منشأ «صداي مهيب» در مناطق غرب كشور پس از ساعتها گمانهزني
و اخبار ضدونقيض بالاخره اعلام شد
رعد و برق بود
تاريكي و تيرگي و ظلمات كه در وصف شب و سياهي بهكار رفته، كنار معاني آشكارِ نخستين، درعينحال مترادفند با جهل و ناداني و گمراهي؛ همين است كه با غروب خورشيد و كنار رفتن نورِ روز، وقتي پرده شب سپيدي چهره روشن آسمان را تيره و تار ميكند، هر سوسو و درخشش هرچند كوچك و نوراني كه به چشم بيايد، اميدبخش است و اساسا همين است كه برفرض اگر از كسي كه به سياهي آسمانِ تيره شب خيره شده، بپرسيم كه به چه نگاه ميكند و چه ميبيند، به احتمال قريب به يقين، چيزي درباره ستارهاي شب، يعني همان نقاط ريز سفيدرنگ ميگويد كه بر زمينهاي سياه و كدر ميدرخشند. چنانكه وقتي آگاهي و خبري در كار نيست و بيخبري و سكون و سكوت حاكم باشد، هر كوچكترين صوت و صدايي، هر قدر هم كه از معنا و محتوا خالي باشد و هرچقدر خفيف و ضعيف، ميتواند ندا و خبري برداشت شود و از آنجا كه ناآگاهي و بيخبري، خود مهمترين انگيزه كنجكاوي و ترغيب آدمي است به دانستن و جستوجو و واكاوي براي دستيابي به دانش و يافتن آگاهي، همان خبر و آگاهي اوليه كه ميتواند صرفا برداشتي نامستند و نامستدل باشد از آنچه لحظهاي كوتاه در ميان سياهي و ظلمات شنيده و ديدهايم، به عنوان خبر موثق و آگاهي نهايي برداشت و اعلام شود.
ماجراي صداي عجيبي كه نخستين دقايق يكشنبه 26 ديماه 1400 حوالي اسدآباد و همدان و بعضي مناطق غرب و شمالغرب كشور شنيده شد هم - نه صرفا از آنجا كه اين بانگِ مهيب در ساعات شب و اوج تاريكي آسمان به گوش ساكنان آن مناطق رسيد، بلكه علاوه بر آن، از آنجا كه تا ساعتها هيچ خبر مستند و موثقي درباره منشأ صدا اعلام نشد و در اين باره اطلاعرساني درستي صورت نگرفت- قصه همين حال و اوضاعي است كه وصف شد. شرايطي كه در آن، بهدليل نبود خبر موثق و مستند، درباره منشأ و عامل يك «صداي مهيب» كه درنهايت اعلام شد چيزي نبوده جز «رعد و برق» و آنچه درپي تنش معمول جوي در آسمان، جايي ميان ابرها روي ميدهد، هزار و يك گمانه و احتمال مطرح شد و واقعيت اينكه هنوز هم اگرچه بنابر آخرين اطلاع كه حوالي بعدازظهر ديروز، يعني نزديك به 20 ساعت بعد از واقعه اعلام شد، جاي نگراني نيست اما بسياري از شهروندان نگرانند و بيش از اين تعداد، ناباور و بياعتماد نسبتبه آنچه به اين عنوان اعلام شده است. اوضاع و شرايطي كه البته ناشي از تجاربي است كه طي اين سالهاي گذشته در چگونگي اطلاعرساني درباره رويدادهايي از اين دست در خاطر داريم و البته در عين حال، نشاتگرفته از تجاربي كه درخصوص خبررساني و پوشش رسانهاي ديگر تحولات امنيتي و غيرامنيتي و رويدادهاي متفاوت از غائله اخير آسمان همدان، از سرگذرانديم. همانطور كه به باور بسياري از ناظران اين همه سوءظن و ترديد در فضاي افكار عمومي و اين ميزان بياعتمادي شهروندان نسبتبه مجموعه حاكميت و رفتار و كردارش، فارغ از آنچه به حوزه اطلاعرساني عمومي و پوشش رسانهاي مربوط است، خود در تشديد اين شرايط دخيل است. ترديد عميق و بياعتمادي گستردهاي كه شهروندان به دلايل گوناگون نسبت به حاكميت و مجموعه اقداماتش دارند و درحالي هرروز بر شدت و عمق اين ترديد و بياعتمادي افزوده شده و افزوده ميشود كه سالهاست ناظران نسبتبه اين مهم هشدار و البته سالهاست كه گوش شنوايي نمييابند.
اما غائلهاي كه ابتدا با تعبير «صداي انفجار» در مناطق غرب و شمالغربِ كشور و مشخصا حوالي اسدآباد و همدان عنوان شد و درحالي كه از همان دقايق اوليه كه اين بانگِ مهيب گوش شهروندان اين مناطق را در محدوده استان همدان و بعضي استانهاي همجوار خراشيد، شهروندان، با تمركز بر گمانهزني درخصوص عامل و منشأ اين «انفجار» به آن واكنش نشان داده و ازطريق حسابهاي كاربريشان در شبكههاي اجتماعي در اين رابطه نوشتند، حتي تا ساعتها بعد از طلوع خورشيد يكشنبه هم خبري دقيق دراين رابطه ازسوي منابع رسمي اعلام نشد.
فضا به همان منوال مبهم و ناروشن بود تا اينكه بالاخره با نزديك شدن به نيمروز، نخستين واكنشهاي مقامات رسمي روي خروجي خبرگزاريها رفت. اما از اينجا به بعد نهتنها فضا روشنتر از پيش نبود، بلكه بهدليل اظهاراتي كه ضدونقيض بود، گمانهزنيها دوچندان شد و فضا نيز به همان ميزان، مبهمتر. بماند كه وقتي در ادامه اطلاعرساني بالاخره با قطعيتي بيشتر انجام گرفت، آنچه حوالي ساعت 11 روز گذشته، به نقل از معاون سياسي و امنيتي استانداري همدان روي خروجي ايسنا قرار گرفت، باورپذيرتر از اطلاعاتي بود كه در ادامه مطرح شدند. هرچه بود مهدي بابالحوائجي، با اشاره به بسيج همه دستگاهها و نهادهاي امنيتي، انتظامي و اطلاعاتي به دستور استاندار همدان جهت شناسايي عامل و منشأ آنچه او، «صداي مهيب انفجار» توصيف كرد، گفت: «در استان همدان انفجاري رخ نداده و صداي شنيدهشده مربوط به استانهاي همجوار بوده است.» او همچنين از تماس استاندار همدان با استانداران استانهاي همجوار جهت اعزام كمك درصورتي كه «انفجاري در آن استانها رخ داده و نياز به كمك همدان باشد»، اضافه كرد كه «استانهاي همجوار هم در امنيت كامل به سر ميبرند.» معاون استانداري همدان درنهايت، «برخي از اقدامات آموزشي» به عنوان عامل صدا را به عنوان منشأ احتمالي اين صدا عنوان كرد و گفت: «احتمال قريب به يقين اين موضوع درست است.» او البته درعينحال تاكيد كرد كه «وزارت كشور در حال پيگيري و رصد بوده تا منطقه آموزشي به سمع و نظر مردم برسد.» همزمان فرماندار اسدآباد نيز در اين رابطه اظهارنظر كرد و در خبري كه 11 و 48 دقيقه روي خروجي ايمنا قرار گرفت، گفت: «هيچگونه انفجاري در سطح شهرستان نداشتيم.» سعيد كتابي در عين حال با اشاره به «صداي مهيبي» كه «حول و حوش ساعت ۲۴ شنبه شنيده شد»، اعلام كرد: «ابتدا گمان رفت كه صداي رعد و برق با توجه به شرايط جوي است اما اين امكان رد شد.»
اما در ادامه ساعت كه از 12 روز يكشنبه گذشت، در حالي كه كمتر از 15 دقيقه تا ساعت 13 نمانده بود، خبرگزاري تسنيم، خبري را به نقل از «يك منبع آگاه در نيروهاي مسلح» روي خروجي خود فرستاد و اعلام كرد و با تاكيد بر اينكه بعضي منابع منشأ صدا را به «آزمايش سامانههاي پدافندي هوايي و فعاليت آموزشي و نظامي» منتسب كردهاند، اين گمانه را رد كرد؛ «صداهاي شنيده شده ارتباطي با فعاليتهاي نيروهاي مسلح و تست سامانههاي پدافندي ندارد.»
بالاخره حوالي ساعت 14 بود كه ابتدا وبسايت وزارت كشور و در ادامه تمامي خبرگزاريها و ديگر منابع خبري رسمي به نقل از دبير شوراي امنيت كشور، از عامل و منشأ اين صدا خبر داده و نوشتند «رعد و برق بود!» بر اين اساس سيدمجيد ميراحمدي با رد هرگونه گمانهزني درخصوص علت صداي مهيب در شهرستان اسدآباد استان همدان اعلام كرد: «اين صدا بهدليل صوت ايجاد شده احتمالا ناشي از رعد و برق بوده است.» اين مقام ارشد در وزارت كشور اما درحالي تاكيد كرد كه پيرو بررسي دستگاههاي امنيتي و انتظامي «حادثه خاصي رخ نداده» كه آنچه بهخصوص از ساعات اوليه صبح روز يكشنبه بر نگراني شهروندان ميافزود، خبري بود كه در ارتباط با «توقف پروازها در آسمان غرب كشور» منتشر شده بود. هرچند ساعتها زودتر از انتشار خبر نهايي درباره منشأ صداي مهيب ازسوي وزارت كشور، دليل اصلي توقف پروازها ازسوي معاون سازمان هواپيمايي اعلام و گفته شد كه اين مساله ناشي از «ناپايداري شرايط جوي» بوده تا روشن شود اگرچه نه «صداي مهيب» به «انفجار» مربوط بوده، نه «توقف پروازها»؛ اما «توقف پروازها» و «صداي مهيب» به يكديگر ارتباط داشتهاند؛ ارتباطي كه بايد گفت ميتوان آن را در همان نوري ديد كه لحظهاي آسمان شب را روشن ميكند و لحظاتي بعد، بانگي از آن خبر ميدهد؛ «رعد و برق»!