هشدار زنان افغان به كشورهاي همسايه:
به زودي خشم و وحشت طالبان دامنگير شما
هم خواهد شد
اعتمادآنلاين | منيژه موذن| پاي طالبان كه به كابل رسيد، زنان افغانستان با همه اميدشان به آينده و تلاش و تكاپو براي تغيير، باز به پستوي خانهها تبعيد شدند. جامعه جهاني كه روزگاري آمار و ارقام مشاركت سياسي و اجتماعي زنان افغانستان را با افتخار منتشر ميكرد چشم به روي آينده تباهشده اين زنان بست و حالا با طالبان سر ميز مذاكره مينشيند. فعالان زنان و روزنامهنگاران يا تن به تبعيد دادند و از جهنم فرودگاه كابل كشورشان را براي هميشه ترك كردند يا ماندند و در خيابانهاي شهر هرچند با تعداد كم اما در مقابل اسلحه طالبان ايستادند و فرياد «نان، كار، آزادي» سر دادند.
طالبان در مقابل دوربين رسانههاي غربي با اين زنان برخورد چنداني نميكردند، اما تهديدشان كردند در جايي كه دوربين نباشد حساب شجاعتشان را از آنها خواهند گرفت. حالا با گذشت 6 ماه از پيروزي طالبان، زنان در مقابل خشونت عريان قرار دارند. طالبان با نشان كردن فعالان، شبانه به خانهها ميريزند و زنان را با خود ميبرند. بعضي فراري شدهاند. شهر به شهر و خانه به خانه از شلاق و اسلحه طالبان گريختهاند و جهان در سكوت به نظاره نشسته است.
رفيعه 25 سال دارد. قبل از اينكه طالبان پيروز شوند در نهاد حمايتكننده رسانههاي مستقل، يعني «ني»، كار ميكرد. رفيعه در اين گفتوگو از شرايط زنان پس از پيروزي طالبان ميگويد: «كلا زندگيمان از اين رو به آن رو شد ... همهچيز را از دست داديم، كارمان، خانهمان و حتي لوازم خانهمان...»
او ادامه ميدهد: «من قبل از آمدن طالبان يك زندگي كاملا مستقل داشتم، خانه و خانواده در مزارشريف بودند و من براي كار و فرصتهاي بيشتر به كابل آمده بودم و به مدت يك، يكسالونيم براي خودم كاملا شرايط يك زندگي مستقل را آماده كرده بودم، هم كار ميكردم و هم تفريح و هم كارهاي فرهنگي و فعاليتهاي انجمني! ولي بعد از آمدن طالبان همه اينها از هم پاشيد. كارم را از دست دادم چون ارگانمان بسته شد.»
رفيعه درباره فعاليتهايشان توضيح ميدهد: «البته قبل از اينها در مشاركت با يك تعداد از دختران فعال يك شب قبل از آمدن طالبان شبانه ديوارنويسي كرديم (شعارهاي ضدطالباني و سياسيون وقت نوشتيم.) براي همين هم نميتوانستيم بعد از تصرف كامل كابل به دست طالبان آنجا بمانيم.»
از زمان تصرف كابل به دست طالبان در 15 آگوست 2021، زنان فعال و معترض در خطر جدي زندان، شكنجه و قتل سازمانيافته قرار گرفتهاند. رهبران طالبان ميگويند زنان و دختران از كليه حقوق خود در چارچوب اسلام بهرهمند خواهد بود، اما هنوز كسي نميداند «كليه حقوق در چارچوب اسلام» چه معني دارد.
رشمين 26ساله است. قبل از آمدن طالبان گزارشگر بود و در يكي از تلويزيونهاي خصوصي كار ميكرد. دانشجوي دانشگاهي در تهران بود و بعد به دليل كرونا ديگر نتوانست از كابل به تهران برگردد و به صورت آنلاين درس خود را ادامه ميداد.
رشمين از آرزوهايش ميگويد: «خيلي اهداف زيادي داشتم كه ميخواستم وقتي برگشتم انجام بدهم. به اين فكر بودم كه منشأ مشكلات افغانستان به خاطر جمعيت زياد است و ما واقعا به كنترل جمعيت نياز داريم. در راستاي اين موضوع كتابهاي زيادي خوانده بودم. تصميم داشتم با كمك يكي از دوستانم كمپيني راه بيندازم و از موسسات دولتي درخواست كمك كنيم. متاسفانه با تمام اين اهداف همه زحماتمان بر باد رفت و هيچ آيندهاي براي خودمان متصور نيستيم.»
او در ادامه در مورد تبعات بازگشت طالبان بر زندگي زنان ميگويد: «بازگشت طالبان روي زندگي همه مردم افغانستان تاثيرات بدي داشت اما بهطور خاص روي زنان خيلي تاثيرگذار بود و هست. قبلا هم طالبان قوانين سفت و سختي براي مردم گذاشته بودند و اينبار هم هيچ فرقي با طالبان گذشته ندارند. فقط اينبار زيركانه شرور هستند تا اينكه احمقانه شرور باشند. با روشهاي غيرمستقيم مردم را مجبور ميكنند كه از قوانينشان پيروي كنند.»
رشمين درباره رفتار طالبان با زنان توضيح ميدهد: «به عنوان مثال دور قبل كه طالبان در افغانستان حكومت ميكردند مادرم كه بيرون ميرفت طالبان با شلاق به پايش ميزدند و مجبورشان ميكردند برقع بپوشند و بدون محرم بيرون نيايند. اما حالا بهطور مستقيم ما را شلاق نميزنند.»
او مثالي در اين باره ميزند: «مثلا به رانندههاي تاكسي ميگويند زناني را كه چادر و برقع نپوشيدهاند سوار نكنند. ميگويند حق نداريد زنان را در صندلي كنار راننده بنشانيد و اگر هم زني روي آن صندلي نشست بايد دو برابر مردان كرايه بدهد. در تاكسي حق نداريد زنان را بدون محرم بنشانيد. بايد محرم همراهشان داشته باشند. يا مثلا به مغازهها در مزار و تخار گفته بودند به زناني كه چادر و برقع نپوشيدهاند جنس نفروشيد.»
او سپس اضافه ميكند: «ضربه محكمي كه زنان خوردند منع كردنشان از تحصيل و درس بود. اين از نقشههاي پاكستان است. پاكستان ميداند راهي كه بتواند افغانستان را نابود كند اين است كه زنان را بيسواد نگه دارد. زنها اگر نياموزند پس نميتوانند بياموزانند.»
پس از پيروزي طالبان و تصرف كابل زنها نه تنها از مكتب رفتن منع شدند بلكه ديگر نتوانستند به سر كارهاي خود برگردند. رشمين در اين باره ميگويد: «كابل ۶ ميليون جمعيت دارد. دستكم ۲ ميليون از اين جمعيت كار ميكردند. اگر فقط نيم ميليون از اين ۲ ميليون زنها بوده باشند و هر زني چهار بچه داشته باشد، ببينيد چه تعداد خانواده بدون درآمد ماندهاند. يا درآمد تنها از طرف مرد خانواده است. پس از 40 سال جنگ در افغانستان بيشتر اين زنان بيوه هستند.»
تغييرات سياسي در افغانستان و بازگشت طالبان نه تنها شرايط مردم را تغيير داده بلكه از نظر روحي نيز تاثيرات زيادي بر مردم افغانستان گذشته است. رشمين ميگويد مصرف قرصهاي آرامبخش و ضدافسردگي در افغانستان بهشدت بالا رفته است.
در روزهاي پس از پيروزي طالبان زنان ساكت نماندند و با تظاهرات در مقابل تحجر طالبان ايستادند. رشمين درباره شرايط زنان معترضي كه در مقابل طالبان ايستاده و تظاهرات ميكردند ميگويد: «در حال حاضر نه تنها من بلكه همه دختراني كه در شهرهاي مختلف تظاهرات ميكردند شرايط بسيار بدي دارند. نميتوانم بگويم ترس ما چقدر زياد است. هيچكدام ما از كشته شدن نميترسيم. همه ما ميدانستيم وقتي در مقابل يك حكومت استبدادي ميايستيم بالاخره يك روز ما را سركوب خواهند كرد.»
او قصه سركوب دختران و پسران را برايمان بازگو ميكند: «از روزهاي اول ما سركوب شديم. 70 دختر و پسر را در مزار شريف گرفتند و بردند. يك تعدادي از آنها را آنقدر شكنجه كردند كه زير دست طالبان از شدت شكنجه مردند و يك تعدادشان را آنقدر شوك برقي دادند كه حافظهشان را از دست دادند. به پنج دختر تجاوز كرده بودند.
از روز اول كه در اين راه قدم گذاشتيم، ميدانستيم با چنين شرايطي روبرو خواهيم شد. بالاخره آن روز براي دختران كابل فرا رسيد. دوتا از دخترها فعلا دست طالبان هستند. خانم تمنا را شبانه با سهتا از خواهرهايشان بردند. همه ما با ترس زندگي ميكنيم. هر لحظه كه در را ميزنند فكر ميكنيم طالبان آمدهاند. بعضي از دخترها چيزهايي خريدهاند كه اگر اتفاقي افتاد، بخورند و از بين بروند تا دست طالبان به آنها نرسد. از فرار كردن خسته شدهايم. بيشتر دخترها اخطار دريافت كردهاند.»
رشمين ميگويد طالبان بارها در تظاهرات به آنها گفتهاند كه در مقابل دوربينهاي رسانههاي غربي با آنها برخورد نميكنند اما بعدا به حسابشان خواهند رسيد .
او درباره انتظار زنان افغانستان از جامعه جهاني ميگويد: «از جامعه جهاني ايستادن در كنار خودمان را انتظار داريم. آرزوي حمايت داريم. طالبان بلايي نيستند كه فقط به سر ما آمده باشند. تاثير آنها در همه جهان به مرور پخش خواهد شد. من هميشه آرزو داشتم ميتوانستم اين پيام را با صداي بلند بگويم تا همه مردم جهان بشنوند كه مردم افغانستان 25 سال است با طالبان دستوپنجه نرم ميكنند. به روشهاي مختلف ما را كشتند و تن جوانانمان را پارهپاره كردند. ما خيلي خوب طالبان را ميشناسيم. ما به كشورها پيشنهاد ميكنيم براي صلاح خودتان هم شده محتاط قدمبرداريد و مراقب باشيد كه به زودي خشم و وحشت طالبان دامنگير شما هم خواهد شد. لطفا حرفها و پيامهاي مردم افغانستان را بشنويد و باور كنيد.»
در چنين شرايطي و در زمانهاي كه طالبان بر كل افغانستان سيطره پيدا كرده آينده زنان افغانستان در هالهاي از ابهام است: «اگر قرار باشد كه طالبان باشند هيچ آيندهاي در انتظار زنان افغانستان نيست. ما به خانه مينشينيم مثل 25 سال قبل. اگر خداي ناخواسته طالبان را حتي دو كشور به رسميت بشناسند طالبان با اين چند زني كه روح بيدار جامعه را تمثيل ميكنند برخورد خواهند كرد. آينده براي زنان افغانستان هيچ است.»