به سخنداني نيست
نيوشا طبيبي
۱- برانگيختن مشاركت اجتماعي و حس اعتماد در مردم با بخشنامه و دستور حاصل نميشود. همچنين است كه حافظه ما مردم از وعدههاي بيشماري كه در حد حرف و بايد و نبايد باقي ماندهاند، پر است. در دولت قبل تشتت آراء و اظهارنظرهاي رنگارنگ مسوولان از ردههاي پايين مديريت اجرايي تا سطوح بالا و نمايندگان مجلس و شوراهاي شهرها و روستاها و خطيبان جمعه، حجم عظيمي از اطلاعات درست و نادرست و كامل و ناقص را بهطور روزانه به جامعه تزريق ميكرد. تناقض و تضاد اين اظهارات نتيجهاي جز التهاب و دلواپسي بيشتر براي مردم نداشت.
سادهسازي مشكلات و ارايه راهحلهايي كه به نظر عموم راحت و ساده ميآيند، سبب بروز پرسشهايي در جامعه ميشود. پرسش اصلي اين است كه اگر راهحل فلان دردسري كه با آن دست به گريبان ماندهايم يك دستور ساده است، چرا دولت و تصميمگيران و تصميمسازان از صدور آن خودداري ميكنند؟
آغاز بياعتمادي درست در همين نقطه است. اگر مهار تورم و قيمتها و رسيدن به رفاه و حل مشكلات عمومي كشور آنچنان كه در وعدههاي انتخاباتي و سخنرانيهاي كسب راي اعتماد گفته شده، راهحلهايي آسان و در دسترس دارند، پس چرا مديران اجرايي و مجلس و ديگر اركان تصميمگيري و اجرا تعلل ميكنند؟
بهتر نيست مسوولان محترم به جاي آنكه حرفهايي بزنند كه خوشي و اميدي موقت در دل مردم ايجاد كنند، مشكلات كشور را شفاف بيان كنند؟ بهتر نيست توضيح دهند كه حل مضيقهها و گرفتاريها نه به دست يك نفر و نه به دست يك دولت كه فقط با عزم و ارادهاي ملي و پشتكار و بستن كمر همت ممكن خواهدشد؟ بيان حرفهاي قشنگ و اميدواركننده كه نتيجهاي در زندگي مردم ندارد، جز افزايش انتظار و خدشهدار شدن اعتماد عمومي و بيشتر شدن روحيه سرخوردگي چه سودي دارد؟
۲- در كوران ظهور كرونا و حوادث بعدي، در حالي كه مراكز علمي پزشكي ايران و جهان سعي در شناخت اين بيماري و راههاي مبارزه و كنترل آن داشتند، هر كسي كه تريبوني در دسترس داشت، توصيههايي را به مخاطبان ارايه ميكرد. متاسفانه بسياري از همان توصيهكنندگان كه داعيه شناخت دقيق بيماري نوظهور و ريشههايش را داشتند، خود قرباني آن شدند و البته آراء و نظريات آنها درباره رعايت فاصله اجتماعي و نزدن واكسن و تجويزهاي غريب و امثال آن احتمالا سبب ابتلا و حتي فوت عدهاي شده باشد.
اين تشتت آراء و گوناگوني نظريات را نميتوان به پلوراليسم نسبت داد. چندگونگي نظرات و تضاد تلقي گروههاي مختلف در پيشبرد يك جامعه نقشي بسزا و انكارناپذير دارد. اما اين پديده كه هر كس دوربيني و تريبوني و تعدادي فالوئر در دسترس دارد به خود اجازه صدور احكام قطعي و ساده درباره پيچيدهترين پديدههاي مبتلا به جامعه بدهد امري جديد است. البته اين تجربه در جوامع ديگر نيز وجود دارد، اما راهيابي نظرات شخصي استاد فلانپورها و دكتر فلانزادهها به گفتمان رسمي و ساحت اجرايي كشور، تفاوتي اساسي با محترم شمردن حق اظهارنظر دارد.
۳- در دسترس قرار گرفتن رسانهها در دنياي جديد مقتضياتي دارد. تعدد توليدكنندگان محتوا يكي از اقتضائات و پيامدهاي آن است. اگر توليد آثار نوشتاري و خبر و تحليل و فيلم و موسيقي فقط در دست گروههاي شناسنامهدار و حرفهاي بود، امروز هركسي با يك دستگاه موبايل هوشمند ميتواند آثاري را توليد و روانه عرصه عمومي كند.
در اين آشفتهبازار البته شيادان و كژانديشان با سلايق مختلف ظهور ميكنند و با سوءاستفاده از جو عمومي و سوار شدن بر امواج خواست اجتماعي، بار خود را ميبندند. نگراني مردم در پي بالارفتن قيمتها و بروز تورم سنگين، سبب توجه به سرمايهگذاري براي جبران از دست رفتن ارزش اندوختهها شد. همين جا بود كه سر و كله عدهاي با عنوانهاي مختلفي چون مشاوران موفقيت، مشاوران جذب سرمايه و تيترهايي پرجاذبه مانند اينها پيدا شد. نمونههاي متعددي از كلاهبرداريهايي كه از سوي افرادي كه موفق به جلب اطمينان مردم شدهاند ديده و شنيده ميشود.
در اين بازار آشفتهاي كه لبريز از نگراني براي آينده است كار اين شيادان بالا ميگيرد، عدهاي براي آنكه آيندهاي مطمئن براي خود و فرزندانشان بسازند اندوخته خود را به جيب آنهايي ميريزند كه ادعاهاي گوناگوني از سرمايهگذاري در بازار ملك تركيه و اخذ شهروندي تا سرمايهگذاري در پروژههاي سودده تضمين شده دارند. يكي، دو دهه پيش ميلياردها پول مردم در بازار مسكن امارات و پروژههاي مشابه داخلي با همين ادعاهاي واهي سوخت و از بين رفت. هزاران نفر بدون حق اعتراض تمامي سرمايه و اندوخته خود را از دست دادند، كارگزار اين كلاهبرداريها نه اماراتيها بلكه هموطنان خود ما بودند.