ادامه از صفحه اول
لرزه بر تن بناهاي تاريخي
بايد اين مشكلات برطرف شود و قوانين حريمها مقداري انقباض پيدا كند. در اين راستا آييننامه جديدي مينويسيم تا بتوانيم مشكل حريمها را نهتنها در استان فارس بلكه در نقاط مختلف كشور حل كنيم. براي اين كار هم جرات و جسارت ميخواهيم زيرا قطعا هجمههايي به خصوص در فضاي مجازي براي اين كار مشاهده خواهيم كرد و شايد ديگراني كه در اين زمينه اقدام نكردند به دليل ترس از اين هجمهها بوده است. اين كار را در شوراي عالي انقلاب فرهنگي و هيات دولت دنبال كنيم تا بتوانيم مشكلات مربوط به حريمها كه مشكلات زيادي را براي مردم ايجاد كرده، برطرف كنيم.»
اين سخنان وزير ميراث فرهنگي تاسفبار و هولناك است؛ با وجود قوانين سفت و سخت در حوزه ميراث فرهنگي، باز هم حريم آثار تاريخي با خطر و تعرض مواجه ميشوند، خدا رحم كند به روزي كه وزير ميراث فرهنگي با سخنانش اين قوانين را به هماوردي و زورآزمايي دعوت كند. وزيري كه بايد مدافع و محافظ حريم آثار تاريخي باشد، چرا اينگونه چوب حراج بر ميراث فرهنگي ميزند؟ بايد به ايشان يادآور شد كه نشست زمين در فارس بر اثر برداشتهاي بيرويه آب به نقطه بحراني رسيده كه نمونه آن را ميتوان در اطراف تخت جمشيد مشاهده كرد. در حالي كه مطالعات نشان ميدهد مسدود شدن چاهها تنها راه نجات تختجمشيد از فرونشست و فروچاله است، وزير ميراث فرهنگي به جاي اينكه دغدغه در امان ماندن آثار تاريخي از چاهها و برداشتهاي بيرويه آب را داشته باشد، خود مدافع حفر چاه و برداشت آب در حريم آثار تاريخي شده است. وزيري كه بايد نگران فرونشستهاي اطراف بناهاي تاريخي باشد، دغدغهاش اين شده كه به قول خودش «جرات و جسارت» به خرج دهد و حريم آثار تاريخي را در سراسر كشور دستخوش تغيير كند؛ اين نه تنها نامش جرات و جسارت نيست، بلكه به خطر انداختن بناهاي تاريخي است. آقاي ضرغامي فراموش نكند كه وزير ميراث فرهنگي است نه مسوول عقبنشيني از قوانين ميراث فرهنگي در برابر مخاطراتي كه لرزه بر تن ميراث فرهنگي مياندازد.
وضعيت برداشت آب از منابع زيرزميني در دهههاي اخير آنقدر فزاينده بوده كه كمتر جايي در كشور ميتوان يافت كه منابع آبي در حالت بحراني نباشد. به همين دليل است كه در برخي مناطق كشور تلاش ميشود تا صنايع را جايگزين كشاورزي كنند. با وجود چنين واقعياتي در حوزه منابع آب، وزير ميراث فرهنگي كه بايد دغدغه ميراثي داشته باشد، سنگ كشاورزي را به سينه ميزند، آن هم در حريم آثار تاريخي، آن هم در دشتهاي بحراني و آن هم با وجود فرونشست دشتها. آقاي وزير مگر نميدانيد به دليل برداشتهاي بيرويه آب از منابع زيرزميني، ايران رتبه چهار فرونشست زمين را در دنيا دارد و اگر اقدامات فوري براي جلوگيري از برداشت بيرويه آب انجام نشود، ايران سرزميني غيرقابل زيست خواهد شد. آقاي وزير به خود آييد و تن بناهاي تاريخي را نلرزانيد.
بناهاي تاريخي و صنعت گردشگري ميتوانند به تنهايي مردم و كشاورزان اطراف اين بناها را توانمند كنند؛ اگر و فقط سياستهاي غلط پاي خود را از ميراث فرهنگي و صنعت گردشگري بيرون كشند.
بازگشايي مدارس با كدام پروتكل؟
به آموزش كودكان بپردازيم تا فرزندان ما آگاهانه به مدرسه بروند.
سوم و يكي از مهمترين نكات: شفافسازي آييننامه بازگشايي مدارس براي خانوادهها به جهت آمادگي و جلوگيري از استرس؛ به خوبي ميدانيم كه آموزش حضوري جايگزين ندارد و هر چه سريعتر بايد اين امر محقق شود اما جامعه نيازمند آمادگي فيزيكي و روحي براي روبهرو شدن با اين موضوع است و بايد راههاي صحيح براي چگونگي بازگشايي مدارس را با اطلاعرساني دقيق در پيش گرفت. به نظر ميرسد پس از واكسيناسيون حداكثري، آموزش و اطلاعرساني كامل كه حداقل نيازمند چند هفته زمان است امكان بازگشايي مدارس فراهم شود. اما در شرايطي كه هنوز و بهطور مشخص آييننامهاي تبيين و ارايه نشده، صحبت در اين باب كه ممكن است به قيمت به خطر افتادن جان و سلامت فرزندان ايران باشد، زود است.