خاطرات سفر و حضر (75)
خاطرات سفر و حضر (75)
پارك صدف در منطقه پاسداران، وسيع، زيبا و پر از مردمي است كه از آن استفاده ميكنند، از جمله بنده كه مراجعه به اين پارك جزيي از برنامه هفتگي من است! فضايي مفرح با استخري كه وقتي مملو از آب است، «مفرح ذات است.»
ديروز در اين پارك بودم كه راديو زنگ زد و در مورد قرارداد چين از من سوال كرد . قرار بر آن شد كه من مكالمهاي را ضبط و برايش ارسال كنم. در پارك به دنبال محلي ساكت و آرام گشتم كه مطلب را ضبط كنم. چهار بار يك متن يك دقيقه و نيمي را ضبط و ارسال كردم ولي صداهاي مزاحم اطراف بيش از حد بود و صداي بنده در آن بلبشو شنيده نميشد. حقيقت آن است كه اكنون اين پارك تبديل شده به زمين فوتبال، واليبال، بدمينتون و ميدان دوچرخهسواري و به خصوص بچههايي كه از يك آپارتمان 50 متري به اين پارك ميروند، تحت تاثير بزرگي پارك، رفتارهاي غيرعادي از خود نشان ميدهند كه فريادهاي گوشخراش يكي از محصولات آن است. نتيجه آن است كه در تمام پارك 14 هكتاري، يك نقطه ساكت پيدا نكردم تا مصاحبه را انجام دهم. حقيقت باز هم آن است كه عدهاي هم به خاطر آرامش و شنيدن «صداي پاي آب» به اين پارك ميروند و آنها هم حق دارند كه آنچه به دنبالش هستند بيابند. نبايد خواسته آنها مورد بررسي قرار گيرد؟