مهتاب است و جز نور ماه كه در آسمان پخش شده و پيش پا را روشن كرده، هيچ روشنايي ديگري ديده نميشود. از ارتفاعات روبهرو نور چراغي مستقيم به اين سو ميآيد و پاسخش با نور داده ميشود، به اين معنا كه ما بيداريم و حواسمان جمع منطقه است. همان وقت كه نور بين دو طرف مبادله ميشود از ميان درختان دره صداي ماغ كشيدن مرال به گوش ميرسد، در همان حوالي مرال نر ديگري پاسخ ميدهد. مژگان به كلبه كه ميرسد روي جدول برگهاي كه به او سپردهاند، مينويسد ساعت 22 غرب چشمه خواجه نارنج صداي مرال را شنيده است. در دو روزي كه به اتاقك رسيده اين هفتمين ماغي است كه شنيده، صبح همان روز خرسي را در همين منطقه ديده بود كه به سمت دشت ميرفت و در سمت شمال غرب هم سه مرال كه لابهلاي درختان گم شدند. اين بخشي از برنامه داوطلبان براي حضور در برنامه حفاظت مشاركتي از مرال در فصل گاوبانگي است كه چهارمين دوره آن در پارك ملي گلستان در حال انجام است. فرشاد اسكندري كارشناس حيات وحش مسووليت اجراي اين برنامه را به عهده دارد، در سه روزي كه در پارك ملي گلستان بوديم، حجم بالاي هماهنگيهايي كه بايد ميان تيم هميار و داوطلبان و مديران دولتي انجام دهد را از نزديك ديديم و در خلال تماسهاي مكرري كه تنها دقايقي قطع ميشد با او درباره اثرگذاري چنين برنامههايي صحبت كرديم.
در طول گاوبانگي چند چادر، كومه و اتاقك در اختيار داوطلبان قرار ميگيرد و چه مناطقي را پوشش ميدهند؟
ما 15 محل براي استقرار داوطلبانمان داريم. برنامهريزي ما به شكلي است كه محلهاي ثابت را با داوطلبان پر كنيم و در حدفاصل آنها محيطبانان و همياران كه منطقه را ميشناسند به شكل سيار تردد كنند تا بتوانيم پوشش كاملي روي منطقه داشته باشيم. معمولا محلهايي كه ماموران حضور دارند نقاط حساسي هستند و تلاش ما اين است كه با گشتزني در اين مناطق امنيت آنها را بالا ببريم.
در هر چادر يا اتاقك چند نفر مستقر ميشوند؟
معمولا سه الي چهار نفر داوطلب در اين محلها استقرار پيدا ميكنند. كمترين تعداد در هر نقطه دو نفر و بيشترين آنها 5 نفر (چهار داوطلب و يك هميار) است. شلوغي بيش از حد اتاقكها يا چادرها به ازدحام و سر و صدا منجر ميشود كه اين موضوع علاوه بر آنكه تمركز افراد را كاهش ميدهد، ناامني را براي حيات وحش به همراه دارد.
متوسط ماندن افراد در يك برنامه گاوبانگي چند روز است؟
كسي كه براي گاوبانگي داوطلب ميشود كمتر از سه شب نميتواند حضور داشته باشد، زيرا برنامههاي يك روزه به حفاظت كمكي نميكند. ما درصدديم رفت و آمدها را به حداقل برسانيم و از سوي ديگر با حضور هر داوطلب هم دو، سه شب خيالمان بابت امنيت يك منطقه راحت باشد.
امسال از زمان گاوبانگي در نيمه شهريور تا اين زمان كه اولين روز مهر است چند داوطلب در منطقه حضور داشتهاند؟
تا اكنون كه روزهاي ابتدايي مهر است حدودا 140 نفر در گاوبانگي شركت كردهاند كه 60 درصد آنها مرد و ميانگين سني آنها هم بين 25 تا 30 سال بوده است.
داوطلبان در منطقه چه وظيفهاي دارند؟
پيش از اجراي برنامههاي حفاظت مشاركت در طول گاوبانگي محيطبانان تمام مدت در چادرها بوده و گشتزنيشان محدود بود. همين موضوع باعث ميشد زيستگاههاي قوچ و ميش يا كل و بز رها شوند. بنابراين كار ما اين بود كه اتاقك، كومه و چادرها را با داوطلبان پر كنيم تا هر زمان كه رفت و آمد مشكوكي را مشاهده كرده يا نوري در تاريكي ديدند تيم هميار را مطلع كرده و آنها هم اطلاعات لازم را به محيطبانان براي اقدام لازم دهند. در واقع داوطلبان چشم و گوش منطقه هستند و در طول مدت حضورشان هم فرمهايي را پر ميكنند كه صداها و مشاهداتشان در آن ثبت ميشود.
آيا دستورالعمل خاصي براي حضور داوطلبان وجود دارد؟
ما دستورالعمل شركت در برنامه حفاظت مشاركتي از مرال در فصل گاوبانگي را در اختيار داوطلبان قرار ميدهيم كه موارد مرتبط با كرونا، لوازم ضروري جهت شركت در برنامه، آييننامههاي مرتبط با پوشش و رفتار، وظايف داوطلب و چگونگي گروهبنديها را شامل ميشود.
نظارت بر رعايت اين دستورالعملها چطور است؟
ما معمولا يك فرد آگاه را به همراه ميفرستيم كه ميتواند هميار، جامعه محلي يا شركتكنندهاي باشد كه چند سال با ما همكاري كرده است. نظارت بر اجراي دستورالعمل، ارايه آموزشهاي لازم و در نهايت مراقبت از اينكه اتفاقي نيفتد و سر و صداي بيموردي وجود نداشته باشد بر عهده اين فرد است.
شما چند هميار يا هماهنگكننده داريد؟
در برنامه امسال ۵ الي ۶ نفر از داوطلبان وظيفه هماهنگي برنامه، سرپرستي گروهها، همياران محلي و محيطبانها وظيفه حفاظت سيار و ساير داوطلبان در چادرها و محلهاي استقرار حضور دارند.
براي شركت در گاوبانگي فراخوان ميدهيد؟
شيوه اطلاعرساني ما چهره به چهره است و فراخوان عمومي نداريم. افراد علاقهمند به حيات وحش معمولا از برنامه ما مطلع ميشوند و براي حفاظت به گلستان ميآيند. در اين چهار سال كه برنامه اجرا شده تقريبا تمام افراد، برنامه را به ديگران هم معرفي كردهاند. ما قصد نداريم منطقه شلوغ و ناامن شود و ترجيحمان اين است كه علاقهمندان حقيقي حيات وحش در اين برنامه حاضر شوند.
فكر نميكنيد اجراي تور گاوبانگي هم آورده مالي به همراه داشته باشد و هم تعداد دقيق افراد را برايتان مشخص كند؟
ما در اين منطقه چهار سال است كار ميكنيم و به مرور بازخوردهاي مثبت و منفي را گرفتهايم. آنچه از تور در ذهن افراد وجود دارد سفر با مينيبوس و اتوبوس است كه در آن گشت و گذاري اتفاق ميافتد. با اين حال در گاوبانگي شما با يك فعاليت تخصصي مواجهيد كه شايد هنوز در ايران جا نيفتاده است. ما آنقدر انرژي نداريم تا افراد را توجيه كنيم بايد در حاشيه منطقه حضور داشته، تابع ضوابط باشند و وارد منطقه امن نشوند. در تورها اغلب يكي، دو شب حضور در طبيعت را تجربه ميكنند اما متوسط حضور ما سه شب براي داوطلبان است ضمن اينكه انتظار ندارند حتما گونهاي را مشاهده كنند و قولي در اين زمينه دريافت نكردهاند. از اينروست كه ما فكر ميكنيم كساني كه علاقهمند به مشاركت در حفاظت باشند خودشان براي اين كار اقدام ميكنند و منتظر تور نميمانند. مدلي كه ما قصد پيادهسازي آن را داريم، اين است كه شكل سادهاي از كار مشاركتي را داوطلبان تجربه كرده و بخشي از داستان حفاظت شوند همانطور كه پيشتر هم براي سرشماري از آنها كمك گرفته شده است. در همين راستا ما از شركتكنندگان هزينهاي نميگيريم اما در مقابل از آنها ميخواهيم دستورالعملهاي ما را رعايت كرده و به اين ترتيب كمترين آسيب به منطقه برسد.
آيا با اجراي برنامه حفاظت مشاركتي از مرال در فصل گاوبانگي جمعيت آنها افزايش يافته است؟
حضور داوطلبان باعث شده متخلفان و كساني كه دنبال شكار غيرمجاز هستند، نتوانند در اين زمان برنامهريزي براي كارشان داشته باشند. پيش از اين برنامه، آنها زمان حضور محيطبانان را چك ميكردند و در غيبت آنها وارد منطقه ميشدند اما در چهار سال اخير داوطلبان نقاط ثابت را پوشش ميدهند و محيطبانان به شكل سيار در منطقه حضور دارند و همين فرصت تخلف آنها را كاهش ميدهد. خوشبختانه آمار مشاهدات و ثبت صداي مرال به نحو محسوسي افزايش داشته است. علاوه بر اين تعداد شاخهايي كه محليها در اسفند (زماني كه شاخ مرال ميافتد) در جنگل پيدا ميكنند، بيشتر شده است.
موردي هم داريد كه حضور داوطلب به دستگيري متخلف منجر شده باشد؟
سال گذشته گروهي از خانمها در شب نوري ديده و صبح صداي تير شنيدند. بلافاصله محيطبانان عازم منطقه و با كمك همياران موفق به دستگيري شكارچيان شدند.
درسي كه از اين شيوه حفاظت ميشود گرفت، چيست؟
آنچه در اين چهار سال ديدهام پتانسيل زيادي است كه بين آدمهاي علاقهمند وجود دارد. لازم نيست افراد صرفا محيط زيست خوانده يا دوره رفته باشند تا بتوانند در يك برنامه حفاظت مشاركتي حضور داشته باشند. ما آدمهايي ديديم كه 20 روز يا يك ماه براي كمك به ما آمدند تا براي حفاظت از مرال كاري كرده باشند. نمونهاش زوجي كه از همان سال اول با دختر يازده ماههشان در منطقه حاضر شدند و حالا فرزندشان چهار ساله است و من فكر ميكنم چه تجربه نابي «ترمه» دخترشان كسب ميكند. در واقع گاوبانگي فرصتي را به وجود آورد كه از كودك يازده ماهه تا پيرمرد 80 ساله بتوانند كنار هم تجربه يك كار مشاركتي براي حفاظت از مرال را تجربه كنند.
چطور ميتواند چنين برنامهاي پايدار باشد؟
براي پايداري بايد چنين برنامههايي از سوي مسوولان باور شود. وقتي اقدامي براي اولينبار تجربه ميشود قبولش سخت است اما چنانچه مسوولان اعتماد كرده و همه در يك جبهه قرار گيرند ايرادات كار برطرف شده و افراد هم با انگيزه بيشتري مشاركت ميكنند تا ريسك كار هم كاهش پيدا كند.
زماني كه از ريسك صحبت ميكنيد منظورتان چه خطراتي است؟
حضور افراد زياد در برنامه ميتواند ناامني ايجاد كند يا كساني باشند كه درصدد سوءاستفاده باشند و بخواهند از منطقه آمار بگيرند. براي همين تلاش ما اين است كه با دقت زيادي كار كنيم تا اين آسيبها را به حداقل برسانيم.