پرسش و پاسخ
در اين سند در رابطه با افراد مشهور چه پيشبيني صورت گرفته است؟
احمدنيا: همانطور كه اشاره شد، در سند بر سوءاستفاده از جايگاه و مقام علمي تاكيد شده است. بر اين اساس مشخص است كه وقتي آزار صورت ميگيرد، فرقي نميكند كه در چه سطح و ردهاي اتفاق افتاده، بلكه مساله اصلي بازدارندگي و شكلگيري خود اين سند است. اميدواريم اين سند هشداري براي همگان باشد.
اولا در همه سطوح جامعه آگاهي در مورد اينكه مصداق آزار چيست، وجود ندارد و در بسياري موارد افراد بدون آنكه بدانند، مورد آزار قرار ميگيرند. ثانيا در مواردي طرفين نابرابر در يك موقعيت، با اهدافي متفاوت آگاهانه و ارادي با يكديگر ارتباط برقرار ميكنند، اما بعدا يكي كه سودي عايدش نشده، ادعاي آزارديدگي ميكند. آيا در اين سند براي تشخيص اينگونه موارد از ساير اشكال آزار صورت گرفته است؟
احمدنيا: در پاسخ به بخش اول بايد گفت كه متاسفانه در اين زمينه آگاهي لازم صورت نميگيرد و آموزشهاي لازم درباره مهارتهاي ارتباطي كم هست، در نتيجه موجب سوء رفتارها ميشود؛ زيرا در بسياري از موارد افراد آزارديده، از مقامهاي بالادست خود انتظار سوء رفتار ندارند. ما در اين سند به صراحت نوشتهايم: «آزار جنسي هر رفتار و گفتاري هست كه به صراحت يا استعاره يا تشبيه و ضمني، دلالت جنسي داشته و خارج از چارچوب ضرورتهاي حرفهاي، بيان و انجام شود و موجب تحقير، توهين، ارعاب، آسيب رواني و آسيب جسماني مخاطب شود.» تعريف ديگر اين است: «هر گونه پيشروي در رابطه يا درخواست براي هر شكلي از رابطه از طريق كلام، نوشتار، اقدامات جسمي كه اولا ماهيت جنسي داشته باشد و ثانيا به يكي از طرفين رابطه تحميل شده باشد.» يعني عدم رضايت شرط وقوع است كه ممكن است از ناآگاهي باشد، به همين دليل به جنبههاي آموزشي توجه كردهايم. آزار در شرايط متفاوتي ممكن است، مثلا هنگام استخدام يا هر زماني كه فرد براي دسترسي به حقوق خود، خود را ملزم به تحمل رفتاري ببيند كه مسلما با رضايت همراه نيست.
در مورد آزارهاي كلامي اثبات آنها به چه صورت است؟
احمدنيا: فرض ما براساس آن است كه فرد مدعي اين تجربه را داشته و براساس آن شكايت را تنظيم ميكند. بعدا وظيفه هيات بررسيكننده است كه صحت و سقم اين اتهام را تشخيص دهد. ما در اين متن مصداق اظهارات جنسي را مشخصا بيان كرديم: «اظهارات جنسي، ابراز حرفها، جوكها يا شوخيهاي جنسي يا اصطلاحات كثيف، اظهارنظر در مورد خصوصيات ظاهري فرد، بيان فعاليت جنسي خود يا ديگري، بيان يا نمايش يا توضيح متن يا تصاوير و طرحهاي صريح جنسي، به صورت حضوري، مكتوب، الكترونيكي و... است، بدون ارتباط با مباحث درسي، زبان بدن شامل ژست و حركات داراي مضامين جنسي و...» در مورد هر گونه آزار جنسي، از خفيفترين تا شديدترين، بايد واكنشي صورت بگيرد و افراد بدانند كه مستحق هيچگونه از اين رفتارها نيستند و در صورت بروز، مرجعي براي رسيدگي به شكاياتشان وجود دارد.
سراجزاده: فعاليت ما محدود به چارچوب انجمن است و در همين حد خود را مسوول ميدانيم. اما در اين چارچوب اتفاقا حساسيت ما نسبت به صورتهايي از آزار جنسي است كه با سوءاستفاده از قدرت انجام ميشود. بنابراين به جايگاه افراد در سلسله مراتب قدرت كاري نداريم. كميته رسيدگيكننده، اسرار و هويت طرحكننده شكايت و شخص متهم را حفظ ميكنند و به شكايتها بدون توجه به جايگاه افراد در سلسله مراتب قدرت در چارچوب مسووليتهاي انجمن جامعهشناسي رسيدگي ميكنند.
در مورد آزارهاي كلامي، اگر يك مورد رخ بدهد، با توجه به حساسيت مساله، در وهله اول آموزشهاي لازم براي مواجهه با آن صورت ميگيرد، اما اگر تكرار شود، بايد مطرح شود و كميته نيز با روشهايي آن ادعا را بررسي ميكند و در حد لازم با آن برخورد كند. نكته مهم جنبه پيشگيرانه موضوع است. يعني افراد بدانند كه مصداق آزار چيست و وقتي با آن مواجه شدند، چطور با آن مواجه شوند. ضمن آنكه آگاهي به وجود چنين مراكزي براي رسيدگي به اين موارد، باعث كاهش ارتكاب آگاهانه به آزار ميشود.
فرآيند راستيآزمايي ادعا همچنان پرسشبرانگيز است. آيا هياتهاي رسيدگي نقشه راهي براي راستيآزمايي ادعاها دارند؟ نكته دوم در مورد فقدان اثرگذاري اين آموزشها در فقدان ضمانتهاي اجرايي لازم به خصوص در مورد افراد قدرتمند است.
احمدنيا: فرآيند رسيدگي به اين ادعاها، در مورد افراد در جايگاههاي مختلف يكسان است. البته رسيدگيها در چارچوب مسووليتها و محدوديتهاي انجمن است و انجمن به هيچوجه قصد دخالت در مسووليتها و وظايف ساير نهادها را ندارد. بنابراين اقدامات ما در چارچوب وظايف و مسووليتهاي انجمن است و ادعاي كلانتري از حد يك انجمن علمي نداريم.
سراجزاده: در مورد راستيآزمايي تلاش شده كه مهارتهاي لازم براي اين امر صورت بگيرد. از جمله يك حقوقدان ثابت مشاور و يك روانشناس حضور داشته باشد كه به اين موضوع رسيدگي كنند. به هر حال موضوع حساس است و دقتهاي خاصي لازم دارد. اقدامات انجمن ميتواند فشارهاي اجتماعي ايجاد كند كه اين فشارها بعضا از فشارهاي حقوقي و قانوني تاثير بيشتري دارد.