• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5070 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۰ آبان

ادامه از صفحه اول

توازن ميان ايران و اعراب

سوريه براي بازسازي به كمك‌ها، منابع و ظرفيت‌هاي بسياري نياز دارد و اين كمك‌ها تنها مي‌تواند از سوي كشورهاي ثروتمند عربي صورت بپذيرد. ايران به عنوان يكي از متحدان سوريه، خود به لحاظ اقتصادي وضعيت چندان مناسبي ندارد. روسيه متحد ديگر دمشق هم علاوه بر اينكه خودش به لحاظ اقتصادي وضع چندان مناسبي ندارد، از لحاظ سابقه تاريخي نيز چندان خوشنام نيست و معمولا در كشورهايي كه دخالت مي‌كند، بيش از آنكه آورده اقتصادي و مالي داشته ‌باشد، دنبال بردن منافع خود است. روسيه همواره به اعراب نياز داشته و اين روزها نيازش بيشتر شده است. به نظر من بازگشت سوريه به چارچوب سياسي كشورهاي عربي، يك امر طبيعي است و نبايد چندان نسبت به آن حساسيت نشان داد. به اعتقاد من دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بايد از اين تحولات جديد و عادي‌سازي كشورهاي عربي با سوريه استقبال كند به ويژه اينكه اين موضوع به ثبات و امنيت بيشتر سوريه هم كمك خواهد كرد. امريكا، به‌‌رغم اينكه متحد نزديك امارات متحده عربي است، از اين سفر اظهار نگراني كرده است. به نظر مي‌رسد واشنگتن به اين دليل كه مستقيم مديريت اين فرآيند را بر عهده ندارد و آن را خارج از چارچوب‌هاي سياست خود مي‌داند، با اين اقدامات مخالفت كرده‌ است. اعراب هم هر چند معمولا پيرو امريكا هستند، اما در منطقه‌اي كه خود بازيگر اصلي‌اند، تلاش مي‌كنند كه اقدامات مورد نظر خودشان را انجام دهند.  بخشي از رويكرد امريكا در منطقه غرب آسيا، ناشي از خطري است كه اين كشور، واقعي يا ساختگي، از تهديد ايران احساس مي‌كند. قاعدتا اگر امريكايي‌ها احساس كنند كه خطر مدنظر آنها مرتبط با نفوذ ايران كمتر شده است، آنها هم سياست متفاوتي در منطقه در پيش مي‌گيرند. بايد توجه كنيم كه در طول سال‌هاي اخير، كشورهاي عربي نيز بر خلاف دهه‌هاي گذشته كه اسراييل را بزرگ‌ترين خطر عليه خود تصور مي‌كردند، به شكل گسترده‌اي ايران را بزرگ‌ترين تهديد عليه خود تصور مي‌كنند. نزديكي ديپلماتيك امارات به سوريه، اين اجازه را به ابوظبي مي‌دهد كه در پي امضاي توافقنامه عادي‌سازي روابط با اسراييل تا اندازه‌اي تعادل ايجاد كند و از اين حالت غش كردن به سمت اسراييل خارج شود. سوريه بر خلاف كشورهاي عربي ديگر مانند امارات، بحرين، مصر و اردن كه با اسراييل روابط عادي ايجاد كرده‌اند، همچنان مشكل سرزميني با اسراييل دارد. اگر مساله اشغال جولان وجود نداشت، سوريه هم ممكن بود در پي جنگ‌هاي ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ با اسراييل عادي‌سازي كند. در حالي كه دولت‌هايي مانند اردن و مصر با چشم‌پوشي از بخشي از سرزمين‌هاي خودشان در نوار غزه و كرانه باختري رود اردن، مساله رويارويي خود با اسراييل را به مساله فلسطيني-اسراييلي تبديل كردند، سوريه همچنان بخشي از سرزمين خود را تحت اشغال اسراييل مي‌بيند. جولان بخشي از سرزمين‌هاي فلسطيني محسوب نمي‌شود و يك سرزمين دروزي‌نشين است. حافظ اسد، رييس‌جمهور پيشين سوريه تلاش زيادي كرد تا به صلح با اسراييل برسد، اما اسراييلي‌ها به دليل اهميت راهبردي كه براي اين منطقه قائل هستند، از جمله به لحاظ منابع آب و اهميت سوق‌الجيشي بلندي‌هاي جولان، هيچ‌ وقت براي مذاكره در مورد اين سرزمين‌هاي اشغالي با سوريه آمادگي نداشته‌اند. مادامي كه مساله جولان حل و فصل نشود، امكان عادي‌سازي روابط ميان دمشق و اسراييل وجود ندارد.


فرش ايران، منبع درآمد و عامل شناساندن فرهنگ

قطعا مسوولان مربوطه در اين زمينه بايد هر چه زود‌تر چاره‌اي بيابند تا از مهاجرت اين گروه از هنرمندان اين مملكت جلوگيري نمايند. چون در غير اين صورت فرشباف‌هاي هنرمند و باتجربه اگر مهاجرت كنند ديگر امكان انتقال اين هنر به نسل بعد و نسل‌هاي آينده از ميان خواهد رفت. آنان هنر خود را در كشور‌هاي ديگر به كار مي‌گيرند و طبعا رقابت بلامنازعي در زمينه فرش خواهند داشت و فرش ايران را از صحنه به در خواهند كرد. درحالي‌كه اكثر مردم دنيا، حتي اتباع كشورهايي كه صنعت فرش دستبافت دارند هنوز فرش ايران را مانند مردم ساير ملل جهان بر فرش‌هاي ديگر كشور‌ها ترجيح مي‌دهند. علاوه بر اين، كشور از يك منبع سنتي درآمد ارزي محروم خواهد شد.  چند سال پيش اين نگارنده در نوشتاري در رسانه‌هاي خارجي پيشنهاد كردم كه يونسكو يا سازمان جهاني مالكيت معنوي (WIPO) روزي را از سال به «روز فرش ايران» اختصاص دهند. اين عمل ضمن اينكه فرش‌هاي ايراني و فرهنگ كشورمان را بيشتر به جهانيان خواهد شناساند، بي‌شك درآمد ارزي كشور را از اين صنعت بالا خواهد برد. خوشبختانه واكنش دو سازمان بين‌المللي مذكور نسبت به اين پيشنهاد مثبت بود و از آن استقبال كردند. البته اينكه چه واكنشي از طرف دست‌اندركاران اين صنعت در داخل كشور صورت گرفت مشخص نشد. به هر حال فرش ايران و نقش‌هاي آن سينه به سينه و نسل به نسل منتقل شده است و آن چنان ريشه‌هاي محكمي در فرهنگ اين كشور دارد كه بعيد است محو شود. فقط نياز به اقدام و برنامه‌ريزي مانند سرمايه‌گذاري در اين زمينه و حمايت از اين قشر فرشبافان هنرمند كشورمان دارد.


در جست‌وجوي عدالت مالياتي

در اين كشورها نيز توزيع عادلانه ثروت وجود دارد. درحالي‌كه در كشور اين‌گونه نيست. يكي از مواردي كه لازم است به آن اشاره شود، پاسخگويي دولت‌هاست. دولت‌ها بايد به شهروندان بگويند كه ماليات‌هاي دريافتي را در كجا و چگونه هزينه مي‌كنند. نبايد هزينه ناكارآمدي و بزرگي دولت را افراد پرداخت كنند. نياز به شفاف عمل كردن دولت، كوچك‌سازي دولت و ... داريم. در مقابل ماليات‌هايي كه افراد پرداخت مي‌كنند بايد خدمات عمومي مناسبي نيز دريافت كنند. نظام مالياتي نبايد يك‌طرفه باشد. از يك طرف ماليات بايد توسط همه افرادي كه فعاليت اقتصادي دارند، پرداخت و از سوي ديگر در ازاي آن ماليات نيز بايد خدمات عمومي به شهروندان ارايه شود. بخش عمده‌اي از منابع خدمات دولت بايد از طريق ماليات‌ها تامين ‌شود بنابراين دادن آن بايد به يك فرهنگ تبديل شود. نه اينكه فرار از ماليات نوعي راهكار براي افراد باشد. از طرف ديگر بايد مطالبه‌گري نيز وجود داشته باشد تا هزينه كرد آن مشخص باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون