در فاصله چند ماه تا آخرين بازي تيم ملي در مقدماتي جامجهاني
تكليف اسكوچيچ، طارميها و لباس را مشخص كنيم
گروه ورزش
با برد سه - هيچ مقابل سوريه به نظر ميآيد به جامجهاني صعود كردهايم. جدول و تعداد بازيهاي باقيمانده اين را ثابت ميكند. اين شايد برخلاف چيزي است كه هميشه انتظار داشتهايم. حتي صعود درخشان تيم ملي به جام جهاني ۲۰۱۸ هم اينهمه آسان به نظر نرسيد. امروز فاصله ۱۰ امتيازي تيم ايران با تيم سوم جدول يعني امارات و ۴ بازي باقيمانده كه سه تاي آن خانگي است جاي هيچ بحثي باقي نميگذارد كه بليت قطر از هماكنون در جيب فوتبال ايران است. براي اينكه صعود تيم ملي به جامجهاني روي كاغذ هم قطعي شود و نام ايران برود كنار نام تيمهايي نظير آلمان و فرانسه و برزيل و... بايد تا بهمن صبر كنيم و بازي با عراق. تا آن روز ميتوان بدون استرس به ضعفهاي فوتبال ملي و فدراسيون پرداخت و برخي مشكلات قديمي را از نو مورد بررسي قرار داد. حالا ميتوان نگرانيهاي مربوط به ايجاد حاشيه يا تضعيف روحي تيم ملي را كنار گذاشت و صريح و بيپرده در مورد اتفاقات جاري حرف زد. فدراسيون و كارشناسان، كادرفني تيم ملي و بازيكنان بايد تكليف خودشان را با يكسري مسائل روشن كنند. هرچند بايد پذيرفت كه هيچ زماني براي نقد و مواجهه با مشكلات نامناسب نيست ولي در حال حاضر چنين جا افتاده كه بهتر است در شرايط حساس به مسائل اينچنيني كمتر پرداخته شود.
اسكوچيچ، آري يا نه؟
ديگر حتي قويترين منتقدان اسكوچيچ هم نميتوانند منكر قدرت او در گرفتن نتيجه بشوند كه اگر اين كار را كنند تنها خودشان را زير سوال بردهاند. با اين حال انتقادات به سبك بازي تيم ملي همچنان وجود دارد. برخي هم معتقدند اسكوچيچ براي رسيدن به جامجهاني بهترين گزينه و براي حضور در جامجهاني يك انتخاب نامناسب است. كساني كه ميگويند اسكوچيچ با كسب اين نتايج حق دارد تيمي كه خودش به جامجهاني رسانده را در قطر هدايت كند هم كم نيستند. اين بحثي است كه هيچگاه به پايان نميرسد. يعني اگر بزرگترين كارشناسان و مربيان دنيا بيايند و يك سمت دعوا بايستند بعيد است طرف مقابل قانع شود. در چنين شرايطي فدراسيون وظيفه دارد هرچه سريعتر تكليف را مشخص كند. عزيزي خادم براساس انتظاري كه از تيم ميرود بايد از سرمربي تيم ملي براي حضور در جامجهاني برنامه بخواهد و بعد از بررسي اين برنامه با حضور كارشناسان در كميته فني فدراسيون تصميم به ادامه يا لغو همكاري با اسكوچيچ بگيرد. واقعا نيازي نيست تا ۹ فروردين كه آخرين بازي تيم ملي در انتخابي جام جهاني برگزار ميشود صبر كنيم. درست هم نيست سرمربي تيم ملي تا آن زمان ميان كشمكشها دست به دست شود و خودش هم نداند بالاخره در تيم ملي ايران ميماند يا نه. در تمام دنيا هم اين مرسوم است كه با مربي يا بازيكن پيش از اتمام قرارداد وارد مذاكره ميشوند و خيلي زودتر از موعد براي ادامه يا پايان همكاري به نتيجه ميرسند. فدراسيون ميتواند اين تضمين را به اسكوچيچ بدهد كه در جام جهاني روي نيمكت تيم ملي خواهد بود يا ميتواند به او بگويد بعد از بازيهاي مقدماتي جام جهاني با او قطع همكاري خواهد كرد. اين حرفهايترين رفتاري است كه ميتوان انجام داد.
طارمي و طارميها
در ابتدا شايعات زياد بود كه برخي بازيكنان تيم ملي از اسكوچيچ خوششان نميآيد. بعد هم كه ماجراي مهدي طارمي پيش آمد برخي گفتند مشت نمونه خروار است. اما در عمل ثابت شد حتي اگر طارميها در تيم ملي زيادند اما علاقهاي به رسانهاي كردن آن ندارند. حتي شايع شد كه طارمي از دست برخي بازيكنان كه انتظار داشت پشت او در بيايند ناراحت شده. به هر حال به نظر ميرسد مشكل طارمي و اسكوچيچ برطرف شده و در اردوي بعدي تيم ملي در بهمن دوباره شاهد حضور مهاجم پورتو در تهران خواهيم بود. با اين حال آشتي اسكوچيچ و مهدي نبايد به معناي برطرف شدن تمام مشكل در نظر گرفته شود. بازيكنان تيم ملي بايد بدانند هيچكس، مطلقا هيچكس بالاتر از تيم ملي نيست. اين را كريم انصاريفرد در رختكن قبل از بازي با لبنان هم در گوش بچهها خواند. طارمي و طارميها بايد از امروز حواسشان را بيشتر جمع كنند. تيم ملي به راه خودش ادامه ميدهد و معطل هيچكس نميماند. از فلاني خوشم ميآيد و از فلاني بدم ميآيد مال فوتبال ملي كه قلب هشتادوچند ميليون ايراني به آن گره خورده، نيست. در اين مسير ماندگار شدن اسكوچيچ يا رفتني شدنش هم بيتاثير نيست. بازيكن اگر بداند مرد كروات قرار است در جامجهاني روي نيمكت تيم باشد حواسش را بيشتر جمع ميكند. چون ميداند جامجهاني ديگر بازي با لبنان و سوريه نيست. آنوقت ميفهمد كه او به عنوان بازيكن تيم ملي تنها يك وظيفه دارد. دويدن و تلاش كردن تا پاي جان درست مثل وحيد اميري. اين رويهاي است كه بازيكن تيم ملي بايد پيش بگيرد چه اسكوچيچ سرمربي تيم ملي باشد چه هر شخص ديگري.
لباس نداريم
بعد از برد مقابل لبنان بود كه مليپوشان در اقدامي هماهنگ به مشكلات تيم ملي در چند ماه گذشته اشاره كردند. مشكلاتي در حد نداشتن لباس و نگرفتن پاداش. رسانههاي عربي هم جمله مليپوشان كه گفتند ما مجبوريم لباسها را بعد هر بازي بشوييم و دوباره استفاده كنيم، برجسته كردند. شهابالدين عزيزيخادم هنگامي كه سكان هدايت فدراسيون را در اسفند سال گذشته به دست گرفت طرحهاي رويايي براي فوتبال ارايه داد. از درآمدزايي و حل مشكلات گفت. تمام اين ادعاها با پست اينستاگرامي بازيكنان به يكباره محو شد و حالا همه ميدانند اوضاع در فدراسيون از چه قرار است. عزيزي خادم و همكارانش چشمانتظار كمكهاي وزارت ورزش و خوبان عالم نشستهاند و مدام بر لزوم حمايتها از فوتبال پافشاري ميكنند. به هر حال چه با كمك وزارت ورزش چه با كمك آنها كه نفسشان حق است چه با برنامهريزي اين مشكلات بايد برطرف شود. اين چيزي نيست كه بتوان با حرفدرماني و جملات آغشته به كلمات انگليسي ماستمالي كرد. تيم ملي پشتيباني ميخواهد. پاداش به موقع و به اندازه ميخواهد. از همه مهمتر لباس ميخواهد. فدراسيون بيش از يك سال وقت دارد به هر طريقي كه شده يك قرارداد اسپانسري درست با يك شركت توليدكننده لباس امضا كند تا در جامجهاني نه تنها مليپوشان ما يك لباس شكيل و استاندارد به تن كنند كه مجموعه فوتبال از درآمدهاي اين قرارداد منتفع شود. نه اينكه مثل فدراسيون تحت مديريت مهدي تاج چند روز مانده به آغاز جامجهاني برويم از مغازه آديداس چند دست لباس سفارش بدهيم!