• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5067 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۷ آبان

نگراني‌ براي ازدواج

محمد ملانوري

در هفته گذشته، خبري منتشر شد كه تعداد طلاق‌ها در كشور در ده سال گذشته 28 درصد رشد داشته و تعداد ازدواج‎ها هم 36 درصد رشد داشته است. اعدادي كه احتمالا از وخامت وضعيت بنيان «خانواده» خبر مي‌دهد و هر فردي هم كه از وضعيت روند اين دو شاخص آگاه شده است، با توجه به نگرش خود، دليلي براي آن اعلام كرده است و انذار داده و گفته است چه نشسته‌ايد كه اوضاع نگران‌كننده است و شرايط اقتصادي، تغيير سبك زندگي و ... چه بلايي بر سر خانواده آورده است. اما به نظر نگاهي انتقادي به آمارها نشان دهد كه اوضاع آنقدرها هم كه گفته مي‌شود نگران‌كننده نيست. 
انتظار داريم به صورت معمول، يك نفر از حوالي 20 تا سي و چند سالگي ازدواج كند. پس از مدتي از ازدواج فرزندي به دنيا بياورد و پس از چند سال زندگي نهايتا فوت كند. حالا ممكن است يك نفر تمامي اين مراحل را طي نكند يا بخش‌هاي ديگري نيز به زندگي‌اش مثل طلاق و ازدواج مجدد و ... اضافه شود. در سالنامه آماري سال 98 كه توسط سازمان ثبت احوال انتشار يافته است، ميانگين سن اولين ازدواج مردان در بازه 92 تا 98 نزديك 27 سال و براي زنان 23 سال بوده است. با اين حساب مي‌توان ادعا كرد كه در سال 90 مردان متولد در سال 64 و زنان متولد سال 67 ازدواج كرده‌اند و در سال 99، مردان متولد سال 72 و زنان متولد سال 76. تعداد متولدين سال 72 نسبت به سال 64 كاهشي 30 درصدي داشته است و در تعداد متولدين سال 76 نسبت به 67 هم اين كاهش مشاهده مي‌شود. بنابراين خيلي خارج از انتظار نبوده است كه اين كاهش ازدواج‌ها رقم بخورد.
بايد بدانيم كه دهه‌شصتي‌ها - خوب يا بد- مثل سيل وارد چرخه‌هاي مختلف زندگي مي‌شوند و تحليل آمار بدون توجه به اين روند كاملا اشتباه است. همان‌گونه كه در دهه شصت و هفتاد، مدارس دوشيفتي و سه‌شيفتي در خاطره جمعي دانش‌آموزان و والدين آنها نقش بسته است يا توسعه دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي، علمي- كاربردي، پيام نور و آزاد در دهه هشتاد، محصول ورود اين افراد به دوران دانشجويي بود، اين افراد وارد دوره ازدواج هم شده‌اند و با توجه به آمارهاي موجود، از آن گذر كرده‌اند. به نظر مي‌آيد با توجه به اطلاعات جمعيتي كشور، اين گروه در سال 94 پيك دوم جمعيتي ايران را هم رقم زده است. در اين سال تعداد متولدين كشور، پس از كاهش در سال‌هاي 64 تا 78 دوباره افزايش يافت تا در اين سال به يك ميليون و 500 هزار تولد رسيد. رقمي كه ناشي از تمايل به فرزندآوري در دهه شصتي‌ها است. بايد حواس‌مان به اين روندهاي كلاني باشد كه شكل گرفته و تحليلي خارج از شناخت اين روند، به تحليل‌هاي غلطي مي‌انجامد كه ارتباط منطقي بين اين متغيرها را با چالش مواجه مي‌كند.
براي سنجش وضعيت ازدواج به جاي بررسي تعداد ازدواج، بايد سراغ وضعيت زوجيت رفت و همچنين بايد به جاي مقايسه تعداد آن به مطالعات كوهورت يا هم‌گروهي اقدام كرد و مقايسه كنيم كه نرخ مزدوجين در گروه‌هاي سني مختلف در اين دو بازه مختلف چقدر بوده است. مثلا در همين مورد بايد بدانيم كه در سال‌هاي 90 و 99 نرخ تاهل در سن‌هاي مختلف چگونه بوده است؟ حال اگر بدانيم نرخ مزدوجين در اين سال‌ها افت كرده است، اين موضوع اهميت ويژه خواهد يافت. مثلا در سال 90 براساس داده‌هاي آمارگيري خانوار، 50 درصد 25 تا 30 ساله‌ها ازدواج كرده‌اند و در سال‌ 99 هم اين عدد 48 درصد است يا در بين 30 تا 35 ساله‌ها از 75 درصد به 66 درصد رسيده است. حالا از اين عدد مي‌توان به تفاوت رفتاري شهروندان در اين دوره ده‌ساله رسيد اما از كاهش تعداد ازدواج‌ها معناي خاصي استنباط نمي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون