بار گران روسيه
در «خارج نزديك»
كوروش احمدي
بحران ناشي از نارضايتي عمومي در قزاقستان، نه تنها سياست و حكومت در اين كشور را تحتتاثير قرار داده، بلكه كار روسيه در مديريت تحولات در مناطقي كه اين كشور «خارج نزديك» مينامد را نيز دشوارتر كرده است. تضعيف نورسلطان نظربايف و خانواده و دستپروردههاي او كه هدف اصلي شعارهاي معترضين هستند، يكي از نتايج اوليه اين اعتراضات بوده است. ضربهاي كه به مدل حكومتي قزاقستان از اين رهگذر وارد شده، نه تنها حكومت اين كشور را تضعيف خواهد كرد، بلكه اثرات مشابهي نيز بر 5 كشور ديگر منطقه كه سيستم حكومتي مشابهي دارند، خواهد
داشت.
مداخله نظامي «سازمان پيمان امنيت جمعي» براي سركوب اعتراضات در قزاقستان تحول مهم ديگري است. اين اقدام بعد از درخواست دولت قزاقستان در 5 ژانويه و با استناد به ماده 4 اساسنامه اين سازمان صورت گرفت و به اعزام «نيروي حفظ صلح» به قزاقستان با ظرفيت 2500 سرباز انجاميد. اين سازمان قبلا درخواست مشابهي از قرقيزستان در 2010 براي سركوب اعتراضات داخلي و از ارمنستان در 2021 براي كمك در جنگ با آذربايجان را نپذيرفته بود. سازمان مذكور كه علت وجودي اصلياش حفظ وضع موجود در پنج كشور متحد روسيه است، اكنون شش عضو (ارمنستان، بلاورس، قزاقستان، روسيه، قرقيزستان و تاجيكستان) دارد، در 1994 شروع به كار كرد و در سال 2002 به مرتبه يك اتحاد نظامي ارتقا يافت. آذربايجان، گرجستان و ازبكستان كه قبلا عضو اين پيمان بودند، بعدا از آن خارج شدند. شش كشور عضو از بقاياي 15 جمهوري شوروي سابق هستند كه همچنان در مدار مسكو باقي ماندهاند. 9 كشور ديگر هر يك به شكلي حساب خود را از مسكو جدا كرده و به درجات متفاوت به كمپ غرب پيوسته يا مانند تركمنستان بيطرفي اختيار كردهاند. آنچه امروز وجه همت دولت روسيه است، جلوگيري از خروج اين پنج كشور از مدار مسكو و نزديك شدن آنها به غرب است. براي اين منظور حفظ نظامهاي سياسي در اين كشورها كه به درجات مختلف اقتدارگرا است و يك حاكم مادامالعمر در راس اكثر آنها قرار دارد، در دستور كار مسكو است.
شيوهاي كه براي خاموش كردن اعتراضات در قزاقستان انتخاب شد، چالش جديدي براي مدل حكمراني اين كشورها و همسويي ژئوپليتيك آنها با روسيه خواهد بود. توسل روسيه به نيروي نظامي ميتواند بر تنش بين گروه قومي قزاق (حدود 69%) و گروه قومي روستبار در قزاقستان (حدود 19%) بيفزايد و به احساسات ضدروسي دامن بزند. وزير خارجه روسيه در 9 نوامبر گذشته از «روسستيزي قزاقها» كه به قول او هدفش اعتلاي ناسيوناليسم قزاق و لطمه زدن به همكاري دو كشور است، سخن گفته و به مواردي از روسآزاري در قزاقستان اشاره كرده بود. تحولات قزاقستان همچنين ميتواند به احساسات ضدروسي در ديگر جمهوريهاي شوروي سابق
دامن بزند.
چين نيز كه نگران رشد مليگرايي و گرايشهاي مذهبي و ليبرالي در جوار مرزهايش است، از سركوب اعتراضات در قزاقستان حمايت كرد. رييسجمهور چين در 7 ژانويه از «انقلاب رنگي» و نفوذ خارجي در قزاقستان سخن گفت. اگرچه چين از اعزام «صلحبانان» به قزاقستان حمايت كرد، اما از آنجا كه طي سي سال گذشته چين و روسيه رقيب يكديگر در آسياي ميانه بودهاند، پكن همزمان از هر تحولي كه موجب رونق كار سازمان پيمان امنيت جمعي به عنوان رقيبي براي سازمان همكاري شانگهاي شود، خشنود نخواهد بود.
عامل ديگري كه عليه نفوذ روسيه در «خارج نزديك» كار ميكند، احتمال تمايل برخي دولتهاي منطقه به اصلاحات است. اين دولتها ممكن است صِرف سركوب را كافي نشمرند و با توجه به روند افزايشي فشار ناشي از احساسات ناسيوناليستي جوانان و تمايلات ليبرالي طبقه متوسط شهري برخي اصلاحات را در دستور كار قرار دهند. نمونههايي از اين اصلاحات، ازجمله فاصله گرفتن دولت قزاقستان از نظربايف و دستپرورههايش را طي هفته گذشته شاهد بوديم. با توجه به احساسات ضدروسي در تظاهرات اخير، فاصله گرفتن تدريجي از مسكو نيز ميتواند
در دستور كار قرارگيرد.
شوروي و روسيه همواره با مشكل حفظ متحدان و دوستان در مدار خود مواجه بوده است. شوروي از طريق «احزاب برادر» و كنترل رهبري آنها و نيز سازمانهاي اطلاعاتي سعي داشت تا مانع فاصله گرفتن متحدان اروپاي شرقي از محور مسكو شود و آنگاه كه اين ابزارها كفايت نميكرد، از جمله در لهستان در 1956 و چكوسلواكي در 1968، از اعزام تانكها ابايي
نداشت.
يكي از بزرگترين مشكلاتي نيز كه روسيه در دوره بعد از فروپاشي شوروي داشته، جلوگيري از تمايل جمهوريهاي سابق شوروي به جانب غرب بوده است؛ به عبارت ديگر، دوستان و متحدان شوروي و روسيه همواره بار گراني براي اين كشور بودهاند كه اقتصاد نحيف آن توان كشيدنش را نداشته است، در حالي كه شرايط در اردوگاه رقيب از اين جهت هميشه متفاوت بوده است.