علي ولياللهي
فصل فوتبالي باشگاههاي ايران يكشنبه شب با برگزاري فينال جام حذفي و قهرماني فولاد به پايان رسيد. پيش از اين پرسپوليس عنوان قهرماني ليگ را به دست آورده بود. اين فصل همانند فصل قبل با چالشهاي بسياري به خاطر شيوع بيماري كرونا مواجه بود و باز هم بدون حضور تماشاگران برگزار شد. اينكه فصل فوتبالي ايران آيا دستاوردي با خود به همراه داشت؟ آيا پيشرفتي حاصل شد و چهرههايي به فوتبال ايران اضافه شدند سوالاتي است كه ميتوان حالا به آنها پرداخت. همچنين ميشود روندها و تصميماتي كه ابتدا يا اواسط فصل گرفته شد را مورد قضاوت قرار داد. براي همين منظور با فرزاد آشوبي كارشناس و مربي فوتبال و بازيكن سابق سرخابيهاي تهران و تيم ملي به گفتوگو نشستيم.
ويژگي اصلي اين فصل چه بود؟
فصل هيجانانگيزتري را نسبت به فصول گذشته سپري كرديم. هفته انتهايي در صدر و پايين جدول رقابت فشردهاي بود براي اينكه قهرمان و تيم سقوطكننده مشخص شود. به نظرم اين از نزديكي رقابتها و كيفيتها خبر ميداد. در روند تيمها سه يا چهار تيم عملكرد نزديك به سطح استاندارد را از خودشان بروز دادند، به ويژه پرسپوليس و سپاهان كه مدل و فلسفه بازيشان بسيار جذاب و دوستداشتني و داراي استانداردهاي سطح بالا بود.
آن دو تيم ديگر چه تيمهايي بودند؟
آن دو تيم ديگر شايد در جايگاه بزرگ جدولي قرار نگرفتند ولي من عملكرد فني مس رفسنجان را خيلي پسنديدم. مدل و سبك بازي اين تيم خوب بود. همچنين ميتوان به گلگهر تا حدودي نمره قبولي داد. اينكه توانستند در ليگ براي سهميه و در جام حذفي براي قهرماني بجنگند اتفاق خوبي است. اينها نشاندهنده مسيري است كه دارد به درستي طي ميشود.
برخي معتقدند يحيي گلمحمدي با فرمول بردهاي اقتصادي يك-صفر و نباختن جلوي تيمهاي مدعي قهرمان ميشود. آيا موافق هستيد؟
اگر اين فرمول اينقدر واضح است چرا ساير تيمها سعي نميكنند از اين فرمول استفاده كنند؟ به نظرم اين يك صحبت بيشتر عاميانه است تا تخصصي. پرسپوليس به واسطه ساختاري كه طي سالها شكل گرفته و يك عملكرد مطلوب و استاندارد دارد نتايج خوبي ميگيرد. معتقدم جذابيت بازي پرسپوليس از زماني كه آقاي برانكو هم در اين تيم حضور داشتند بيشتر شده. يعني رفتارهاي تاكتيكي بازيكنان در زمين پيشرفت قابل ملاحظهاي نسبت به گذشته نشان ميدهد. اينها حاكي از آن است كه كادر فني پرسپوليس با آگاهي كامل و با يك داشته فني قوي تيم را براساس شرايط و استايل رقبا چينش ميكند و به پيش ميبرد و موفق ميشود. نكته بزرگ بازي پرسپوليس اين است كه در مقابل هر حريفي چه در مسابقات داخلي و چه در مسابقات برون مرزي سبك و استايل بازياش دچار تغيير نميشود. اين يك شاخصه مهم است براي تيمهاي بزرگ. تيمهايي كه به سطحي از كيفيت و توانايي رسيدند كه تحت تاثير رقبا قرار نميگيرند. اينها به اين سادگي نيست كه بشود با يك فرمول به چنين سطحي از موفقيت رسيد.
استقلال اين فصل چطور بود؟
استقلال مسائل و مواردي پيرامون باشگاه و تيم داشت كه با درنظر گرفتن اينها ميتوان با كمي اغماض به آقاي مجيدي هم نمره قبولي داد. براي موفقيت يك گروه صرف داشتن بازيكن يا مربي خوب كافي نيست. خيلي از اركان هستند كه بايد در بهترين شرايط و ايدهآلترين حالت خودشان انجام وظيفه كنند. در استقلال بخش بزرگي از اين موضوع كه ساختار مديريتي باشگاه است در تمام طول فصل دچار يك نوع سردرگمي و تغييرات پياپي بود. اينها مسائلي است كه به تيم انتقال پيدا ميكند و اثرش را به هر حال بر تيم ميگذارد. با اين حال يكسري رفتارهاي آقاي مجيدي را نپسنديدم. البته كه ميتوان به ايشان حق داد به عنوان سرمربي كه نگران تيمش باشد. ولي من هيچوقت درك نكردم كه در يك فضاي حرفهاي كه از آن دم ميزنيم چطور يك سرمربي به دنبال دادن پاداش به بازيكنان باشد. اين رفتارها بايد از فوتبال ما دور شود. بايد اين چيزها را كنار بگذاريم و بهاي آن را بپردازيم.
حالا كه به انتهاي فصل رسيديم و نتايج استقلال مشخص شده ميتوان جابهجايي محمود فكري با فرهاد مجيدي را مورد قضاوت قرار داد؟
آقاي فكري تيمش را در رتبه سوم و با اختلاف ۴ امتيازي با صدر جدول تحويل داد. ممكن است گاهي اين نتيجهگيري حاصل شود كه با وجود موقعيت قابل قبول تيم در جدول مسابقات روند فني تيم دورنماي روشن و بزرگي را نشان نميدهد. بالاخره اين تصميماتي هست كه مديران استقلال به آن رسيدند و خواسته بخشي از هواداران هم بود. در هر حال اتفاق عجيبي نيست. ما مربيان بزرگي داشتيم كه وقتي رختكن خودشان را از دست دادند و آن ارتباطي كه بايد وجود ميداشت بين بازيكنان و مربيان را از دست رفته ديدند مجبور به كنارهگيري شدند و باشگاه در موردشان اقدام كرده. نميدانم توجيه و استدلال مديران استقلال چه بوده ولي به لحاظ آماري به آقاي فكري هم نميتوان چندان خرده گرفت. حضور در جايگاه سوم جدول و فاصله ۴ امتيازي با صدر نتيجه معقولي براي يك مربي است.
آقاي فكري هنوز معتقد است به خاطر كمكاري بازيكنان خوب نتيجه نگرفت. آيا شما چنين چيزي را در بازيهاي استقلال ديديد؟
اول بايد به اين نكته اشاره كنم كه بعد از كج بودن زمين و خوب نبودن داور و استفاده نكردن از موقعيتها و هزاران هزار دليل و بهانه ديگر، كمكاري بازيكنان هم به تازگي جزو دلايل عدم موفقيت ذكر ميشود. من اصلا با اين موضوع موافق نيستم. بازيكنان در تيمهاي بزرگ براي كيفيت خودشان مبارزه مي كنند و چون زير ذرهبين نگاه هواداران و رسانهها هستند جايي براي كمكاري وجود نخواهد داشت. بازيكنان در تيمهاي بزرگ براي احترام بازي ميكنند. حال حتي اگر فرض كنيم صحبتهاي آقاي فكري صحت داشته -كه من موافق نيستم- چرا بايد اين اتفاق بيفتد؟ فاصلهاي كه بين رختكن و مربيان ايجاد ميشود شايد بتواند يك پاسخ باشد براي اين سوال. اين هم برميگردد به مدل مديريتي آن گروه كه با بازيكنان چه شكلي ارتباط برقرار كردند. چطور دستورات و خواستههايشان را القا كردند و اين رابطه درنهايت به چه صورتي شكل گرفته. من اعتقادي به اين بحث ندارم و به نظرم يك توجيه جديد است كه متاسفانه دارد باب ميشود بين مربيان و افراد فني براي توجيه عملكردها.
تقويم فوتبالي ما با فوتبال روز دنيا هماهنگ نيست. مسابقات را دير به پايان رسانديم و دير هم استارت ميزنيم.
بهترين حالت اين است كه ما با تقويم دنيا هماهنگ باشيم. چيزي كه در گذشته شاهدش بوديم. منتها شرايط متفاوت است و ما به لحاظ روبهرو شدن با بيماري كرونا هنوز به موفقيت آنچناني نرسيديم. تا زماني كه اين موضوع حل نشود و شرايط به فرم نرمال نرسد ما اين مشكلات را خواهيم داشت. ما ابتداي مهر ماه انتخابي جام جهاني را هم خواهيم داشت و فكر ميكنم ايده بهتري است اگر بعد از بازيهاي ملي ليگ ما استارت بخورد. به خاطر اينكه ما ابتداي مهر ليگ را شروع كنيم مجبوريم بعد از يك يا دو بازي به خاطر بازيهاي ملي ليگ را تعطيل كنيم و اين نميتواند اتفاق خوبي باشد.
فوتبال ايران يك سال با قانون ممنوعيت ورود خارجيها جلو آمد. حالا بعد از يك سال اين قانون نفعي به فوتبال ما رساند؟
به هيچ عنوان مثبت نبود. ما به اين خاطر كه در يكسري از شاخصهاي مديريتي دچار مشكل هستيم صورت مساله را پاك كرديم. ما تيمهايمان را از داشتن مربيان و بازيكنان خوب و فوتبالمان را از سطحي از دانش كه ميتوانست كمككننده باشد محروم كرديم. چون نميتوانيم به شكل درستي قرارداد ببنديم. چون كه ضمانت اجرايي براي آن قرارداد وجود ندارد. چون تعهداتمان دقيق و درست عمل نميكند. اصلا قانون درستي نبود و هيچ كمكي به فوتبال ما نكرد و نخواهد كرد. بهترين راهكار اين است كه مدلي از قرارداد بسته شود كه هم از سوي باشگاهها يك ضمانت اجرايي قوي و محكم داشته باشد و هم از سوي بازيكنان و مربياني كه از خارج به ايران ميآيند.
براي اولينبار شاهد بوديم در مورد پروندههاي فساد و تباني كه در دسته دو اتفاق افتاد فدراسيون و اركان قضايي ورود محكمي داشت و آراي سنگيني صادر كرد. اين هم يكي از ويژگيهاي اين فصل بود.
بسيار بسيار لذت بردم از اين مدل برخورد. اين قدرت اركان اجرايي را نشان ميدهد. اصلا غير از اين هم نبايد باشد. ما سالها با مصلحتانديشي به فضايي رفتيم كه روز به روز شاهد رشد اتفاقاتي بوديم كه براي جامعه فوتبالي خوب نبود. خيلي خوشحالم كه فدراسيون و كميته اخلاق و ساير اركان به اين مسائل ورود كردهاند و با قدرت و جديت تصميم گرفتند. اين مهم است كه با هر كسي در هر جايگاهي كه تخلفش احراز ميشود بدون ملاحظه و ترديد و مصلحتانديشي برخورد شود. احكامي كه در اين چند وقت صادر شده بسيار خوب بوده. چه در مورد تيمها، چه در مورد مربيان و چه در مورد بازيكنان. احكام اگر ضمانت اجرايي نداشته باشند ما نميتوانيم شاهد فوتبالي باشيم كه اصل و مبناي آن بر لذت بردن است.
كوتاه پاسخ بدهيد! پديده فصل؟
اميرحسين حسينزاده از سايپا.
بهترين بازيكن فصل؟
احمد نوراللهي از پرسپوليس.
بهترين مربي فصل؟
مشخص است! يحيي گلمحمدي سرمربي پرسپوليس
پديده سرمربيگري فصل؟
محمد ربيعي سرمربي مس.
چه نمرهاي به ليگ ميدهيد؟
من نمره ۱۶ ميدهم.
معتقدم جذابيت بازي پرسپوليس از زماني كه آقاي برانكو هم در اين تيم حضور داشتند بيشتر شده. يعني رفتارهاي تاكتيكي بازيكنان در زمين پيشرفت قابل ملاحظهاي نسبت به گذشته نشان ميدهد.