نگاهي به آثار زهره صمدبين در گالري «سرزمين هنر»
تداعي حقيقت هستي در پس پرده واقعيت
منوچهر غاري
در نخستين تاثيرِ دريافتِ گسترههاي زهره صمدبين، شعورِ هنري خلاقانه آثار، با درك كمپوزيسيونِ مفهومي، در تپشِ لحظهاي نقش رنگها و بهطور كلي جايگاهِ تعادل و توازنِ تاش لكهها و ضرباتِ قاطعِ سطوحِ مُقطّع يا دنبالهدار و تسلطِ فضاي آبي درخشان، در پشتيباني لك رنگهاي ساختارِ تهاجمي آبستراكت و در عين حال شكل پذيرِ فضايي است. درك طراحي محيطِ در برگيرنده موضوع، از نشانههاي بارز و قدرتمندِ طبيعت و دورنماي مستحكم از يك شهرِ در حال ايجاد و در همان لحظه در حال تغيير، تحتِ سيطره پهناوري آسمانِ نيلگون كه جريانِ امواجِ رودخانهاي، به آن ساحلي فعال، در تركيب ِ موزون محورهاي عمودي و افقي با تثبيتِ تاشهاي رنگمايههاي آبي تيره و قرمزهاي لاكي، در مجموع ميبخشد. آبيها، رمز موفقيتِ عميقِ گسترههاي زهره صمدبين است كه به صورت آسمان و ابرهاي در حال حركت در پهناي آسمان بروز كرده است. تاشهاي قاطع و در عين حال به هم پيوسته در بسترِ لايههاي آرام و متواضعِ آبي سبزهاي درخشان و اشاراتي كه نقاش، زهره صمدبين، به لك رنگهاي مسلط بر ذهن، مانند آبيها و سفيدهاي قوي آنها اشاره مينمايد، نشانگرِ گرايشِ عميق و مسلطِ نقاش به هستي و طبيعتِ وابسته آن است. او جايگاهِ امپرسيونِ نقش رنگها و تاثيراتِ نور در گستره بازنمايي اسطورهها و آسمانهاي مسلط را دريافته است. حتي دريافتِ رنگهاي كنتراستِ آبي سبز و قرمزِ زرد و سفيد و مرز بنديهاي مابين آنها را با كمك تلاشِ صادقانه و استعدادِ خدادادياش، تثبيت ميكند.
چرخشِ دوراني و تاشهاي مستحكم و قاطعِ رنگهاي خالص در چرخشِ گريز از مركزِ قوسهاي رنگمايهها، در پسزمينه تيره آسمان، بروزِ جسارت و درك ميزانِ تواناييهاي عبور از مرزهاي اصولي و آكادميك زهره صمدبين است كه گستره كار را به كهكشانهاي در حال تكوين يا متلاشي شدن را به ذهن متبادر كرده است. پازلهاي نامنظمِ تاشهاي رنگمايهها، فعال و در حال انسجام و تعالي به مرحله دريافت و استحاله جديدند. درخششِ آسمانِ بنفشِ لطيف و لك رنگهاي آبي بنفش، با طراحي دورنمايي از اشباحِ بناهاي شهري و فرمهاي اسكلتهاي آن به همراه ايجاد يك فضاي كاملا پذيرفته شده از انعكاسِ نور رنگهاي نافذ، بر پهنه سياه رنگِ ساحلِ يك بندر و درخشش قاطعِ نورِ خورشيد در افق، دستاوردهاي ذهنِ خلاق و جسور و تسلط و شناخت و مهارتِ نقاش است. هنرمند در بعضي گسترههاي خود با نقشهاي تزييني آبستراكت، ذهن بيننده را سرگرمِ بازي با نقشهاي نور و سايههاي سبز و قهوهاي در نشانههايي از يك الگوي واقعي از كرات آسماني و يك سنبل ملموس ميكندكه در عين حال نگرشي جسورانه در نقشپردازيهاي تاش رنگهاي سبز و قهوهاي بنفش، در پسزمينه آسمان دارد كه در گسترههاي مشابه از لحاظ كمپوزسيون و طراحي قالبهاي سيارهاي، به يك واقعيت دور از دسترس و بيكران دست مييازد.
نقشِ طراحيها در معبرهاي دوراني، با رنگمايههاي تاثيربخش و نافذ نارنجيها، با هسته قدرتمند آبي و سياه، در پسزمينه آبي آسمان، نگرش انديشمندانه زهره صمدبين و تكيه گاهِ وفادارِ وي در طبيعت، و پهنه بيكرانِ آسمان و زندگي جاودانه طبيعت است. زهره صمدبين، گذرِ موفق و سرانجاميافتهاي در اقيانوسِ بيكرانِ كهكشانها و بازتاب آن در طبيعتِ گستره خاكي زمين يافته است. شناختِ عميقِ تاثيربخش طبيعت و تاشهاي قاطعانه كمپوزيسيونهاي عمودي و كنتراستِ صحيح و ماندگارِ رنگمايههاي زنده طبيعت ميتواند جستوجوگرِ هنرمند را از بلاتكليفي در انتخابهاي درك ذهني نجات دهد. در اين نمايشگاه طراحي و شناخت كمپوزيسيونِ تاشهاي قاطعِ رنگمايهها، تداعي حقيقت هستي را در پس پردههاي واقعيتها با شيوايي طراحي رنگمايهها، در پهنه زندگي، ميتواند يك موفقيت آگاهانه براي اين نقاش محسوب شود.