نگاهي به كتاب تروريسم در خاورميانه
ريشههاي خشونت
محمود فاضلي
تروريسم و گرايش به خشونت و افراطگري از جمله پديدههايي است كه بيشترين تهديد را عليه صلح و امنيت بينالمللي در سالهاي اخير رقم زده است. تصويب قطعنامهاي با عنوان «جهان عليه خشونت و افراطگري» در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران كه با راي قاطع نمايندگان 190 كشور جهان و بدون مخالفت به تصويب رسيد، نشان از آن دارد كه جامعه جهاني تا چه ميزان از ناحيه اين پديده احساس خطر ميكند. با تسامح ميتوان گفت در جهان امروز، پديده سياسي تروريسم، به عنوان عامل محركه تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... جايگزين پديدههاي سياسي شناختهشده مثل انقلابها، جنگها، كودتاها، شورشها و... شده است و زندگي سياسي در سطوح مختلف آن (گروههاي سياسي زير ملي و ملي و بينالمللي) را به چالش كشيده است. در سراسر جهان، شرايط سياسي و اجتماعي بسيار متنوع و گوناگون به پيدايش گروههاي تروريستي منجر شده است. اساس تروريسم، استفاده غيرقانوني از خشونت يا تهديد به خشونت بر ضد اشخاص يا اموال به قصد اهداف سياسي يا اجتماعي است. گروگانگيري، آدمربايي، قتل سياسي و ترور، هواپيماربايي، خرابكاري، بمبگذاري و تيراندازي به افراد، اماكن و نهادهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و علمي از جمله روشها و تكنيكهاي تروريستي است. هدف از تروريسم، ايجاد رعب و وحشت با واداشتن حكومت، افراد يا گروهها به تغيير رفتار يا سياستهاي آنها است. از بين مناطق مختلف جهان منطقه خاورميانه و شمال آفريقا بيشتر از ساير مناطق با پديده تروريسم و افراطگري دست و پنجه نرم ميكند. عوامل مختلف در به وجود آمدن اين معضلات دخيل هستند.پديده تروريسم به عنوان رفتاري ضدانساني و غيراخلاقي در عصر حاضر بهطور ناباورانهاي در همه جوامع ريشه دوانده است. روزي نيست كه رسانههاي خبري رويدادهاي دهشتناك و قتلعام افراد بيگناه از كودك و نوجوان گرفته تا سالمندان بيپناه توسط فرد يا گروههاي ضد بشري را انتشار ندهند.هرچند تروريسم يك پديده جهاني و ريشه در تاريخ بشر دارد و در ادوار مختلف با اشكال و روشهاي مختلف و با تغيير زمان و مكان يا حملات كور و بمبگذاري قربانيان خود را آگاهانه انتخاب ميكند، اما در عصر فناوري، شوربختانه اين پديده كه با فطرت بشر نيز در تناقض است، چهره خونبارتري به خود گرفته است، اين پديده شوم كه نه دين و ايدئولوژي ميشناسد و نه وطن خاصي دارد، بزرگترين نگراني و دغدغه مردم شده است. رفتار رژيم اسراييل با فلسطينيها در سرزمينهاي اشغالي، برخورد شديد و كشتار بيرحمانه بوداييان ميانمار با مسلمانان روهنگيا، انتشار گازهاي كشنده توسط پيروان شينتو در ژاپن، كشتار مسلمانان هند توسط هندوهاي افراطي و كشتار سبعانه صدها دانشآموز بيگناه توسط داعش يا طالبان مدعي دينداري و مسلماني در افغانستان كه با هيچ معياري قابل درك نيستند و دهها مورد از اين دست نشان ميدهد كه تروريسم مختص دين و ايدئولوژي خاصي نيست.اما با ظهور پديدههايي چون داعش در عرصه جهاني و قدرتگيري اين گروه تحت عنوان دين، جهانيان را بهتزده كرده و باعث شد كه فهم اين رفتارها براي مردمان عصر كنوني سخت و دشوار شود. پديدهاي كه با هرچه كه رنگ فرهنگ و تمدن و تاريخ را با خود داشت دشمني ورزيد و تخم نفرت پراكند. تروريستهايي كه نه تنها از كشتن انسانهاي بيگناه هيچ ابايي نداشتند، بلكه تلاش ميكردند تا تمام هويت فرهنگي انسانها را نيز نابود كنند كه خود نوعي تروريسم فرهنگي قلمداد ميشود.كتاب «تروريسم در خاورميانه» كه در 435 صفحه منتشر شده است شامل هفت فصل است. فصل اول با عنوان «تروريسم و ريشههاي آن»، به موضوعاتي همچون مفهوم تروريسم، تفاوتهاي فرهنگي و نگرش به پديده تروريسم، تضاد ديدگاه امريكا و اروپا از تروريسم و نقش ايدئولوژي در تروريسم پرداخته است. در فصل دوم «خاورميانه مركز تروريسم»، موقعيت ژئوپليتيك تروريسم، مروري بر روند تاريخي خاورميانه و دخالتهاي امريكا در خاورميانه زمينهساز تروريسم در غرب مورد توجه نويسنده بوده است. در فصل سوم با عنوان «امريكا در خاورميانه» موضوعاتي همچون «مداخلات امريكا در خاورميانه زمينهساز تروريسم، ارتباط امريكا با گروههاي تروريستي خاورميانه، ظهور القاعده، نقطه شروع تروريسم در خاورميانه و اتهامات مسكو و واشنگتن در حمايت از تروريسم در منطقه و نقش روسيه در سوريه» مورد بررسي قرار گرفته است.در فصل چهارم با عنوان «ريشههاي داعش در خاورميانه» موضوعاتي همچون «داعش از كجا آمد؟ ريشههاي داعش در عراق، نقش حزب بعث صدام در شكلگيري داعش، اهداف تروريستي داعش در عراق و سوريه، منابع مالي داعش، سرزمينهاي داعش، آثار به جاي مانده از داعش، پراكندگي نيروهاي داعش پس از شكست در سراسر جهان و سرنوشت رهبر داعش در پرده ابهام و تناقضات امريكا و روسيه» مورد توجه بوده است. فصل پنجم «عربستان و تروريسم» به نقش عربستان و وهابيت در حمايت مالي و تسليحاتي تروريسم اختصاص يافته است. در فصل ششم «گروگان تروريسم خودساخته» به موضوعاتي همچون «عمليات تروريستها در اروپا، هراس اروپا از تروريسم، افزايش فضاي ضد مهاجران در اروپا، ناكامي سرويسهاي اطلاعاتي غرب در مهار تروريسم، نقش سازمان امنيت و همكاري اروپا در مبارزه با پديده تروريسم و راهبرد اتحاديه اروپا در مبارزه با تروريسم مورد اشاره قرار گرفته است. فصل هفتم اين كتاب نيز به «منابع و ماخذ» اختصاص يافته است.