تكرار تلخ تاريخ يا لبخند شيرين به دقيقه اكنون؟
تنهايي يك دونده استقامت!
اميد مافي
هنوز تماشاي پسرك نحيفي كه روي پيست تارتان به برق و باد بدل ميشد و حريفان را در همان پيچ اول جا ميگذاشت از حافظههاي تاريخي پاك نشده است. غزال جان سختي كه در دوران ورزش حرفهاياش ركوردي نبود به نامش ثبت نشود. طُرفه اينكه هنوز هم ركورد مادههاي دوي ۳ هزار متر با مانع، ۵ هزار متر، ۱۰ هزار متر و نيز دوي ۱۵۰۰ متر داخل سالن به نام سجادي ثبت است و كسي نتوانسته معادلات قهرماني مردي در پنجمين دهه زندگياش را بههم بزند.
دوندهاي كه تجربه دو دوره حضور در آوردگاه المپيك را در كارنامه خويش دارد، در طول سالها عضويت در تيم ملي افتخارات زيادي را كسب كرد كه ازجمله آنها ميتوان به كسب مدال طلاي آسيا در هواي شرجي كوالالامپور اشاره كرد. عضويت در كميته ورزشكاران شوراي المپيك آسيا، مديرعامل موسسه ورزش و تفريحات سالم منطقه آزاد كيش، مديرعامل باشگاه سايپا، معاونت ورزش قهرماني و حرفهاي وزارت ورزش و جوانان، عضويت در شوراي عالي سياستگذاري ورزش سيما، مديركل تربيتبدني دانشگاه آزاد و... بخشي از سياهه ورزشي و اجرايي سجادي در سالهاي اخير به شمار ميرود.
او يكبار از سوي دولت اصولگرا به عنوان گزينه پيشنهادي براي وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفي شد اما جناح راست در صحن بهارستان پشتش را خالي كرد تا با ۱۳۷ راي مخالف از رسيدن به ساختمان خيابان سئول باز بماند. حالا او با موهايي سفيدتر و طمانينه بيشتر در قامت وزير پيشنهادي دولت سيزدهم در انتظار چراغ سبز پارلماننشينان است. همو كه روي پيست تارتان با قدمهاي سبك رقيبان را انگشت به دهان ميگذاشت، اينك با قدمهاي سنگين به ساختمان هرمي شكل وارد خواهد شد تا ببيند آيا بين ديروز و امروز تفاوتي هست و اصلا آيا اينبار اصولگرايان بر پروندهاش مهر قبولي را خواهند نشاند. هراس سجادي و دولتمردان البته از برخي جنجالها و اتفاقات پر سر و صدا در دوران مديريت وي در سالهاي اخير است. از تراژدي حضور پير ليت بارسكي معروف در سايپا و رسوايي ديلماج وي تا كارنامه ضعيف آقاي دونده در وزارت ورزش و ماجراهايي ديگر كه ميتوانند در روز راي اعتماد به پاشنه آشيل مرد ۵۲ ساله بدل شوند. ياران او البته در اين روزها بيكار ننشستهاند و با رايزنيهاي مختلف به دنبال آن هستند تا در ازدحام نطقها و فريادها كاري كنند كه درتاريخ تكرار نگردد و دونده استقامت بتواند اينبار لااقل از خط پايان رد شود.
هيچكس نميداند. آيا حميد سجادي هزاره كه روزگاري در برابر فلاش دوربينهاي قديمي لبخند ميزد تا خاطرات يك قهرمان را بهتر ذخيره كند اينبار پس از كنكور بهارستان با لبخند مجلس را به مقصد وزارت ترك خواهد كرد يا با دومين شكست به تصويري درهم شكسته در اذهان رسانهها بدل خواهد شد؟
آنچه مبرهن است اينكه اينجا آوردگاه ورزش نيست كه او بتواند همبال سنجاقكها پرواز كند و از حريفان دور و دورتر شود و با ثبت ركوردهاي تازه خود را به ويترينهاي ژورنال الصاق كند. بيپرده اتمسفر سياست آنقدر مهآلود هست كه ميتواند در روز موعود آژير سفيد را از گوشهاي مردي با كت و شلوار طوسي دريغ كند و بازي را چنان بههم بريزد كه قهرمان آرام ديروز و مدير پرقيل و قال امروز با فهرستي از كامرواييها و گافها! پس از روزي بهتآور به تنهاترين دونده گيتي بدل گردد و شبيه آخرين سرباز در كارزار نبرد، پرچم سفيد را گم كند!
كسي چه ميداند. انگار بايد پلك نزنيم تا ببينيم چه سرنوشتي انتظار مردي روي طناب وزارت را ميكشد؟