• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5130 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲ بهمن

روند غالب جهان در سال 2022 به روايت مركز تضارب افكار GPF

دوري خاورميانه از جنگ و ورود امريكا به تنش‌هاي داخلي

در سال 2022 توافق هسته‌اي ميان ايران و غرب رقم خواهد خورد

آرمين  منتظري

زماني وينستون چرچيل گفته بود: «هر قدر عميق‌تر به گذشته نگاه كنيد، مي‌توانيد آينده دورتري را ببينيد.»پيش‌بيني آينده بر اساس درك از تاريخ گذشته، امروز هم به اندازه زمان چرچيل حايز اهميت است. بنگاه تضارب افكار GPF بر همين اساس تلاش كرده پيش‌بيني از تحولات سال 2022 به دست دهد. در نوشتاري كه پيش‌رو داريد تلاش شده تحولاتي كه سال 2022 را شكل خواهند داد، پيش‌بيني شوند. تحولاتي نظير تاثيرات اقتصادي همه‌گيري ويروس كرونا، تحولات مربوط به كشورهاي امريكا، روسيه، چين و اتحاديه اروپا. 

در سال 2020، اقتصاد جهاني به واسطه شيوع ويروس كرونا به تدريج به سمت ركود پيش رفت. شغل‌ها از بين رفتند، برخي حوزه‌هاي اقتصادي تعطيل شدند و زنجيره جهاني تامين كالا به واسطه اخلال در حمل و نقل بين‌المللي دچار نقص شد. البته اين مشكلات خيلي فاجعه‌بار نبودند. اما به نظر مي‌رسند كه دو صنعت در اين ميان با خطراتي جدي مواجه هستند و احتمالا مشكلات آنها ادامه خواهد داشت. نخستين صنعت، كشاورزي است. طي دو سال اخير، كمبود‌هايي در توليد گاز طبيعي وجود داشته است و گاز طبيعي يك جزو اساسي براي توليد كودهاي كشاورزي محسوب مي‌شوند و بدون كودهاي شيميايي صنعت كشاورزي قادر به توليد نيست. بنابراين يكي از احتمالات در سال آينده ميلادي كمبود جهاني كودهاي شيميايي و نقصان در توليدات كشاورزي در سطح جهاني است. در نتيجه احتمال بروز بحران غذا در سراسر جهان وجود  دارد. 
خطر بعدي براي صنعت كشتيراني و به خصوص مسيرهاي كشتيراني در آب‌هاي ترانس‌پاسيفيك است. امريكا و اروپا بسياري از كالاهاي دارويي خود را از آسيا وارد مي‌كنند. آسيب وارد آمده به زنجيره تامين آنقدر زياد بوده كه امريكا هنوز هم با كمبود دارو مواجه است. بعيد است كه اين كمبود را بتوان از منابع ديگر جبران كرد. بنابراين اين احتمال وجود دارد كه در سال 2022 اين كمبود بيشتر خودش را  نشان  بدهد. 

چين
چين به قدرتي تبديل شده كه جهان را تكان داده است. اما طي سال‌هاي اخير رشد اقتصادي چين به واسطه وابستگي‌ زياد از حدش به مسيرهاي تجاري و همچنين تكيه غيرمنطقي به بدهي‌ها خارجي، محدود شده است. مسائل اجتماعي نيز باعث نگراني چين شده است. نابرابري اقتصادي گسترده بين جمعيت فقير مركزي و جمعيت ساحلي چين بيش از حد انتظار است. بنابراين چين سال آينده را صرف بازسازي اقتصادي و نظام مالي خود خواهد كرد آن هم به گونه‌اي كه منجر به ناآرامي‌هاي اجتماعي به حزب كمونيست را تهديد كند، نشود. بنابراين مهم‌ترين خطر براي چين در سال آينده از داخل اين كشور خواهد بود. اقتصاد چين بايد رشد داشته باشد اما اين رشد بايد برابر باشد. بنابراين مهم‌ترين چالش شي جين ‌پينگ رشد اقتصادي همزمان با توزيع متناسب برخورداري اقتصادي است. براي تحقق اين هدف چين بايد همچنان مسيرهاي دريايي تجاري را در اختيار داشته باشد، اما اين مسيرها در كنار كشورهايي نظير ژاپن، تايوان، فيليپين، اندونزي، ويتنام، سنگاپور و استراليا مي‌گذرند و همه اين كشورها به پكن بي‌اعتماد هستند و چين در اين منطقه يك متحد واقعي هم ندارد. حتي اگر يكي از اين مسيرهاي دريايي به روي چين بسته شود، اقتصادش با مشكل مواجه خواهد شد. حمله چين براي باز كردن اين مسيرها بسيار خطرناك است و چين را در معرض تهديد درگير شدن در يك جنگ همه‌جانبه قرار خواهد داد. البته چشم‌انداز جنگ در اين منطقه طي ماه‌هاي اخير از ميان رفته است، اما چين همچنان به لحاظ  نظامي  هوشيار  خواهد  ماند. 
پيش‌بيني: 
- جنگ ميان امريكا و چين در سال 2022 منتفي است.
- سال 2022 سالي خواهد بود كه چين براي نخستين‌بار با ناكارآمدي اقتصادي مواجه خواهد شد. 
- چين در اين سال از تاكتيك‌هاي سركوب براي كنترل نظام‌هاي اجتماعي و اقتصادي داخلي استفاده خواهد كرد. 
- چين از دخالت شديد در تحولات بين‌المللي خودداري خواهد كرد. هر زمان هم كه دخالت كند، به لحاظ اقتصادي خواهد  بود  نه  نظامي. 

روسيه 
فروپاشي اتحاد جماهير شوروي موجب شد كه روسيه مناطق حائل خود را از دست بدهد. اوكراين و بلاروس جزو مهم‌ترين كشورهايي بودند كه از مدار كنترل روسيه خارج شدند. اهميت اين دو كشور از آن جهت است كه در حاشيه دشت‌هاي اروپا واقع شده‌اند. جايي كه اروپايي‌ها بارها با استفاده از آن به روسيه حمله كرده‌اند. چالش ديگر روسيه بهبود اقتصاد است. زماني روسيه فقير بود، اما امنيت داشت ولي امروز اين كشور فقير و در عين حال ضعيف هم هست. اگر روسيه بخواهد هم روابط تجاري‌اش با اروپا را بهبود ببخشد و هم مناطق حائل خود را بار ديگر تحت كنترل بگيرد، خطراتي در پي خواهد داشت و مهم‌ترين خطر در اين ميان، بروز تنش‌هاي داخلي است. مسكو توسط اوليگارش‌هايي اداره مي‌شود كه تمايلي ندارند سرمايه خود را براساس مدل‌هاي اروپايي مديريت كنند. بنابراين احتمالا روسيه سعي خواهد كرد در سال 2022، با استفاده از اهرم تهديد‌ و استفاده از ديپلماسي به عنوان يك رهيافت براي برطرف كردن نيازهايش دست به اقدام بزند. احتمالا مسكو موفق خواهد شد كه كنترل مناطق حائل خود را دوباره به دست بگيرد، اما در استفاده از ابزارهاي اقتصادي و ايجاد روابط جديد با مناطق حائل خود به مشكل برخواهد خورد. 
پيش‌بيني: 
- روسيه همچنان به انجام اقدامات مخفيانه و عمليات‌هاي غيرنظامي براي تسلط و حفظ آن بر مناطق حائل خود  ادامه خواهد داد. 
- اين  اقدامات موجبات خشم امريكا  و اروپا را فراهم خواهد آورد. 
- روسيه در سال 2022 موفق نخواهد شد اقتصاد خود را مدرن كند، چرا كه در عرصه‌هاي مختلف مشغوليت خواهد  داشت. 

اتحاديه  اروپا
اتحاديه اروپا براساس برابري مليتي تاسيس شد، اما در طول زمان، آلمان، به عنوان قدرتمندترين كشور عضو اين اتحاديه سر برآورد. نگراني كشورهاي عضو اتحاديه از نفوذ و تاثيرگذاري سياسي و فرهنگي آلمان بر نرم‌هاي خود افزايش يافت. اين آلمان بود كه راه‌حل‌هاي اقتصادي و اجتماعي را تحميل مي‌كرد. در نهايت اين نيازهاي آلمان بود كه به بن‌مايه طرح‌هاي اتحاديه اروپا تبديل مي‌شد. اين روند باعث شكل‌ گرفتن برگزيت شد. يك تغيير ژئوپليتيك عميق در اروپا در حال وقوع است كه در چارچوب آن، بحث از منافع اروپا به بحث در مورد منافع ملي تبديل مي‌شود. آنچه مسلم است، اين كه شهروندان از دولت‌هاي خود مي‌خواهند آنها را در اولويت قرار بدهند و دولت‌ها از خواست مردم تبعيت كنند. اگر مشكل زنجيره تامين تشديد شود، تنش‌هايي كه از قبل شاهد شكل‌گيري آن هستيم، مي‌تواند اتحاديه را از هم بپاشد. علاوه بر اين، بديهي است كه شمال اروپا به ساختاري نياز دارد تا جايگزين ايالات متحده شود، بنابراين در حالي كه اتحاديه اروپا متلاشي، يك اتحاد نظامي محدود اروپايي پديدار خواهد شد و در درازمدت توسعه خواهد يافت. 
پيش‌بيني: 
- شكاف‌هاي اقتصادي پيشين با اختلال در زنجيره تامين كالا  بيشتر خواهد شد. اروپا  با  مركزيت آلمان به اروپايي بدون مركز مشخص تبديل خواهد  شد.
- شكل‌گيري نوعي نيروي نظامي اروپايي مرتبط با ناتو، عاملي است كه اروپا را تا حدي كه اتحادش را حفظ كند، در كنار هم  نگه مي‌دارد.
- فرانسه در سال 2022 به عنوان نيروي برتر اروپا و حافظ اتحاد اين قاره مطرح خواهد شد. بريتانيا به ساختارهاي قديمي اروپايي خود بازخواهد گشت. ژئوپليتيك سنتي اروپا بار ديگر ظهور مي‌يابد و دوران پس از جنگ سرد را از سر خواهد گذراند.

ايالات  متحده  امريكا
ايالات متحده تنها قدرت جهاني در نيمكره غربي است. اين كشور داراي طيف وسيعي از توانايي‌هاي اقتصادي، نظامي و اطلاعاتي است تا اطمينان حاصل كند كه همسايگانش منافعش را تهديد نمي‌كند. ايالات متحده از حملات زميني در امان است، زيرا تنها كشورهايي كه با آن مرز زميني دارد- مكزيك و كانادا- نه علاقه‌مندند و نه قادر به جنگ با آن هستند. از اين‌رو پس از به دست گرفتن كنترل اقيانوس اطلس و اقيانوس آرام در جنگ جهاني دوم، منافع اساسي امريكا در محافظت از اقيانوس‌ها در برابر رقباي خود نهفته است. هر دو جنگ جهاني و جنگ سرد حول اين منافع استراتژيك شكل گرفتند. امريكاي امروزي را نيز بايد از دريچه همين نگاه، نگريست. امريكا درباره تحولات داخلي اروپا كمتر نگراني دارد و بيشتر نگران تحركات روسيه است. اگر الزامات اوليه واشنگتن با مرزهاي زميني و اقيانوس اطلس محقق شود، اقيانوس آرام را ترك خواهد كرد. بنابراين، ضرورت اصلي امريكا در سال 2022 حفظ كنترل اقيانوس آرام است تا چين نتواند آن را به چالش بكشد. اين امر ايالات متحده را مستقيما در تضاد با منافع اساسي چين براي تضمين دسترسي به اقيانوس‌هاي جهان براي حفظ اقتصاد خود قرار مي‌دهد. پكن نمي‌تواند تسلط خارجي بر درياي چين جنوبي را تحمل كند و اگر غياب امريكا در اين منطقه به چين اجازه دهد و بر اقيانوس آرام تسلط يابد، امريكا هرگز اين منطقه را ترك نخواهد كرد. اين بدان معناست كه ايالات متحده استراتژي حفظ روابط با يك رشته از كشورهاي شرق چين را ادامه خواهد داد. كشورهايي نظير ژاپن، تايوان، فيليپين، اندونزي، ويتنام و سنگاپور اهداف امريكا در سال 2022 خواهند بود و ابزارهايي براي كنترل بيشتر چين. متحد مهم خارج از اين زنجيره، استرالياست كه بخشي از خط درياي چين جنوبي نيست، اما با اين وجود براي كنترل اقيانوس آرام حياتي است. اتحاد ايالات متحده با استراليا يك اتحاد طولاني است. 
اگرچه ممكن است تصويري كه از تحولات داخلي امريكا در خارج ارايه مي‌شود، بد باشد، اما وضعيت ايالات متحده در داخل آنقدرها هم بد نيست. امريكا در سال 2010 وارد دوره‌اي از بي‌ثباتي شد كه كم و بيش به دليل مسائل مربوط به سلامت مالي، نژادپرستي، تمايزات و ارزش‌هاي اجتماعي، ركود اقتصادي و بحران عدم اعتماد به طبقه حاكم ادامه يافته است. همه اينها با همه‌گيري ويروس كرونا تشديد شد و جامعه امريكا را دوقطبي‌تر و اقتصاد را با مشكل مواجه كرد. خوب يا بد، اين مسائل اساسا مانع از اجراي سياست خارجي امريكا به روال معمول نخواهد شد.
پيش‌بيني:
- امريكا وارد دوره‌اي از تنش‌ها و بي‌نظمي‌هاي داخلي خواهد شد كه حداقل تا 10 سال يا بيشتر ادامه خواهد يافت. 
- اين بحران هيچ تاثيري بر سياست‌ خارجي امريكا نخواهد گذاشت حتي اگر اين ‌طور به  نظر  بيايد.
- منافع امريكا در غرب اقيانوس آرام اهميت بيشتر خواهند يافت. چين همچنان به دوري از درگيري از با امريكا ادامه خواهد داد و امريكا هم به تهديدات چين پاسخي نخواهد  داد. 
- امريكا با نيم‌نگاهي به روسيه سعي خواهد كرد با الزام و حس ضرورت بيشتر ناتو را بازسازي كند. چه اروپا بخواهد و چه نخواهد. 

خاورميانه
خاورميانه مثل هميشه آشفته است، اما مسائل سياسي آن، هر چند حل نشده، اهميت جهاني خود را در دنيايي كه به سرعت در حال تغيير است از دست داده‌ است. توافق سال 2020 آبراهام بين اسراييل و امارات متحده عربي، اين انتظار را افزايش داد كه عربستان سعودي نيز به زودي با اسراييل صلح كند. ملك سلمان مخالفت كرد اما به بحرين، كشوري كه به حمايت عربستان وابسته است، اجازه داد تا توافقنامه خود با اسراييل را امضا كند. اگرچه رويكرد عربستان سعودي به توسعه اقتصادي و اجتماعي با در نظرگرفتن تمايلات محمد بن سلمان شدت يافته اما سياست خارجي سعودي‌ها همچنان محتاطانه و محافظه‌كارانه است. رياض متوجه شده كه صلح با اسراييل هيچ تاثير ملموسي بر مهار قدرت منطقه‌اي ايران و محدود كردن قدرت نظامي و گستره برنامه هسته‌اي اين كشور نخواهد داشت. رياض همچنين به اين نتيجه رسيده كه واكنش به سياست‌هاي منطقه‌اي ايران بايد از طريق مذاكرات هسته‌اي وين و زير نظر ايالات متحده نهفته انجام شود نه از طريق توافق با اسراييل. برخلاف سعودي‌ها كه امكان صلح با اسراييل را وسيله‌اي براي توقف سياست توسعه‌طلبانه تهران مي‌دانند، اماراتي‌ها توافق آبراهام را براي محافظت از خود در برابر ايران امضا نكردند؛ آنها اين توافق را به عنوان ابزاري براي حفظ مزيت نسبي در مقابل ايران امضا كردند. رهبران امارات بر اين باورند كه وابستگي به فناوري پيشرفته اسراييل به آنها اين امكان را مي‌دهد كه در مقابل رقباي آينده، برتري اقتصادي خود  را  حفظ كنند.
در واقع اين عوامل اقتصادي است كه آينده خاورميانه را شكل خواهد داد نه تهديدات اسراييل براي حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران. ابوظبي اخيرا پس از يك دهه خصومت، روابط خود با تركيه را نيز عادي كرد و متعهد شد 10 ميليارد دلار در آنجا سرمايه‌گذاري كند. علاوه بر اين، امارات روابط اقتصادي قوي با چين دارد. بازگشايي مسير تجاري 6 هزار و 400 كيلومتري كه اسلام‌آباد و استانبول را از طريق تهران به هم متصل مي‌كند، نشان‌دهنده يك روند در حال ظهور در روابط خاورميانه است كه بر همكاري اقتصادي متمركز است، نه جنگ. لفاظي‌هاي گوشخراش و مانورهاي نظامي بزرگ، به ويژه مانور دريايي اخير در درياي سرخ كه كشتي‌هاي ايالات متحده، اسراييل، امارات متحده عربي و بحرين در آن شركت داشتند كمتر تنش‌ساز هستند و بيشتر اين را يادآوري مي‌كنند كه در مذاكرات وين منعطف‌تر شوند. ايران هم خسته از درگيري و تشديد ناآرامي‌هاي داخلي، خواهان صلح است، نه جنگ. گذار خاورميانه از رويارويي به همكاري زمان مي‌برد اما مسير، تنها مسير پيش‌رو است. 
پيش‌بيني: 
- مذاكرات هسته‌اي در وين به توافق ختم خواهد شد. نيروهاي هوايي اسراييل  به تاسيسات هسته‌اي ايران  حمله  نخواهند  كرد. 
- بحران سقوط  ارزش واحد پول تركيه تشديد خواهد  شد. 

امريكاي  لاتين
همه‌گيري كوويد-19 به امريكاي لاتين بيش از ديگر مناطق جهان آسيب رساند. اين منطقه كمي بيش از 8 درصد از جمعيت جهان را تشكيل مي‌دهد، اما تا پايان سال 2021، تقريبا 18 درصد موارد تاييد شده ابتلا در سراسر جهان و 30 درصد از مرگ و ميرها را در خود داشت. زيرساخت‌هاي بهداشتي ضعيف، در دسترس نبودن واكسن كافي و ناتواني جمعيت كار اين قاره براي كار آنلاين، عامل ويراني اين منطقه شد. يك‌سوم مشاغل ثبت شده از دست رفته در سطح جهان مربوط به امريكاي لاتين بود و ميانگين از دست دادن درآمد منطقه‌اي در اين قاره، دو برابر ميانگين جهاني بود. تورم در پنج اقتصاد بزرگ منطقه نيز از متوسط نرخ تورم اقتصادهاي نوظهور پيشي گرفت. جاي تعجب نيست كه فقر در اين قاره، در بالاترين سطح ۱۲ سال گذشته و فقر شديد در بالاترين حد در ۲۰ سال اخير قرار دارد. دستاوردهاي اقتصادي و توسعه‌اي دهه گذشته در دو سال گذشته از بين رفته است. صندوق بين‌المللي پول، سازمان همكاري اقتصادي و توسعه و ساير نهادها معتقدند كه امريكاي جنوبي حداقل تا سال‌هاي 2024-2023 به سطح  اقتصادي  قبل  از  همه‌گيري نخواهد  رسيد.
درست در چنين شرايطي ايالات متحده در حال تعامل مجدد با كشورهاي اين منطقه است. پس از جنگ سرد، واشنگتن قدرت بلامنازع در نيمكره غربي بود. هيچ كشور ديگري در منطقه تحرك قابل توجهي انجام نداد. اين روند اكنون در حال تغيير است. موج مهاجرت، ابتكارات اقتصادي و پيشرفت‌هاي اقتصادي چين و روسيه در امريكاي لاتين منطقه، ايالات متحده را مجبور ‌كرده كه توجه بيشتري به امريكاي لاتين داشته باشد. اين روند، كشورهاي امريكاي لاتين را وادار مي‌كند كه بين قدرت‌هاي اقتصادي كه وارد منطقه مي‌شوند دست به انتخاب  بزنند تا  امتياز  بيشتري  به  دست آورند. 
پيش‌بيني: 
- ايالات متحده براي حفظ نفوذ خود در امريكاي لاتين به تلاش‌هاي بخش‌هاي دولتي و خصوصي تكيه خواهد كرد. امريكا همچنين از تعاملات اقتصادي كشورهاي متحدش مانند ژاپن يا كره‌جنوبي با كشورهاي امريكاي لاتين استقبال خواهد كرد.
- كشورهاي امريكاي لاتين به‌طور فزاينده‌اي از تلاش‌هاي جمعي براي تعامل با قدرت‌هاي خارجي دور شده و هر كدام سعي خواهند كرد به صورت انفرادي دست به اقدام بزنند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون