نگاهي به استانداردهاي دوگانه صداوسيما
چرا بازي تيم ملي زنان پخش نشد؟
مرضيه حسينخاني
روز شنبه تيم ملي فوتبال زنان ايران با برتري مقابل اردن به جام ملتهاي آسيا راه يافت و يك موفقيت تاريخي كسب كرد. خيلي از مردم و طرفداران فوتبال تنها موفق شدند بخشهايي از اين بازي و ضربات پنالتي انتهاي مسابقه را در كانالهاي اطلاعرساني، سايتهاي مربوط به خبرگزاريها و پيجهاي خبري مشاهده كنند. سوالي كه اين افراد بعد از ديدن تصاوير و درك اهميت موفقيت دختران ايران از خود پرسيدند اين بود: چرا تلويزيون بازي به اين مهمي را پخش نكرد؟
شايد در نگاه اول به نظر برسد پخش نشدن بازي فوتبال يك تيم خارجي مقابل فوتباليستهاي ايراني يك سياست مشخص از سوي صداوسيماست و به دلايل واضحي خط قرمز محسوب ميشود. به اين معنا كه حجاب نداشتن تيم خارجي مانع از پخش مسابقه ميشود. با اين حال نگاهي به وضعيت صداوسيما در قبال ورزش زنان نشان ميدهد اين سياست چندان هم مشخص نيست و نميتوان دلايل محكمي براي آن اقامه كرد.
اولين مسالهاي كه بايد به آن توجه كرد پوشش كامل بازيكنان ايراني است؛ پوششي مصوب كه تاييديه نهادهاي بالادستي را دارد. تيمهاي حريف هم لباس ورزشي كامل شامل تيشرت آستيندار، شورت ورزشي تا زانو و جوراب از زانو به پايين را به تن ميكنند. يعني تنها قسمت قابل مشاهده بدن بازيكنان زن تيم حريف بخش بسيار كوچكي از زانوي آنهاست كه در تصاوير تلويزيوني اصلا ديده نميشود. در حالي كه در بسياري از فيلمها و سريالهاي خارجي كه اكثرا اكشن و پربرخورد هستند سختگيري به مراتب كمتر است. از آن مهمتر اينكه اگر فرض كنيم مشكل همان بخش قابل مشاهده بدن بازيكنان تيم حريف است اين سوال پيش ميآيد كه چرا صداوسيما بازيهاي داخلي ليگ فوتبال و فوتسال زنان را پخش نميكند؟ جايي كه هر دو تيم با پوشش كامل در زمين مسابقه حاضر ميشوند.
شايد گفته شود به خاطر فعاليت بدني بازيكنان است كه اين مسابقات پخش نميشود. يعني دويدن، تكل زدن، به هوا پريدن و اينجور اكتها باعث شده تلويزيون سراغ پخش بازيهاي فوتبال زنان نرود. اما در اين صورت بايد پرسيد چطور مسابقات كاراته، تكواندو، چند ثانيه دويدن نماينده ايران در المپيك، پرتاب وزنه و نيزه و ديسك و اينجور چيزها پخش ميشود؟ اكتهاي ورزشكاران زن در رشتههاي ديگر چه فرقي با فوتبال دارد؟ سوال ديگري كه ميتوان مطرح كرد اين است كه چرا خبرگزاريهاي رسمي ميتوانند بخشهايي از بازي را پخش كنند؟ چرا برخي فدراسيونها ميتوانند مسابقات تيمي پربرخورد نظير بسكتبال را از كانال آپارات به صورت زنده نمايش دهند؟ آيا حرمت و ممنوعيت صرفا متوجه صداوسيماست؟
يكي ديگر از تناقضها مربوط به زمان است. قبل از تعطيلي برنامه ۹۰ چندينبار پيش آمد كه تصاويري از گلزنيهاي بازيكنان فوتبال و فوتسال زنان در مسابقات بينالمللي از تلويزيون پخش شد و كسي مخالفتي نكرد. اين يعني از نظر صداوسيما پخش يك دقيقه با ۹۰ دقيقه تفاوت دارد. سوالي كه پيش ميآيد اين است كه آيا صداوسيما در اين زمينه از باور «يك نظر حلال است» پيروي ميكند؟
منظور از اشاره به مثالهاي بالا اين نيست كه از فردا خبرگزاريها بابت پخش بخشي از مسابقه تيم ملي زنان ايران مواخذه شوند يا صداوسيما جلوي همان يك دقيقهاي كه قبلا پخش ميكرد را بگيرد. بحث سر تناقضهاي رفتاري است. بحث سر اين است كه به نظر ميرسد در اين ميان بيشتر اعمال نظرهاي شخصي دخيل است تا يك دستورالعمل مشخص. مطمئنا اگر برخي تنگنظريها و ترسها كنار گذاشته شود مسابقات فوتبال زنان كشورمان براي عموم مردم از رسانه ملي قابل پخش است. چيزي كه سالهاست قولش داده ميشود اما به مرحله عمل نميرسد. بر كسي پوشيده نيست كه پوشش تلويزيوني يك رويداد ورزشي چقدر ميتواند حمايتكننده باشد و تا چه ميزان ميتواند به رشد و توسعه آن ورزش كمك كند. به عنوان مثال كافي است صداوسيما تصميم بگيرد از سال بعد برخي مسابقات ليگ فوتبال زنان ايران را پخش كند. همين به تنهايي گردش مالي ليگ و دستمزد بازيكنان را تا چند برابر افزايش ميدهد. حمايت از اين بهتر؟
روز يكشنبه براساس نظرسنجي ايسپا مشخص شد طي سالهاي ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ حداقل ۱۵درصد مخاطبين صداوسيما در زمينه پيگيري اخبار كاسته شده و اين افراد فضاي مجازي را مرجع خبري خود قرار دادند. نظرسنجيهاي مستقل ديگري هم نشان داده مخاطبان صداوسيما روز به روز در حال ريزش است. در چنين شرايطي صداوسيما با امتناع از پخش برخي رويدادهاي مهم نظير مسابقه حساس تيم ملي فوتبال زنان با دستهاي خود مخاطبانش را براي پيگري اخبار به سوي فضاي مجازي يا شبكههاي فارسيزبان خارجي سوق ميدهد. كاش رييس جديد صداوسيما كه به زودي رونمايي ميشود اين مسائل را درنظر بگيرد.