اسرار شكست ديپلماتيك امريكا در افغانستان (بخش دوم)
طالبان، سرمست غرور پيروزي
نويسندگان: استيو كول/ آدام انتوس
ترجمه: آرمين منتظري
ايالات متحده امريكا و طالبان مذاكرات رسمي خود را در تاريخ 22 ژانويه سال 2019 آغاز كردند. طرفين مذاكره در ساختمان استوانهايشكل و شيشهاي وزارت خارجه قطر در مركز دوحه، پشت ميز مذاكره نشستند. زلماي خليلزاد رياست هيات امريكايي و شير محمد عباس استانكزي نيز كه در سال 2011 و در دوران رياستجمهوري اوباما مدت كوتاهي با امريكا مذاكره كرده بود، رياست هيات طالبان را برعهده داشت. استانكزي در بيانيهاش آغاز مذاكرات گفت: «جنگ بيش از حد طولاني شده و خونهاي زيادي بر زمين ريخته شده است. ما تمايل داريم از طريق مذاكره صلح بر افغانستان حاكم شود.» عبدالله اميني يكي از مشاوران قديمي فرماندهي ارتش امريكا در كابل كه بسياري از نزديكانش را در اين جنگ طولانيمدت از دست داده است، به هنگام ترجمه سخنان استانكزي خطاب به هيات امريكايي با صداي بلند ميگريست.
خليلزاد به توافقي با طالبان دست يافت كه شامل چهار بخش بود: امريكا بايد از افغانستان خارج ميشد، طالبان بايد تضمين ميداد كه القاعده، داعش و ديگر گروههاي تروريستي عليه نيروهاي امريكايي عمليات انجام نخواهند داد، طالبان و جمهوري اسلامي افغانستان بايد در خصوص تقسيم قدرت مذاكره ميكردند و به توافق ميرسيدند و آتشبس هم بايد در افغانستان برقرار ميشد. هركدام از اين چهار بخش باهم در ارتباط متقابل بودند و خليلزاد اغلب ميگفت «تا زمانيكه بر سر همه موارد توافق نشود هيچ توافقي در كار نيست.» در ابتدا طرفين محترمانه باهم گفتوگو ميكردند. خليلزاد با اشاره به نيروهاي امريكايي گفت: «ما ميتوانيم تا اواخر آوريل نيمي از نيروهايمان را خارج كنيم. استانكزي هم به سرعت درباره ارايه تضمين مبارزه با تروريسم گفت: «ما هم تضمين ميدهيم كه اجازه ندهيم القاعده به نيروهاي شما حمله كند.» اما وقتي خليلزاد پيشنهاد كرد كه يك آتشبس ملي برقرار شده و مذاكرات تقسيم قدرت بين كابل و طالبان آغاز شود، استانكزي از پذيرش طفره رفت و گفت: «ما ميفهميم كه به تنهايي نميتوانيم بر افغانستان حكومت كنيم و نياز است از طريق مذاكره به توافقي دست پيدا كنيم.» اما استانكزي در ابتدا ميخواست در ازاي ارايه تضمين مبارزه با تروريسم از سوي طالبان، مطمئن شود كه نيروهاي امريكايي افغانستان را ترك خواهند كرد. آنها بر سر اين مساله چند روز مباحثه كردند. خليلزاد در جلسه آخر مذاكرات گفت «واشنگتن روي برقراري آتشبس سراسري اصرار دارد.» در نهايت نمايندگان طالبان گفتند كه اگر امريكا حقيقتا نشان بدهد كه ميخواهد از افغانستان خارج شود آنها هم حمله به نيروهاي امريكايي و ناتو را متوقف خواهند كرد اما جنگ طالبان براي سرنگوني دولت اشرفغني ادامه خواهد يافت. طالبان آتشبس با كابل را صرفا به عنوان يك دستور كار در مذاكرات آينده بين افغانها ميپذيرفت و اين خواسته بسيار بيشتر از آني بود كه مذاكرهكنندگان امريكايي بخواهند قبولش كنند. نيروهاي امريكايي براي دفاع از جمهوري اسلامي افغانستان در مقابل دشمنان مسلحش در اين كشور حضور داشتند؛ نام ماموريتشان نيز «حمايت قاطع» بود. فرماندهان امريكايي معتقد بودند كه بدون شكلگيري توافق سياسي ميان افغانها و بدون برقراري يك آتشبس ماندگار، خروج از افغانستان خطرناك و غيرشرافتمندانه است. اما خليلزاد نگران بود كه مبادا رويكرد سختگيرانه باعث توقف مذاكرات شود و ترامپ را وادار كند كه حتي سريعتر از آنچه برنامهريزي شده بود، جمهوري اسلامي افغانستان را به حال خودش واگذارد. بنابراين پيشنهاد كرد كه كمي بعد، بار ديگر در اين خصوص مذاكره كنند.
اواخر فوريه خليلزاد دوباره به دوحه بازگشت و در هتل ريزكارلتون در سواحل خليجفارس مستقر شد. خليلزاد و ملا عبدالغني برادر، بنيانگذار طالبان، در اين هتل ناهاري باهم صرف كردند. ملا برادر قبل از سقوط دولت طالبان در افغانستان، معاون وزير دفاع دولت طالبان بود. بنا به گفته مقامات افغان و امريكايي، بعد از اينكه حامد كرزي به رياستجمهوري افغانستان رسيد، برادر كه تا آن زمان مخفي شده بود، يك كانال مخفي مذاكره سياسي را بين طالبان و دولت جديد افغانستان ايجاد كرد. در سال 2010، يك تيم مشترك از سازمان سيا و سازمان اطلاعات پاكستان ملا برادر را در كراچي بازداشت كردند و او در پاكستان زنداني شد و كمي بعد هم در حصر خانگي قرار گرفت. بعد از اينكه خليلزاد به عنوان نماينده ويژه ترامپ انتخاب شد، قمر جاويد باجوا، فرمانده ارتش پاكستان را متقاعد كرد كه با هدف نشان دادن حسننيت، ملا برادر را آزاد كند. بنا به گفته ليزا كورتيس، كارشناس مسائل افغانستان در تيم امنيت ملي ترامپ، خليلزاد در يك ملاقات به ملا برادر گفت: «من دربارهات تحقيق كردهام. ميدانم كه تو به صلح اعتقاد داري.» ليزا كورتيس در آن قرار ملاقات شخصا حضور داشت. ملا برادر نيز در پاسخ گفت: «ميدانم كه اگر به خاطر شما نبود من الان پشت اين ميز ننشسته بودم.»
وقتي كه ملا برادر به دوحه آمد، خليلزاد و پمپئو اين اقدام را نشانه جديت طالبان در مذاكرات تلقي كردند. چه اينكه پمپئو يك بار به خليلزاد گفت كه ملا برادر بازيگر بسيار پيچيدهاي است. يك روز بعد از آن قرار ناهار، خليلزاد به اتاق محل اقامت ملا برادر در هتل رفت كه چشماندازي رو به استخري داشت كه زنان با مايو در آن مشغول شنا بودند. خليلزاد به شوخي به ملا برادر گفت: «حتما احساس ميكني وارد بهشت شدي.» ملا برادر به سمت پنجره رفت و پرده اتاق را پايين كشيد.
مذاكرات ميان امريكاييها و طالبان در طول بهار آن سال ادامه يافت. ابتدا در هتل ريزكارلتون و سپس در كلوپ ديپلماتيك دوحه. ملا برادر بهطور منظم در مذاكرات شركت نميكرد اما خليلزاد اغلب بهطور خصوصي با او در اتاق هتلش ديدار ميكرد. علاوه بر اين خليلزاد مرتبا از طريق واتساپ با برخي از اعضاي هيات طالبان و چند تن از دستياران اشرفغني گفتوگو ميكرد و گاهي هم از طريق پيامرسان سيگنال به اشرفغني پيام ميداد. مانور ديپلماتيك سريع و درهم و برهم او باعث شده بود كه رديابي اقداماتش براي مقامات پنتاگون و كاخ سفيد دشوار باشد. به قول يكي از مقامات پنتاگون، اعضاي تيم مذاكرهكننده امريكا عادت داشتند به شوخي بگويند كه «تنها سختافزاري در جهان كه ميشود بيشترين سوءاستفاده از آن را كرد، تلفن زل است.» چون خليلزاد مدام از طريق تلفن گفتوگوهايي ميكرد كه كسي قرار نبود آنها را بشنود. به قول اين مقام پنتاگون «خليلزاد خودش اين روش را «ديپلماسي بداهه» ميناميد اما براي باقي ما اين كارش يك آشوب تمامعيار بود.» نوزدهم آوريل، اشرفغني نامهاي براي پمپئو نوشت و در آن شكايت كرد كه او از مذاكرات خليلزاد با طالبان كنار گذاشته شده و خليلزاد در طول 16 روزي كه از مذاكرات ميگذرد تنها 6 دقيقه با او صحبت كرده است.
در جلسات رسمي مذاكرات، استانكزي و ديگر مذاكرهكنندگان طالبان شركت ميكردند. يكي از زندانيان سابق زندان گوآنتانامو كه در دوره مذاكره طالبان با دولت اوباما، از زندان آزاد شده بود نيز در اين جلسات شركت ميكرد. جلسات ساعت دهونيم صبح شروع ميشد. امريكاييها معمولا زودتر در جلسه حاضر ميشدند و هيات طالبان معمولا دير ميكرد. اوايل تابستان طرفين پيشنويس توافقنامه نهايي را بين خود ردوبدل كردند. خليلزاد روز چهاردهم جولاي را به عنوان روز امضاي توافقنامه انتخاب كرد و برنامهريزي براي مذاكرات بعد از امضاي توافقنامه را كه قرار بود در اسلو بين طالبان و نمايندگان دولت افغانستان صورت گيرد، آغاز كرد. قرار بود در اين مذكرات آينده سياسي افغانستان رقم بخورد.
براي امريكا هنوز معلوم نبود كه آيا طالبان آتشبس را پذيرفته و جنگ با دولت افغانستان را متوقف خواهد كرد يا خير. اوايل جولاي، مولي في، معاون زلماي خليلزاد، در اين خصوص به استانكزي فشار وارد كرد. او در ديدار با استانكزي تاكيد كرد كه اين موضوع براي «مقامات عاليرتبه دولت امريكا بسيار مهم است.» اما استانكزي كوتاه نيامد و درخواست جديدي مطرح كرد. او گفت كه ميخواهد هزاران نيروي طالبان كه در زندانهاي دولت غني زنداني بودند، آزاد شوند. نمايندگان طالبان اصرار داشتند كه به اين امتياز نياز دارند تا بتوانند گروههاي تندرو در ساختار قدرتشان را قانع كنند كه مذاكرات صلح به نفعشان است. خليلزاد گفت امريكا تلاش خواهد كرد غني را در اين خصوص قانع كند. اندرو وال، فرمانده نيروي دريايي به ياد ميآورد كه وقتي افسران ارتش امريكا كه در اتاق حاضر بودند متوجه شدند كه طالبان ممكن است زندانيهايش را بگيرد بدون اينكه تعهدي براي آتشبس بدهد، ميخواستند از اتاق خارج شوند. او ميگويد: «معلوم بود كه خليلزاد به هر قيمتي توافق را ميخواست و تمايل داشت هر امتيازي به طالبان بدهد. اصلا مشخص نبود كه آيا واقعا خط قرمزي داريم يا نه.» روز سوم جولاي، پيشنويس توافقنامه بهروز شد تا موضوع آزادي 5 هزار زنداني طالبان در آن گنجانده شود. در عوض طالبان نيز هزار زنداني دولت افغانستان را آزاد ميكرد. يك هفته بعد، ژنرال آستين ميلر، فرمانده نيروهاي ناتو در افغانستان به دوحه پرواز كرد و خليلزاد يك قرار صبحانه با او گذاشت. كمي بعد نادر نادري و عبدالمتين بيك، مشاوران جوان اشرفغني كه پيشتر با نمايندگان طالبان صحبت كرده بودند، به آنها پيوستند. نادري و بيك تعريف كردند كه چند نماينده طالبان با افتخار از شكست امريكاييها سخن ميگفتند. يكي از نمايندههاي طالبان با خوشحالي و ذوق ميگفت: «آنها دمشان را روي كولشان گذاشتهاند و ميخواهند فرار كنند.» بيك بعدها به خليلزاد گفت: «به خاطر خدا هم كه شده، بيدار شو. طالبان اصلا اهل مذاكره نيست. آنها اصلا به دنبال توافق سياسي نيستند. آنها از همين حالا فرياد پيروزي سر دادهاند.» اما خليلزاد از او خواست نگران نباشد: «من آنها را گوشه رينگ بردهام. توافق سياسي حتما رخ خواهد داد.» البته خليلزاد در گفتوگو با نيويوركر اين گفتوگو را تكذيب كرد.
در تاريخ 14 جولاي هيچ توافقي براي اعلام كردن وجود نداشت. روز هفتم اوت، مذاكرهكنندگان در كلوپ ديپلماتيك دوحه، درباره دو پيوست محرمانه پيشنويس توافق گفتوگو كردند تا اختلافات باقيمانده را حل كنند. يكي از اين پيوستها مربوط به تعهد طالبان به سركوب القاعده و داعش بود و ديگري ارتباطي بود كه بايد ميان خروج نيروهاي امريكا از افغانستان و كاهش خشونتها در اين كشور به وجود ميآمد. خليلزاد كه دريافته بود طالبان جنگ با دولت افغانستان را كنار نميگذارد، پيشنهاد كرد كه همه طرفها بهطور موقت جنگ در 5 ايالت از 34 ايالت افغانستان را متوقف كنند تا نيروهاي امريكايي بتوانند به سلامت از افغانستان خارج شوند. در باقي افغانستان جنگ ميتوانست ادامه داشته باشد و اگر نيروهاي طالبان به نظاميان دولت افغانستان حمله ميكردند، نيروهاي امريكايي ميتوانستند مداخله كنند. اما اگر طالبان حملاتش به نيروهاي ارتش افغانستان را متوقف ميكرد آنوقت امريكا هم اقدام متقابل صورت ميداد و در نتيجه يك آتشبس محلي برقرار ميشد. اما از آنجاييكه امريكا به دفاع از نيروهاي ارتش افغانستان متعهد بود، مولي في، معاون خليلزاد براي نمايندگان طالبان توضيح داد كه ميزان كاهش حمايت امريكا از نيروهاي ارتش افغانستان رابطه مستقيمي با اقدامات طالبان دارد. او گفت: «قدرت دست شما است. اگر شما حمله نكنيد آنوقت ما هم حمله نخواهيم كرد.» في اذعان كرد كه اين پيشنهاد كمي پيچيده است بنابراين ترجيح ما برقراري آتشبس در سراسر افغانستان است.
البته مشخص بود كه اين پيشنهاد مقدمهاي براي سردرگمي و مناقشات بيشتر است. هر دو طرف پذيرفتند كه امريكا ديگر عليه نيروهاي طالبان عمليات نخواهد كرد. اما دو طرف در خصوص اينكه در چه شرايطي امريكا نبايد به دفاع از نيروهاي ارتش افغانستان برخيزد باهم اختلافنظر داشتند. طالبان معتقد بود كه نيروهاي ژنرال ميلر تنها اجازه دارند عليه شورشيان طالبان كه مستقيما در حملهاي دست دارند، عمليات كنند اما ژنرال ميلر معتقد بود كه اين تفسير كمي محدودكننده است. او معتقد بود نيروهايش بايد اجازه داشته باشند كه عليه آن دسته از نيروهاي طالبان كه برنامه حملهاي را طرحريزي كردهاند نيز حمله پيشگيرانه انجام دهد.
اما به هر حال اين پيشنهاد در هر دو وجه خود، امتيازي براي طالبان محسوب ميشد و ارتش اشرفغني را بهشدت به خطر ميانداخت. سالها بود كه نيروهاي ارتش افغانستان با تكيه بر پشتيباني هوايي بمبافكنها و توپخانه امريكا در عملياتهاي زميني شركت كرده و به مواضع طالبان و خطوط تداركاتيشان حمله ميكردند. حالا و با اين پيشنهاد، نيروهاي ارتش افغانستان در عملياتها به حال خود رها ميشدند و اگر به آنها حمله ميشد، نميتوانستند مطمئن باشند كه نيروهاي امريكا چطور و در چه زماني به كمكشان خواهند رفت. اما خليلزاد معتقد بود فصول مشترك كافي در مذاكرات ايجاد كرده كه بتواند توافق را نهايي كند. او پيشنويس توافق را با غني به اشتراك گذاشت. البته در ابتدا پيوستها را براي غني ارسال نكرد چون نگران بود مبادا پيوستها به بيرون درز پيدا كنند. همانطوركه پيشبيني ميشد غني با پيشنويس مخالفت و برخي تغييرات را در سند توافق نشانهگذاري كرد. پمپئو و خليلزاد اكثر آن تغييرات را ناديده گرفتند و روز شانزدهم ماه اوت، در مجموعه گلف بدمينسر در نيوجرسي، يك جلسه توجيهي درباره توافق براي دونالد ترامپ برگزار كردند. خليلزاد به همراه مايك پنس، معاون رييسجمهوري، جان بولتون و ديگر مقامات امنيت ملي به اتاق كنفرانس ترامپ پيوستند. خليلزاد درباره تعهد طالبان به اينكه اجازه نخواهد داد القاعده به نيروهاي امريكا حمله كند، توضيحاتي ارايه كرد. وقتي كه صحبت به تغييرات پيشنهادي اشرفغني و نارضايتي او از پيشنويس توافق رسيد، ترامپ گفت: «چرا وقتتان را با صحبتكردن با اشرفغني هدر ميدهيد؟ اين مردك متقلب است.»
ترامپ از خليلزاد پرسيد: «آيا امريكا ميتواند چيزي به طالبان بدهد كه آنها را وادار به همكاري كند؟»
- : «منظورتان چيست آقاي رييسجمهور؟»
- : « مثلا پول به آنها بدهيم.»
- : «آقاي رييسجمهور آنها در ليست گروههاي تروريستي ما هستند. ما قانونا نميتوانيم به آنها پول بدهيم.»
و بعد، قبل از اينكه خليلزاد بتواند توضيح دهد كه ممكن است جنگ طالبان عليه كابل ادامه يابد، ترامپ موضوعي ديگر را پيش كشيد.
روز 25 اوت، در دوحه، طالبان پيشنويس نهايي آخرين پيوست را درباره مبارزه با تروريسم و محدوديت عمليات نظامي پذيرفت. ادبيات متن طالبان را از حمله به نيروهاي امريكا و ناتو در ميانه خروج از افغانستان منع ميكرد. به گفته يكي از مقامات حاضر در جلسه، ژنرال ميلر به نمايندگان طالبان گفت: «اگر يك امريكايي بعد از امضاي اين توافقنامه جانش را از دست بدهد، توافق خاتمهيافته تلقي ميشود.» ميلر در خصوص جنگ طالبان عليه دولت افغانستان نيز گفت كه اقدامات ضروري و محتاطانه براي دفاع از نيروهاي ارتش افغانستان چنانچه مورد حمله قرار گيرند را صورت خواهد داد اما وارد عمليات تهاجمي عليه طالبان نخواهد شد.
همچنين نمايندگان طالبان درخواست كردند كه تعهد شفاهي مقامات امريكايي نيز ثبت و ضبط شود. نمايندگان طالبان در خصوص اقدامات ضد تروريسم نيز گفتند كه از «ادامه عمليات نيروهاي امريكايي عليه داعش و القاعده استقبال ميكنند.» آنها گفتند: «اگر امريكا مواضع داعش را بمباران كند ما دور گردنتان گل مياندازيم.» در خصوص القاعده هم به امريكاييها گفتند «هر تعدادشان را كه ميتوانيد، بكشيد.» آنها براي به دست آوردن نظر مساعد ميلر نيز متعهد شدند كه به شهرهاي بزرگ افغانستان و ساختمانهاي ديپلماتيك حمله نكنند.
اواخر ماه اوت، ترامپ پيشنهاد كرد كه نمايندگان طالبان به كمپ ديويد دعوت شوند تا توافق امضا شود. اما در روز پنجم سپتامبر، يك اتومبيل بمبگذاريشده در كابل منفجر شد كه به كشته شدن دهها نفر از جمله الياس آنجل بارتو اوريتز، نظامي 34 ساله امريكايي انجاميد. آخر هفته ترامپ با انتشار يك توييت طالبان را مسوول بمبگذاري معرفي كرده و به اين ترتيب گفتوگوهاي صلح پايان يافت. ترامپ نوشت: «اگر آنها نتوانند موافقت كنند در طول اين گفتوگوهاي صلح آتشبس برقرار باشد و قرار باشد 12 فرد بيگناه را بكشند، آنوقت به احتمال زياد آنقدر قدرت ندارند كه براي رسيدن به يك توافقنامه معنادار، مذاكره كنند.» همان روز پمپئو به خليلزاد گفت به امريكا برگردد.
يكي از مقامات كاخ سفيد ميگويد: «وقتي كه ترامپ از توافق خارج شد من حقيقتا از خوشحالي به هوا پريدم. وقتي كه آن توييت منتشر شد حقيقتا خوشحال شدم.» بسياري از مقامات دولت امريكا از جمله جان بولتون و ديگر دستياران امنيت ملي معتقد بودند كه مفاد توافق به طرز گستردهاي به نفع طالبان است. اما اين پيروزي كوتاهمدت بود. دو ماه بعد، تيم خليلزاد توانست دو استاد دانشگاهِ امريكايي افغانستان را كه سال 2016 توسط طالبان ربوده شده بودند و توسط شاخه حقاني طالبان در زندان نگهداري ميشدند، آزاد كند. البته قبل از آن اشرفغني دستور آزادي انس حقاني، يكي از اعضاي جوان شبكه حقاني را صادر كرده بود. در پيامد اين مبادله زندانيان، پمپئو به خليلزاد گفت كه بار ديگر مذاكرات صلح را از سر بگيرد.
روز هفتم دسامبر ملا برادر بار ديگر در دوحه با خليلزاد ديدار كرد و بار ديگر روي تعهد امريكا بر خروج فوري از افغانستان تاكيد كرد. ملا برادر گفت: «هدف ما اين است كه روز امضا و اعلام رسمي اين توافق مشخص شود.» آنها تصميم داشتند توافقي كه در تابستان محقق شده بود را امضا كنند. پمپئو با اشرفغني تماس گرفت و به او اطلاع داد كه توافق بار ديگر در دسترس است و تنها آن زمان بود كه غني متوجه شد فقط برخي از تغييراتي كه در توافق صورت داده بود، لحاظ شدهاند. روز 29 فوريه سال 2020، خليلزاد و ملا برادر در هتل شرايتون دوحه توافقنامه صلح را امضا كردند. غني كه دريافته بود چارهاي جز همكاري ندارد در بيانيهاي مشترك با دولت ترامپ از اهداف توافق دفاع كرد اما تصريح كرد كه با مفاد آن مخالف است. مايك پمپئو در جشن امضاي توافق در دوحه تصريح كرد كه «اين توافق هيچ معنايي ندارد مگر اينكه همه طرفهاي آن، اقداماتي موثر براي اجراي تعهدات و قولهايشان صورت دهند.» هيبتالله آخوندزاده، رهبر اسرارآميز طالبان نيز از مكاني نامعلوم بيانيهاي صادر و تصريح كرد كه «تعهد امريكاييها به خروج از افغانستان يك پيروزي جمعي براي همه ملتهاي مسلمان و مجاهد است.» يك روز بعد، ترامپ با غني تماس گرفت و گفت: «ما براي اجراي اين توافق روي شما حساب باز كردهايم.» منظور ترامپ معامله تقسيم قدرت غني با طالبان بود. ترامپ گفت: «اين توافق مورد حمايت مردم امريكا است و بين دشمنان امريكا نيز محبوب است.» غني در پاسخ گفت كه «مساله كليدي اين است كه تعهد طالبان براي كاهش خشونتها قابليت راستيآزمايي داشته باشد.» غني اعلام كرد كه حاضر است تيمي را براي مذاكره با طالبان اعزام كند. ترامپ هم در پاسخ گفت: «خيلي خوب است. بايد اين كار را تمام كنيم. اگر به چيزي نياز داشتيد حتما با من تماس بگيريد.» دو روز بعد، ترامپ با ملا برادر تماس گرفت. بنا بر گفتههاي مقامي كه در حين اين تماس تلفني در اتاق حضور داشت، ترامپ به ملا برادر گفت: «شماها جنگجويان سرسختي هستيد. چيزي هست كه از من بخواهيد؟» ملا برادر هم گفت: «زندانيان ما بايد آزاد شوند. شنيدهام غني همكاري نخواهد كرد.» ترامپ هم گفت از پمپئو خواهد خواست به غني فشار بياورد. اواخر همان ماه، پمپئو در كابل با غني ملاقات كرد و از او خواست در خصوص آزادكردن زندانيان طالبان منعطف باشد. البته او به غني اطمينان داد و گفت: «اهرم قدرت شما ايالات متحده امريكا است. اگر ما چيزي را كه ميخواهيم به دست نياوريم از افغانستان نخواهيم رفت. ما تنها زماني خواهيم رفت كه راهحلي سياسي در افغانستان به دست آمده باشد.» غني در پاسخ گفت: «اين شفافيتي كه شما در مذاكراتتان با ما داريد چيزي است كه ما هرگز نمونهاش را نداشتهايم.»
مشاوران غني فهرستي از چند صد زنداني طالبان كه آزاديشان خطر كمتري داشت را تهيه كردند. در تهيه اين فهرست دقت شد كه زندانيان به جرايمي نظير قتل، آدمربايي و تجارت موادمخدر محكوم نشده باشند و اعدامي نيز نباشند. اواخر ماه مه، غني اين فهرست را منتشر كرد. اما طالبان سر حرفش بود و تاكيد كرد كه همه 5 هزار زنداني طالبان بايد آزاد شوند و در غير اينصورت با دولت غني مذاكره نخواهد كرد.» خليلزاد ميگويد: «طالبها كاملا به خودشان مطمئن بودند. آنها ميدانستند ما بهشدت خواهان آغاز مذاكرات بين افغانها هستيم.» با بالاگرفتن قضيه آزادي زندانيان، خليلزاد با پيامي از سوي ترامپ در ارگ رياستجمهوري افغانستان با غني ديدار كرد. ترامپ در پيامش تصريح كرده بود: «ما آماده همكاري با آقاي اشرف غني هستيم اما اگر اين دريافت اشتباه وجود دارد كه ما ميتوانيم يك هدف بزرگ را قرباني يك مساله بياهميت كنيم، در اينصورت حاضريم كيفيت روابطمان با آقاي غني را تغيير دهيم.» غني خشكش زده بود. رو به خليلزاد كرد و گفت: «امريكا چيزي بدهكار ما نيست. اگر ميخواهيد برويد، راه باز است. به سلامت.» اما واقعيت اين بود كه دولت غني بهشدت به پول و قدرت نظامي امريكا وابسته بود. يكي از مشاوران امنيت ملي غني ميگويد: «امريكاييها درباره خواستههايشان از ما فقط اشاراتي ميكردند اما اگر ما آن خواستهها را برآورده نميكرديم فشار زيادي به ما وارد ميكردند. از اين منظر ادعاي غني در اين خصوص كه افغانستان بدون امريكاييها هم مشكلي نخواهد داشت يا ناشي از شجاعت احمقانه غني بود يا آرزوها و خيالبافيهايش.»
روز 29 جولاي، خليلزاد و ژنرال ميلر به ديدن اشرفغني رفتند. آنها تضمينهاي جديدي از سوي ملا برادر براي غني آورده بودند. آنها از قول ملا برادر به غني گفتند كه اگر همه زندانيان طالبان را آزاد كند، طالبان هم تمايل خواهد داشت خشونت را به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش داده و روند تقسيم قدرت را به سرعت آغاز كند. غني اين پيشنهاد را پس زد و گفت: «اگر امريكا ميخواهد زندانياني كه به اعدام محكوم شدهاند يا بزرگترين قاچاقچيان مواد مخدر از زندان آزاد شوند، در اين صورت مسووليت عواقبش را هم بايد بپذيرد چون من چنين مسووليتي را قبول نميكنم.»
در نهايت اشرفغني راهحلي براي اين مشكل پيدا كرد كه خواسته امريكا را نيز برآورده ميكرد. غني به جاي اينكه خودش تصميم بگيرد، از شوراي مشورتي لوي جرگه خواست درباره سرنوشت برخي از زندانيان خاص طالبان تصميمگيري كند. اوايل ماه اوت، لوي جرگه آزادي همه زندانيان طالبان را تاييد كرد. روز دوازدهم سپتامبر، شش ماه پس از امضاي توافق صلح طالبان با امريكا، گفتوگوهاي بينافغانها به صورت رسمي در دوحه آغاز شد. تيم 21 نفره افغانستان از ماهها قبل خود را براي اين مذاكرات آماده ميكرد و يك بنياد آلماني نيز با برگزاري سمينارهايي، روشهاي مذاكره را به آنها آموزش ميداد. اما آنچه مذاكرهكنندگان دولت افغانستان در دوحه دريافتند اين بود كه نمايندگان طالبان بيش از اندازه كلهشق هستند. بيشتر از دو ماه طول كشيد تا طرفين تنها روي يك مورد از موارد اختلافي به توافق برسند. حبيبه سرابي، يكي از نمايندگان هيات افغانستان ميگويد: «نمايندگان طالبان سرمست غرور ناشي از شكست امريكا بودند.» در حين مذاكره ميان دو طرف، طالبان در برخي ولايات افغانستان نظير قندهار و هلمند عملياتهايي صورت داد كه به قول ميلر با روح توافق صلح دوحه در تضاد بود. در طول سهماهه آخر سال 2020 و بعد از آزادي زندانيان طالبان از زندان، خشونت سراسر افغانستان را در نورديد و تعداد تلفات غيرنظاميان تا 45 درصد در مقايسه با سال 2019 افزايش يافت. طالبان همچنين به حملاتي كه نيروهاي امريكايي در حمايت از ارتش افغانستان صورت ميدادند، معترض و معتقد بودند اين اقدامات امريكا در تضاد با پيوست توافق دوحه است. شورشيان طالبان درست مانند يك بنياد حقوقي كه براي شكست دادن مخالفان و به كرسي نشان حرف خود، انبوهي از نامهها را بر سر مخالف سرازير ميكند، بيشتر از 600 نامه شكايت به تيم خليلزاد ارسال و از اين نامهها براي توجيه شدت دادن به عمليات نظامي خود عليه كابل استفاده كردند.
(بخش نخست اين گزارش روز يكشنبه 21 آذر 1400، در صفحه 4 روزنامه اعتماد به چاپ رسيده است. بخش سوم و پاياني آن را در شماره فردا مطالعه كنيد.)
روز 29 جولاي، خليلزاد و ژنرال ميلر به ديدن اشرفغني رفتند. آنها تضمينهاي جديدي از سوي ملا برادر براي غني آورده بودند. آنها از قول ملا برادر به غني گفتند كه اگر همه زندانيان طالبان را آزاد كند، طالبان هم تمايل خواهد داشت خشونت را به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش داده و روند تقسيم قدرت را به سرعت آغاز كند. غني اين پيشنهاد را پس زد و گفت: «اگر امريكا ميخواهد زندانياني كه به اعدام محكوم شدهاند يا بزرگترين قاچاقچيان مواد مخدر از زندان آزاد شوند، در اين صورت مسووليت عواقبش را هم بايد بپذيرد چون من چنين مسووليتي را قبول نميكنم.»