گروكشي صداوسيما از ورزش ايران
ميعاد نيك
چالش اصلي و درگيري مهم بين سازمان صداوسيما، وزارت ورزش و جوانان و فدراسيون فوتبال طي ساليان اخير به مساله حق پخش تلويزيوني رقابتهاي ورزشي بازميگشت كه امان از اقتصاد ورزش ايران بريده بود و وزارتخانه را همراه با ساير فدراسيونها در تنگناي شديد مالي قرار ميداد. محل اصلي درآمدهاي فدراسيونها و باشگاههاي ورزشي سراسر دنيا از فوتبال، همين حق پخش تلويزيوني و البته تبليغات محيطي است كه بالغ بر 70 درصد از درآمدهاي كل يك مجموعه ورزشي را به خود اختصاص دادهاند اما اين پتانسيل حياتي و مهم در فوتبال و به كلي در ورزش ايران، آنچنان مهجور و مغفول مانده كه حساب و حد ندارد. وزارت ورزش و جوانان به عنوان نهاد بالادستي تمام فدراسيونها و رابط بين آنها با دستگاه دولت و حاكميت، بارها و بارها به نهادهاي نظارتي از سازمان صداوسيما شكايت داشته و حقوق خود را پايمالشده انگاشته اما دريغ از حتي يك اشاره انگشت از سوي دستگاه قضايي به سازمان صداوسيما. بيدفاعي فدراسيون فوتبال، باشگاههاي فوتبالي و فدراسيونهاي پرطرفداري نظير كشتي و واليبال مقابل سازمان عريض و طويل صداوسيما باعث شده تا هم وضعيت مالي آنها در بدترين شكل ممكن و در بالاترين حد وابستگي نسبت به دستگاههاي دولتي قرار بگيرد و هم مساله چندين ساله خصوصيسازي، چيزي محالتر از يك رويا قلمداد شود. طبق آخرين آمار به دست آمده از حسابهاي مالي بين سازمان صداوسيما و وزارت ورزش و جوانان، اين سازمان مبلغي در حدود 60 ميليارد تومان به وزارت ورزش و جوانان بدهكار است و البته هيچ تلاشي هم در جهت سفيد كردن سياهه بدهيها از خيابان جامجم ديده نشده. سهم 30 درصدي وزارتخانه از محل درآمدهاي پخش تلويزيوني زنده، بازپخش و خلاصه بازيها از سوي سازمان صداوسيما پرداخت نشده تا فدراسيون فوتبال براي رتق و فتق امور، مجبور به استقراض از سازمان برنامه و بودجه شود و ساير فدراسيونها هم در آتش بيپولي بسوزند تا ستارههايشان ناچارا راهي كشورهاي ديگر شوند. سازماني كه تحت رياست عبدالعلي عليعسكري به گواه كارشناسان و منتقدان عرصه صداوسيما يكي از نازلترين سالهاي كيفي خود را ميگذراند، حالا تحت اختيار پيمان جبلي قرار گرفته و خانواده بزرگ ورزش ايران از رييس جديد سازمان صداوسيما انتظار برآوردهسازي نيازهاي برحق و قانوني، همچنين پرداخت انبوه بدهيهاي انباشته را دارد. با اين وضعيت ارزي و شرايط سخت اقتصادي، مهمترين منبع درآمدي فدراسيونها و باشگاهها با سد سوءمديريت و قانونشكني مواجه شده كه روزهاي تاريكي را پيش روي ورزش نحيف ايرانزمين متبادر ميسازد.