دختر 19 ساله، فداي ادعاي «مهارت» يك متخصصنما
مداخله افراد فاقد صلاحيت حرفهاي پزشكي، مجدد قرباني گرفت
رضا حسينمردي
طي چند روز اخير خبر دردناكي درخصوص مرگ مغزي «مهرنوش»، دختر ۱۹ ساله حين عمل زيبايي در يك مطب شخصي در كيانپارس اهواز منتشر شد.دختري كه در آغازين ماههاي جواني و ورود به دانشگاه به دليل مداخله در امور تخصصي پزشكي و زيبايي با سهلانگاري و بيمسووليتي چند نفر با هزاران آرزوي خوب به مرگ مغزي فرو رفت؛ متاسفانه پايان اين ندانمكاري و فريب، پس از چند روز تلاش پزشكان در بيمارستان امام خميني اهواز، درنهايت به تاييد مرگ مغزي منجر و با رضايت خانواده، به اهداي كبد و كليههاي وي جهت پيوند به بيماران نيازمند منتهي شد. پيكر پاك و بيگناه او اكنون در بستر سرد خاك آرميده است.عدهاي معتقدند كه مرگ دختر جوان و نخبه اهوازي زير دستان چند فرد بيمسووليت كه به نوعي ميتوان قتل و به مسلخ بردن يك انسان اطلاق شود، يك قصور پزشكي بوده است؛ ولي اكثريت ميگويند كه دخالت افراد فاقد صلاحيت پزشكي در امور تخصصي موجب اين تراژدي غمبار شده است.
چند روز اخير خبرهاي متفاوتي پيرامون علت و چگونگي اين رخداد ناگوار شنيديم. ابتدا رييس دانشگاه علوم پزشكي اهواز از شناسايي و پلمب يك «كلينيك غيرمجاز» خبر داد درحالي كه اين اتفاق ناگوار در يك مطب شخصي رخ داده بود و به گفته شاهدان عيني در روزهاي ابتدايي اين رخداد هنوز مطب پلمب نشده بود؟! مطبي كه تابلوي «كلينيك پوست و ليزر» در كنار تابلوي «پزشك متخصص تغذيه و رژيم درماني» جلوي در آن نصب شده بود، ولي داخل آنجا يك پزشك عمومي يك اتاق اجاره كرده بود و با تبليغات مختلف به جذب مراجعهكننده در امور زيبايي و... جهت كسب درآمد مشغول بود! در همين راستا دكتر فرهاد سلطاني، معاون درمان دانشگاه علوم پزشكي اهواز پيشتر در مصاحبهاي كه از اخبار ساعت بيست شبكه خبر سيما به عنوان خبر نخست اين بخش خبري پخش شد، دليل اين اتفاق را ناشي از عارضه تزريق داروي بيهوشي با دوز بالا در يك كلينيك زيبايي اعلام كرده بود! سوال اينجاست كه آيا چنين خطايي در مورد تزريق دارو و ايست قلبي اگر متخصص وجود داشت، رخ ميداد؟ يا اينكه در حقيقت دختر جوان اهوازي به دست افراد غيرمتخصص و در يك مطب فاقد امكانات احيا، دچار ايست قلبي - تنفسي و مرگ مغزي شده است؟!بايد دانست كه اين مطب با نام غيرقانوني كلينيك پوست و ليزر متعلق به يك پزشك عمومي داراي مدرك دكتراي تخصصي تغذيه و رژيم درماني است كه بخشي از آن را به يك پزشك عمومي ديگر اجاره داده است.نكته مهم اينكه چرا بايد اجازه داد كه برخي مطبها با عنوان فريبنده، «كلينيك» يا «پزشك پوست و زيبايي» مردم را گمراه كنند و عملهاي جراحي زيبايي حتي كاشت مو را بدون داشتن شرايط، ضوابط و صلاحيت لازم و حتي مجوزها و پروانههاي مورد تاييد پزشكي انجام دهند؟بيشك باز گذاشتن دست افراد متخلف كه به دنبال سودجويي و كسب درآمد هستند، ميتواند موجب تكرار اين مكررات شود. متاسفانه در روزهاي اخير شاهد برگزاري كارگاه آموزشي تزريق ژل توسط يكي از شركتهاي خارجي در همين شهر اهواز بوديم كه بخشهايي از فيلم اين كارگاه آموزشي در اينستاگرام و فضاي مجازي نيز منتشر شده است. گفتههاي مادر مهرنوش و همچنين تحقيقات محلي نشان ميدهد كه حين عمليات مقدماتي براي انجام عمل زيبايي، هيچ پزشكي در مطب نبوده و صرفا يك تكنيسين در حال مهياسازي شرايط براي انجام امور جراحي زيبايي بر بالين مرحومه «مهرنوش» دختر نخبه اهوازي كه فريب داده شده، حضور داشته است. تزريق ماده بيحسكننده ليدوكايين كه استفاده از آن نيازمند دانش و تجربه كافي است توسط همين تكنيسين و در نبود پزشك انجام شده است. پزشكي كه تخصص نداشته و صرفا بيمار خود را دراختيار يك دستيار قرار داده است تا براي تخليه يا تزريق چربي در ناحيه سينه آمادهسازي كند! فقط يك پرسش از رييس كل سازمان نظام پزشكي كشور جناب دكتر رييسزاده، اينكه وقتي هنوز وزارت بهداشت و هيچ ارگان ديگري اعلام نكرده است كه پزشكان عمومي ميتوانند تزريق ژل و بوتاكس و ليزر انجام دهند، همچنين از طرفي ديوان عدالت اداري حكم داده است كه پزشكان عمومي حق انجام ليزر ندارند، چگونه سازمان نظام پزشكي طي اطلاعيهاي، حق انجام تبليغات تزريق فيلر (ژل و بوتاكس) و ليزرها را براي پزشكان عمومي مجاز اعلام كرده است؟
آيا اين استنكاف از اجراي حكم ديوان عدالت اداري نيست كه محكوميتهاي سنگين دارد؟
متاسفانه افزايش انجام عملهاي زيبايي به فرهنگ جديد «خود زشتانگار» و يكي از مشكلات در حال گسترش كشور تبديل شده است. يك سر آن سود شركتهاي تجهيزاتي و مواد مرتبط است و سر ديگر آن همراهي برخي پزشكان است. مردم بايد دقيق بدانند به چه كسي، كجا و براي چه كاري مراجعه ميكنند.مردم به افراد فاقد دانش و تجربه كافي، همچنين به آرايشگاهها و افرادي كه صلاحيت و تخصص ندارند مراجعه نكنند. دخالت در امور پزشكي و زيبايي مختلف مانند تزريق چربي، جراحي بيني، ليپوساكشن و... اگر در جايي غيرمطمئن و بدون افراد داراي صلاحيت و تخصص انجام شود عارضه و مخاطره حتي مرگ ايجاد ميكند. وزارت بهداشت نيز بايد نظارت بيشتري به اين موضوع داشته باشد. بايد پرسيد چرا در ايران بيش از كل اروپا و بسياري از كشورهاي دنيا، دستگاه ليزر وجود دارد؟ همين عرضه زياد تقاضاي فراوان طلب ميكند. تبليغات گستردهاي كه در فضاي مجازي در اين باره ميشود (اقدامات زيبايي) باعث فريب بسياري از زنان، دختران و پسران ميشود. بايد قوانين حوزه بهداشت و درمان در اين مسير بازنگري شده و از طريق سازمان نظام پزشكي و معاونت درمان دانشگاههاي علوم پزشكي سراسر كشور ابلاغ و نظارت شود.بايد مسير به گونهاي هموار شود تا پزشكان محترم عمومي و ساير تخصصهاي غيرمرتبط بيشتر در خدمت امور مهم سلامت جامعه، پزشك خانواده و نظام ارجاع باشند و در زمينهاي فعاليت داشته باشند كه در دوره تحصيل آموزش ديدهاند و براي اين اهداف براساس سند آموزشي وزارت بهداشت تربيت شدهاند. متاسفانه اين دختر جوان، آخرين قرباني نخواهد بود؛ گرچه سريع از يادها فراموش ميشود.خبرنگار حوزه سلامت