سخنان برخی خطیبان نماز جمعه طی هفتههای گذشته با واکنش افکار عمومی مواجه شد
انتقاد از
«تریبونِ انتقاد»
تریبون نماز جمعه همواره یکی از آن جایگاههایی است که تقریبا از همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب، از آنجا که بخشی بهدلیل طرح مسائل سیاسی و اخبار بحثانگیز روز مورد استفاده قرار گرفته و اساسا تریبونی است که ورود به مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی - که طی روزهای همان هفته بحثانگیز شده و علیالقاعده به رسانهها راه یافته- اگر نگوییم وظیفه اصلی، باید اعتراف کنیم ازجمله مهمترین وظایف این تریبونهاست و حتی فراتر از این، انگیزه اساسی فعالیت و به تعبیری فلسفه وجودی این تریبونها، بیان همین مسائل و معضلات است. همین ویژگی تریبون نمازجمعه هم باعث شده این تریبون - که بهعنوان رسانهای سنتی با قدمت دهها قرن، همچنان در دنیای امروز هم زنده و موثر است - همواره محل منازعه گفتمانها و جریانهای سیاسی و ازجمله موضوعات و سوژههای بحث سیاسی- رسانهای باشد.
بر همین اساس هم شاهد بودیم خطیبان نماز جمعه طی حدود 8 سال فعالیت دولت حسن روحانی اغلب سعی میکردند با لحن و موضعی انتقادی با مسائل مختلف طول هفته مواجه شده و اگرچه هر از گاه در حمایت از این و آن اقدام دولت نطق میکردند اما راهبرد اساسی و نگاه کلانشان بر این پایه استوار بود که منتقد دولت و مدافع ملت باشند. راهبرد و نگاهی که به نظر میرسد با فلسفه وجودی این تریبون سازگار باشد و اگرچه در پی طرح و ابراز بعضی مواضع افراطی و برخی زیادهرویها در انتقاد از عملکرد دولت مستقر، گاه انتقادهایی از سوی بخشهایی از افکار عمومی نسبت به این نوع نگاه و راهبرد تریبون نماز جمعه مطرح میشد، اما واقعیت این است که آنچه به واقع گلایه منتقدان را برمیانگیخت، نوعی تبعیض جناحی بود و به بیان دقیقتر تفاوت و تمایزی بود که بعضا خطیبان نماز جمعه میان فلان مسوول با مسوولی دیگر قائل میشدند؛ آنهم صرفا بهدلیل گرایش جناحی و طیف و گفتمان سیاسی که یک مسوول به آن گرایش داشت. نکتهای که بهخصوص طی دو، سه ماه گذشته که در پی تغییر دولت و روی کار آمدن نیروهای منتسب به جناح راست و محافظهکاران، ملموستر شده است؛ چه آنکه دیگر کمتر از آن انتقادهای تند و تیز علیه شخص رييس دولت، این یا آن وزیر و معاون رييسجمهوری، دیگر اعضای کابینه و مدیران دولت خبری میشنویم و لحن و کلامی حمایتی در این تریبونها جایگزین شده است.
آنچه اما طی یکی، دو هفته اخیر داوری درمورد چگونگی عملکرد تریبون نماز جمعه و خطیبان و ائمه جماعات را به بحث داغ رسانهها تبدیل کرده، سخنان برخی خطیبان در این مدت بود. سخنانی که در مواردی چنان در مسیر حمایت از دولت سیزدهم پیش رفت که به نحوی مقصر اوضاع بد اقتصاد را شهروندان توصیف میکرد و در مواردی دیگر نیز با نگاهی به نسبت مشابه آنچه در مورد قبل به نظر میرسید، علیه آنچه طی چند سال گذشته با کلیدواژه «عدالتخواهی» ازسوی طیفی خاص از نیروهای جوانتر فعال در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دنبال شده، مطرح شد و صراحتا بر منع و نفی این رویه ازسوی شهروندان تاکید داشت. بهخصوص آنکه این طیف خاص موسوم به «عدالتخواهان»، عمدتا به جناح راست و جریان محافظهکار نزدیک به حاکمیت گرایش دارد و زیرمجموعه گفتمان اصولگرایی دستهبندی میشود. البته با یک تفاوت مهم نسبت به دیگر اصولگرایانی که در حال حاضر علاوه بر برخی نهادهای انتصابی، دو قوه انتخابی مجریه و مقننه را در دست دارند و آن، اینکه این جوانان اصولگرا مدعی آن هستند که «عدالتخواهی» را ورای مسائل جناحی مدنظر دارند و در مسیر تحقق عدالت، ابایی از انتقاد و اعتراض علیه مسوولان منتسب به جناح راست نیز ندارند.
نکته حايز اهمیت دیگر در این ماجرا آن بود که در هر دو بحث، چه آنجا که شاهد بودیم یکی از خطیبان نماز جمعه در دفاع و حمایت از دولت سیزدهم تا جایی پیش رفت که تلویحا شهروندان را بهدلیل آنچه «درنظر نگرفتن خدا» عنوان کرد، مورد انتقاد قرار داد و همزمان با تقدیر و تشکر از عملکرد دولت ريیسی، از این گفت که «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی نمیشدند» و نیز چه آنجا که خطیبی دیگر در مخالفت تلویحی با «عدالتخواهی» مسائلی را مطرح کرد، گویندگان ازجمله سرشناسترین ائمه جمعه سراسر کشور بوده و درنتیجه، گفتههایشان با واکنشی گستردهتر نیز روبرو شد. این در حالی است که ماجرای نخست درست یک هفته پیش و در جریان یکی از خطبههای نماز جمعه پایتخت و زمانی رقم خورد که کاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران از طریق تریبون نماز جمعه تهران با مردم سخن میگفت. حال آنکه مورد دوم که دهه نخست ماه جاری، در نشست ائمه جمعه استان خراسان جنوبی مطرح شد، ازسوی محمدجواد حاجعلیاکبری یکی دیگر از خطیبان موقت نماز جمعه تهران و البته ريیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تهران مطرح شد درحالیكه همان زمان با واکنش گسترده افکار عمومی مواجه شد که این واکنشها به نحوی تا همین دیروز هم ادامه پیدا کرده و ازقضا همین دیروز سخنان حاجعلیاکبری ازسوی یکی از اعضای مجلس خبرگان موردتایید قرار گرفت و بر این اساس، آیتالله سیدعلی حسینی اشکوری در سخنانی تاکید کرد که آنچه ريیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه درخصوص پرهیز خطیبان جمعه از ورود به مصادیق عدالتخواهی مطرح کرده بود، درست است.
این درحالی است که همان زمان در پی انتشار سخنان حاجعلیاکبری برخی رسانهها با انتقاد از آنچه تقطیع و انتخاب گزینشی سخنان او عنوان کردند، از این مهم خبر دادند که در حالی تنها آن بخش از سخنان منتشر شده که این روحانی میگوید «آنچه برخی از افراد و جناحها تلقی دارند که امام جمعه عدالتخواه بیاید مصادیقی از فساد در منطقه را در خطبههای نماز جمعه مطرح کند، یک دروغ رسانهای بزرگی بود که مطرح شد تا چهرهسازی مصنوعی در بین شبکه امامت جمعه اتفاق بیفتد» و نیز بخشی دیگر که گفته بود «ائمه جمعه میدانستند که براساس نظر امامین انقلاب، طرح این نوع مسائل در خطبههای نمازجمعه بهصورت مصداقی ممنوع است و کسانی که از این ممنوعیت خارج شدند، باید پاسخگو باشند»، واقعیت آن است که این همه سخنان ريیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور نبوده و حاجعلیاکبری بین این دو جمله به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرده و گفته است: «اینها نمیدانند آحاد ائمه جمعه در کشور سالهاست پای مساله عدالت در منطقه خود ایستادهاند و پیگیری میکنند و بسیاری از دشواریها به برکت نماز جمعه حلوفصل شده و بسیاری از این نوع فسادها از طریق دستگاههای مسوول رهگیری شده است.» ادعای این رسانهها نیز کاملا درست بود و این جمله اخیر دقیقا در فاصله بیان دو جمله نخست ازسوی حاجعلیاکبری مطرح شده بود. با اینهمه همین تاکید ريیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه بر «ممنوعیت عدالتخواهی صریح با ذکر مصادیق ازسوی ائمه جمعه» نیز از سوی بسیاری از چهرههای سیاسی و همچنین علمای دینی مورد انتقاد قرار گرفت و بر این اساس این طیف از منتقدان با یادآوری خطبههای نماز جمعه سالهای نخست انقلاب از این گفتند که اصولا ائمه جمعه اتفاقا باید در بیان عدالت و افشای مفاسد صریح باشند. ناصر قوامی، روحانی اصلاحطلبی که علاوه بر منبرهای فراوانی که به زندگیاش دیده و نیز کنار چندسالی تدریس تاریخ فقه و فقها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، برای مقطعی نماینده مجلس نیز بوده و ازجمله ریاست کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ششم را نیز برعهده داشته، با انتقاد از این رویه به «اعتماد» گفته است: «ائمه جمعه همواره و در هر شرایطی باید طرف مردم و منتقد فساد باشند. اما متاسفانه پس از چندسال نخست انقلاب که دیگر شاهد حضور بزرگانی چون آیات منتظری یا طالقانی در نماز جمعه نبودیم، این ویژگی آرامآرام رنگ باخت و خطیبان نمازجمعه بهنحوی توجیهگر حاکمیت شدند.» او با انتقاد از نوع بیان مسائل ازسوی کاظم صدیقی تاکید کرده که «غلو بهدفعات ازسوی بزرگان دین اسلام منع شده اما متاسفانه بعضا شاهدیم که آقای صدیقی مرتکب آن میشوند.» قوامی همچنین نسبت به جانبداری جناحی برخی خطیبان نمازجمعه از برخی مسوولان نیز انتقاد کرده و میگوید: «اگرچه کلیات مسائلی که در خطبههای نماز جمعه مطرح میشود، از سوی شورای سیاستگذاری ائمه در اختیار ائمه جمعه قرار میگیرد اما بعید است مسائلی که ازسوی آقای صدیقی مطرح شده، مبتنی بر نظر و دیدگاه اعلامی شورای سیاستگذاری باشد.»
همزمان درحالیکه سیدرضا اکرمی روحانی اصولگرا با انتقاد از «افراط و تفریط» گفته که «باید به هر کسی به اندازه خودش نمره بدهیم، اما متاسفانه یا فرافکنی میکنیم یا برخی را نادیده میگیریم» و همچنین تاکید کرده که «قرآن میگوید هر کسی خلاف کند مقصر است؛ حالا مدیر کل یا آدم عادی تفاوتی ندارد»، محمد اشرفی اصفهانی روحانی اصلاحطلب و فرزند آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی ازجمله شهیدان محراب در گفتوگویی با اعتمادآنلاین، بر «جایگاه ارزشمند و رفیع» نماز جمعه تاکید کرده و گفته است: «کسی که میخواهد خطیب نماز جمعه شود، باید شرایطش را هم اعم از علم، درایت و سیاست داشته باشد.»