب و پولپرست نميخواهد.
نيمكت آبي هم در اصفهان كاملا خالي بود. اين انتقاد به فرهاد مجيدي وارد هست يا نه؟
صد در صد. فرهاد بايد پاسخگو باشد كه دليل اين نيمكت خالي و كموزن چيست. امروز در دنيا بزرگترين مربيان با كار گروهي نتيجه ميگيرند و براي هر خط مربي استخدام ميكنند و مدير فني و آناليزور و روانشناس دارند. دستياران بالياقت ميتوانستند فرهاد را در بحرانيترين دقايق نجات بدهند. متاسفانه مجيدي به هيچكس اعتماد نكرد و چوبش را خورد.
با اين اوصاف چه نسخهاي براي اين تيم در حال حاضر بايد پيچيد؟
استقلال بايد دستش را روي زانوانش بگذارد و بلند شود. چه بخواهيم و چه نخواهيم بايد از نو شروع كنيم. استقلالي واقعي كسي است كه اشكهاي ميليونها هوادار را ببيند و به خاطر اين جماعت عاشق در آسيا از جان مايه بگذارد. اينكه دوباره المشنگه راه بيندازند و براي پول زمين را به آسمان بدوزند كار درستي نيست.
شما به آينده اين تيم اميدواريد؟
بايد تيم را جمع كرد و جلوي ضرر بيشتر را گرفت. جام حذفي پريد و ما هم مثل هواداران اشك ريختيم و حسرت خورديم، اما اينجا پايان دنيا نيست و استقلال همانگونه كه بارها جام آورده اگر قدر خود را بداند در آينده جامهاي مهمتري را فتح خواهد كرد.