• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5068 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ آبان

تعارف شام رييس‌جمهور

آقاي رييس‌جمهور خيلي زودتر از آنچه انتظار مي‌رفت وعده خود را عملي كرد. از ميدان پاستور كه به سمت دفتر رييس‌جمهور رانندگي مي‌كردم در توقف ايست‌هاي بازرسي به محض ديدن شماره پلاك خودرو گيت‌ها را باز مي‌كردند. ماشين را كنار ساختمان قرمز پارك كردم؛ همزمان حاج آقاي دعايي مديرمسوول روزنامه اطلاعات و يار روزهاي سخت امام خميني (ره) هم از پيكان سفيد رنگ خود با عباي زير بغل پياده شد. زنگ ساختمان رياست‌جمهوري را فشردم و در باز شد. يك گيت مقابل ما بود كه دو نفر پاسدار حفاظت پشت كانتر نشسته بودند. گفتم «جز كليد ماشين چيزي ندارم، موبايل هم نياوردم.» پاسخ دادند: بفرماييد داخل موبايل هم خواستيد بياوريد. با حاج آقاي دعايي نگاهي متعجبانه به هم انداختيم و بدون چك وارد ساختمان محل ملاقات شديم. همكاران اندك اندك در سالن كوچك ملاقات جمع شدند؛ اعضاي دفتر رييس‌جمهور هم يكي يكي براي خوش‌آمدگويي وارد مي‌شدند. ابتدا آقاي مجاهد آمد، سپس هنرمند، كاوه اشتهاردي، رحيمي، مهدي پور معاون مطبوعاتي ارشاد، شمسايي مديركل مطبوعات داخلي و در نهايت دكتر اسماعيلي رييس دفتر رييس‌جمهور با همه خوش و بش كرد. پس از چند دقيقه صداي سلام از نوع آخوندي آيت‌الله رييسي آمد. يكي يكي به ميهمانان خوش‌آمد گفت و روي صندلي نشست. رييس‌جمهور بسياري از مديران و فعالان رسانه را به اسم مي‌شناخت. هنوز جلسه رسمي نشده بود از اوضاع كاغذ روزنامه پرسيد و تاكيد كرد كه شخصا پيگير مساله كاغذ مطبوعات هستم و دو بار هم از آقاي مخبر پيگير شدم. جلسه رسمي شد اما حال و هواي ميزبان اصلي طوري نبود كه حس رسمي بودن به ميهمانان دست دهد. مصطفي كواكبيان از روزنامه مردمسالاري با صداي خاص خود خطاب به آيت‌الله رييسي گفت 120 روز از عمر دولت شما گذشته... كه رييس‌جمهور صداي او را قطع كرد و گفت از شهريور حساب كنيم صد روز هم نشده. مهدي رحمانيان پاسخ داد 102 روز گذشته كه در نهايت آيت‌الله رييسي گفت: «البته براي 10 يا 20 روز معامله را به‌هم نمي‌زنيم.» يكي از انتخاب استانداران نظامي شاكي بود؛ آن يكي از فساد در بخش‌هاي صنعتي مرتبط با دولت. حاج آقا دعايي مدير مسوول روزنامه اطلاعات هم از حضور رييس‌جمهور ميان مردم خرسند بود. البته خطاب به رييس‌جمهور اظهار داشت: «وقتي شنيدم به معاون اول خود گفته‌ايد از وضعيت معيشت مردم سر به بالين نمي‌گذارم متاثر شدم.» نوبت به بنده كه به اذعان خودم از سن و عقل كمتر از سايرين بودم رسيد. بي‌محابا گفتم برخي طرح‌ها مانند صيانت همان راه گشت ارشاد را مي‌روند؛ چه ضرورتي دارد در اين تحريم‌ها به فكر خودتحريمي باشيم؟ از زيان فيلترينگ گفتم و حضور آزادانه و تمام‌قد جريان برانداز در توييتر و عدم امكان اتصال به توييتر براي حاميان سيستم به خاطر فيلترينگ. گريزي به ضرورت اصلاحات اقتصادي پيش از انتخابات مجلس دوازدهم با اشاره‌اي به بورس داشتم كه نمي‌توان جلسه حمايتي 6 صبح برگزار كرد اما پشت پرده خبر برسد در تدارك انتشار اوراق جديد هستند. بازار سرمايه خيلي باهوش است و به اين راحتي بدل نمي‌خورد. از برخي انتسابات تعريف و البته گلايه كردم كه به اين راحتي نمي‌توان نام آن را دولت فراگير ملي گذاشت و تاكيد كردم كه آيت‌الله رييسي به هيچ جناح سياسي بدهكار نيست و به دليل همين بدهكار نبودن است كه مي‌تواند دايره مديران را وسيع‌تر كند و اجازه ندهد گسل‌هاي اجتماعي و فرهنگي ايجاد شده بزرگ‌تر شوند. در پايان هم از آقاي رييس‌جمهور خواستم هرچه مي‌خواهد در سخنراني‌ها تپق بزند! مگر روساي جمهوري امريكا و فرانسه و... نمي‌زنند؟ دغدغه مردم معيشت است نه اداي درست يك جمله.  خلاصه همه ميهمانان افزون بر زمان تعيين شده سخن گفتيم. آيت‌الله رييسي با دقت به سخنان همه گوش داد و نكات مهم را با دقت يادداشت مي‌كرد؛ مواردي را كه قبول داشت با تكان دادن سر تاييد مي‌كرد و آنها را كه قبول نداشت سكوت مي‌كرد. نوبت به آيت‌الله رييسي رسيد. يكي از ميهمانان پيش از آغاز سخن توسط رييس‌جمهور به مزاح گفت از آقاي دكتر اسماعيلي رييس دفتر شما خواستيم ماسك را بردارد ببينيم اين صد روز اول چقدر فشار آورده و محاسن چقدر سفيد شده كه آقاي اسماعيلي گفت: «من آرام هستم و تغييري نكردم اما آيت‌الله رييسي خيلي دغدغه حل مشكلات را دارد و از چهره ايشان نمايان است.» رييس‌جمهور رييسي انگيزه خود از تاكيد براي ضرورت برگزاري ديدار با نمايندگان رسانه‌هاي اصلاح‌طلب را شنيدن صداهاي مختلف براي اداره كشور عنوان كرد هرچند بر دشوار بودن جلب رضايت همگان اذعان داشت. آنجا كه مي‌خواست به مسائل اقتصادي بپردازد نام دكتر محمد مخبر را آورد كه محور امور اقتصادي كشور است. از رسانه‌ها خواست تا پيگير سفرهاي استاني باشند و در بحث سوت‌زني به دولت و دفتر او كمك كنند. رعايت اخلاق در قبال دولت سابق برخلاف اسلاف خود را يادآور شد.  درباره انتسابات در كابينه و استان‌ها به فقدان برخورداري از حزب اشاره كرد و باز هم اين جمله را تكرار كرد كه «با نيمي از اعضاي كابينه حتي يك روز هم سابقه همكاري نداشتيم اما به توانمندي آنها واقف هستم.» نكته مهم آقاي رييس‌جمهور درباره كابينه كارآمدي بود نه اشخاص. خيلي محكم تاكيد كرد: «سيستم رصد عملكرد ماهيانه، فصلي و سالانه داريم. اگر كسي ناكارآمد باشد حتما او را بركنار مي‌كنم. فوقش چهار تا رفيق او ناراحت شوند اما مردم را از ناكارآمدي نجات مي‌دهيم.» استانداران نظامي را حدود چهار نفر اعلام و آنها را فرصت استان‌ها دانست كه «در سال‌هاي پس از جنگ آموخته‌اند كه سازندگي و توسعه استان چگونه بايد انجام شود.» آيت‌الله رييسي سردرگمي و بلاتكليفي در موضوع مذاكرات با غرب را به‌شدت رد كرد. البته از جلسه كه بيرون آمديم در خبرها خوانديم كه تاريخ آغاز گفت‌وگوها تعيين شده است. سياست فاصله با غرب را به‌شدت رد كرد و بر تعامل با همه دولت تاكيد داشت منهاي آنها كه قصد دشمني با ايران را دارند.  نوبت به پاسخگويي درباره موضوع مهم اصلاحات اقتصادي رسيد. گله‌مند بود كه چرا اين موضوع مهم اصلاحات بودجه از فروردين سال 1400 آغاز نشده است. تعيين و تكليف ارز 4200 توماني كه در بهترين حالت 30 تا 50 درصد آن رقم به سفره مردم مي‌رود و بقيه در جيب دلالان را از اولويت مهم دولت دانست. براي بنزين به حضور خود در ده‌ها جلسه اشاره كرد تا عدالت اجتماعي در اين قضيه و ساير موارد بودجه عملياتي شود. رييس‌جمهور رييسي در پايان اما از اميدواري مردم سخن گفت و خواست كه زير سايه تبليغات منفي رسانه‌هاي خارجي نرويم. با توكل تاكيد كرد كه به‌شدت آينده ايران را روشن مي‌بيند و در سال‌هاي نزديك مردم عدالت اجتماعي را لمس مي‌كنند.  آيت‌الله رييسي از حاج آقا دعايي خواست دعايي كند براي بركت ايران و البته نزول باران. پس از پايان دعا والسلام گفت و نوبت به عكس يادگاري رسيد كه در ديدار پيش از انتخابات رياست‌جمهوري حسابي خبرساز شده بود. ميهمانان با يكديگر بر سر عكس گرفتن و تبعات آن شوخي مي‌كردند. در گوشي به رييس‌جمهور گفتم اجازه ندهيد به اسم دولت شما در سطوح پايين تسويه حساب سياسي با افراد كارآمد و پاكدست انجام شود. تاكيد داشت هرگاه مشكلي براي هر شخصي كه فكر مي‌كنيد واقعا كارآمد و پاكدست است پيش آمد فورا مرا از طريق دفتر مطلع كنيد. ساعت نزديك 10 شب بود؛ آقاي رييس‌جمهور در پايان يك تعارف آخوندي براي شام زد كه همه رودربايستي كرديم و هيچ نگفتيم. مشخص شد وضع بودجه امسال آنقدر خراب است كه دفتر رييس‌جمهور جز چاي و قهوه پذيرايي ديگري ندارد. خانه هم كه رسيدم همسر مكرمه پرسيد «شام چه خورديد؟» عرض كردم «يك غذاي رژيمي» و خلاصه سرو ته قضيه شام نخوردن را بستم و به خير گذشت ليكن با شكم خالي سر به بالين گذاشتم.  اين ديدار هم گذشت و تمام شد؛ آنچه بايد از سوي مديران رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران به صراحت يا در لفافه به رييس‌جمهوري اسلامي ايران منتقل شد. مهم‌تر از انتقال دغدغه‌ها، معرفت است. آقاي رييسي با معرفت است وگرنه از چالش انتخابات كه گذشت چرا بايد با رسانه‌هاي منتقد خود گعده كند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون