قدرت ايران را به رسميت بشناسيد
عبدالرضا فرجيراد
خبر نهايي و كامل پيرامون تقابل دريايي نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش امريكا هنوز منتشر نشده و اخبار اوليه در خصوص اين موضوع حاوي جزييات زيادي نيست با اين وجود اين خبر از ظهر روز چهارشنبه فضاي رسانهاي را در اختيار گرفت و گمانهزنيها و تحليلهايي پيرامون آن مطرح شد. واقعيت اين است كه هرچند اين موضوع نشاندهنده وقوع يك اتفاق تنشزا است اما بعيد است كه اين مساله روي مذاكرات هستهاي تاثير بگذارد؛ چرا كه جمهوري اسلامي ايران با اتحاديه اروپا، روسيه و چين گفتوگو داشته و اعلام كرده تاريخ آغاز مذاكرات هستهاي را به زودي اعلام خواهم كرد و با توجه به اينكه از نگاه ايران، ايالات متحده رسما بخشي از اين مذاكرات نيست اتفاق اخير روي موضع پيشين تاثيرگذار نيست. در نتيجه بر اساس قول و قرارها احتمالا تاريخ شروع مذاكرات در هفته جاري اعلام خواهد شد.
بايد توجه داشت چنين اتفاقاتي بارها در خليج فارس رخ داده؛ موارد متعددي در گذشته وجود داشته و در آينده نيز باز هم اتفاق خواهد افتاد. هرچند اين تنشها اثراتي روي روابط دو كشور دارد اما شرايط به گونهاي است كه در مساله هستهاي هم طرف مقابل بر ضرورت حل مساله از طريق راهحل ديپلماتيك تاكيد كرده و هم طرف ايراني آمادگي خود را براي مذاكره به شرط لحاظ شدن منافع جمهوري اسلامي ايران اظهار داشته است. روز چهارشنبه در همين راستا دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران متذكر شد يكي از اهداف اصلي ايران در مذاكرات اين است كه امريكاييها تضميني ارايه دهند و اين مساله پيام جمهوري اسلامي ايران را ميرساند كه براي مذاكره آماده است و خواستههاي خود را دارد. از سوي ديگر، اگر مذاكرات هستهاي ميان ايران، كشورهاي 1+4 و ايالات متحده آغاز شود، دور از ذهن به نظر ميرسد كه در طول مذاكرات تنشها افزايش يافته و وضعيتي خطرناك ايجاد كند. برد تنشهاي گاه و بيگاه اينچنيني نيز كه بارها اتفاق افتاده نيز به اندازهاي نيست كه مسائل مهمي نظير پرونده هستهاي را تحتتاثير قرار دهد. همچنين ذكر اين نكته ضروري به نظر ميرسد كه تا وقتي ايالات متحده قدرت منطقهاي ايران در خليجفارس را نپذيرد و به آن احترام نگذارد وقوع چنين تنشهايي ادامه خواهد داشت. نشانههايي وجود دارد كه امريكاييها ميخواهند بهانههايي براي تنش ايجاد كنند و از اين تنشها براي پيشبرد اهداف ديپلماتيك خود بهره بگيرند.
مانور هوايي امريكا و برخي متحدان منطقهاي اين كشور نظير مصر، بحرين و ... در منطقه خليج فارس و مانور مشترك ديگري با اسراييل كه در دستور كار نيروهاي امريكايي است از جمله نمونههاي اقدامات تنشزاي امريكا در هفتههاي اخير است و نشان ميدهد امريكا ميخواهد قدرت منطقهاي ايران را به چالش بكشد. با افزايش اقدامات اينچنيني و تهديد حوزه منطقهاي ايران به ويژه خليجفارس سطح تنشها ميتواند بالاتر برود و اين براي هيچكدام از طرفها مناسب نيست.
باور من اين است كه به رغم تمام اين اتفاقات اراده لازم براي كاهش تنشها ميان دو طرف وجود دارد اما بروز و ظهور اين اراده در عرصه عمل مشروط به آن است كه منافع هر دو طرف تامين شود. اگر چنان باشد كه يكي از طرفها منافع خود را تامينشده ببيند و ديگري احساس كند متضرر شده اوضاع به خوبي پيش نخواهد رفت و اين اراده در عرصه عمل نمودي نخواهد داشت. ايران تا زماني كه قدرتش در منطقه خليجفارس به چالش كشيده شود، مقابله به مثل ميكند. تهران تمايل دارد آرامش در اين منطقه حكمفرما باشد و براي نشان دادن اراده خود در اين راستا با عربستان سعودي وارد گفتوگو شده است. هرچند اين موضوع نتيجهاي در راستاي رسيدن به توافق نداشته اما همين كه دو طرف از رفتار دوستانه صحبت ميكنند اين رفتار دوستانه ميتواند به سياست و عملكرد دوستانه نيز ختم شود. بنابراين در مجموع بايد تاكيد داشت اگر امريكا ميخواهد وضعيت تنشآلود كنوني به پايان برسد بايد در مذاكرات امتياز دهد و صرفا به دنبال امتيازگيري نباشد. يكي از اين امتيازات كه شايد مستقيما ربطي به مسائل هستهاي نداشته باشد، به رسميت شناختن قدرت ايران در خليجفارس است.