جاي خالي ائتلافسازي در سياست خارجي ايران
همكاري ايران و اروپا گاه به شكل حمله ايران به مرزهاي شرقي عثماني در زمان حمله عثماني به اروپا و گاه با برخورداري از حمايتهاي تسليحاتي و مستشاري غربيها در زمان حمله عثمانيها به ايران شكل اجرايي مييافت. عثماني نيز همواره تلاش داشت تا از طريق ائتلاف با ازبكان، تاتارها و به ندرت گوركانيان ضد ائتلافي عليه ايران ايجاد كند.
در دوره بعد از جنگ سرد، امريكا بيشترين بهره را از ائتلافسازي برده است. در اين دوره هيچگاه نيروي نظامي امريكا خارج از چارچوب يك ائتلاف وارد عمليات نظامي نشده و هميشه يا با ايجاد انگيزه و منافع در ديگر كشورها يا با اجبار و رشوه آنها را ناچار از ورود در ائتلافها كرده است. امريكا براي اخراج عراق از كويت حدود 6 ماه وقت صرف ائتلافسازي و جلب 35 كشور به ائتلاف عليه عراق كرد. طي دوره بعد از حملات 11 سپتامبر 2001، نيز شماري از ائتلافها، از جمله ائتلاف با شركت 83 كشور براي شكست داعش، توسط امريكا ايجاد شد. در ارتباط با برنامه هستهاي ايران نيز امريكا هميشه (غير از دوره ترامپ) سعي در ايجاد ائتلاف داشته است.
در حال حاضر در سطح منطقه ما نيز ائتلافسازي در صدر دستور كار كشورها قرار دارد. تركيه از يك سو با شعارهاي اسلامي و اِخواني درصدد جلب همكاري طيفي از كشورهاي اسلامي و عربي، از جمله قطر، پاكستان و طالبان است و از سوي ديگر، ميكوشد تا با برافراشتن پرچم قومي و شعارهاي پان تركيستي ائتلافي با جمهوري آذربايجان و كشورهاي آسياي ميانه ايجاد كند. در مقابل، شماري از كشورهاي عربي مانند عربستان، امارات، بحرين و مصر نوعي ائتلاف را بين خود سازمان دادهاند. در اين ميان اسراييل ضمن اينكه با دو ائتلاف مورد اشاره روابطي دارد، در تلاش نيز بوده تا با كمك امريكا ائتلافهايي از طريق به اصطلاح «توافقات ابراهيم» با برخي كشورهاي عربي و نيز همكاري با جمهوري باكو و اقليم كردستان عراق براي پيشبرد منافع خود، از جمله تقابل با ايران، ايجاد كند. ائتلافسازي توسط دولت باكو طي دورهاي طولاني براي بازپسگيري اراضي اشغالي توسط ارمنستان نمونه يك ائتلافسازي هدفمند و موفق است.
در شرايطي كه همه اين ائتلافها كم يا بيش، مستقيم يا غير مستقيم گرايش ضد ايراني دارند و درصدد محدود كردن حضور و نفوذ منطقهاي ايران و حتي دستاندازي به منافع مسلم ايران در طول مرزهايش هستند، ائتلافسازي تقريبا هيچ جايي در سياست خارجي ايران طي چند دهه اخير نداشته است. اگر چه طي اين دوره ايران روابط خوبي با سوريه داشته و با برخي بازيگران غير دولتي مانند حزبالله لبنان، حشد شعبي عراق و حوثيهاي يمن و ... نيز روابط نزديكي دارد؛ اما چنين متحداني تاكنون بيش از اينكه كمكي براي پيشبرد منافع ملي ايران باشند، نيازمند كمك ايران بودهاند. چين و روسيه نيز كه ايران خواستار روابط نزديك با آنها است، اولويتهاي خاص خود را دارند كه تطابق چنداني با اولويتهاي ايران ندارد؛ ضمن اينكه حجم تجارت وانواع همكاريهاي اين دو قدرت بزرگ با دشمنان و رقباي ايران بسيار بيشتر از تجارت و همكاريهايشان با ايران است. چنانچه غفلت ايران از ائتلافسازي در سطح منطقه و جهان همچنان ادامه يابد، كشورهايي كه منافع آنها در كاهش نقش و قدرت ايران است، دست بازتري خواهند داشت.