خاطرات سفر و حضر (135)
اسماعيل كهرم
از دنياي حشرات بگويم بهخصوص مورچهها (با بيش از 10.000 گونه) و زنبورها با بيش از 20.000 گونه شناخته شده زنبور، تقريبا چيزي نميدانيم. مثلا نوعي مورچه به نام (مورچه نظامي) طعمهاي كه تا 50 برابر اندازه خودشان باشد در چشم به هم زدني تكهتكه ميكنند و تكهها را به لانه حمل ميكنند. نوعي زنبور سرخ آسياي جنوب شرقي كه به اندازه يك قوطي كبريت هستند، در حمله به كندوهاي ساير زنبورها، سر دهها هزار زنبور را از بدن جدا ميكنند. ما همه كشتار گورخر و گوزن يالدار (ويلدبيت) را در صحاري و رودخانههاي آفريقا ديدهايم، نحوه كشته شدن حيوان طعمه در قضاوت ما انسانها موثر است. مثلا سگهاي وحشي در گلههاي 30 تا 50 تايي در حالي كه حيوان طعمه زنده است، دست و پا را قطع ميكنند و شكم را ميدرند و امعاء و احشاء را بيرون ميكشند. ممكن است خيليها تصور كنند كه طعمه رنج بيماري و كسالت را تحمل نميكند. بنابراين نگرش ما و آنطور كه ما نگاه ميكنيم در قضاوت ما موثر است.
بنابراين هنگامي كه به پرهاي يك پروانه با آن ظرافت مثالزدني نگاه ميكنيد و يا به ظرافت تار عنكبوت كه از فولاد محكمتر است، مينگريد جلوهاي از طبيعت را به نظاره مينشينيد كه همتا ندارد و اين تارها با ساختمان چسبناك خود، براي يك وظيفه خطير، ساخته و بافته شدهاند. براي به دام انداختن، كشتن و خوردن يك موجود ديگر. در يك آزمايشگاه كه روي عنكبوتها تجربه ميكرديم يك عنكبوت كوچك را روي تارهاي يك عنكبوت بزرگتر قرار دادم. چند ثانيهاي طول كشيد كه عنكبوت كوچكتر، موقعيت خود را دريافت و فهميد كجا قرار گرفته و سپس به آهستگي، خيلي خيلي آهسته پاهاي خود را با احتياط روي تارها به نحوي قرار داد كه آنها به ارتعاش نيفتند و به محض آنكه روي سطح ديوار قرار گرفت به سرعت فرار كرد و رفت. دريافت حس خطر توسط يك عنكبوت كوچك در چند ثانيه او را به عكسالعمل وادار ميكند. ميليونها ميليون سال طول كشيده تا آنها جاي خود را پيدا كنند و ما مهلت كوتاهي داريم تا آنها را ارزيابي كنيم؛ خيلي كوتاه.