نگاهي به فيلم «بيرو» به كارگرداني مرتضي علي عباس ميرزايي
فوتباليستها
آنتونيا شركا
فيلم بيرو مرور برههاي از زندگي پرمشقت عليرضا بيرانوند، دروازهبان تيم ملي ايران و مسير دشواري است كه اين فوتباليست مشهور براي رسيدن به شهرت و موفقيت پيموده است. برشي از دوران نوجواني يك عاشق فوتبال كه پس از ترك تحصيل و بهرغم مخالفتهاي خانواده، يك لاقبا و بدون هيچ حمايتي، از شهري كوچك در لرستان به كلانشهر تهران كوچ ميكند و تن به هر كاري ميدهد تا بتواند استعداد درخشان خود را به اثبات برساند. فيلم كه يك درام ورزشي پرانرژي و پرشور است، از نشان دادن مناسبات بعضا ناسالمي كه در عالم فوتبال وجود دارد و ميتواند هر نوجوان بيتجربهاي را نااميد و سرخورده كند، ابايي ندارد.
بيرو، با انتخاب فرمي كليپوار براي نمايش بازي فوتبال و آوردن دوربين روي زمين، يكجور اداي دين يك دهه شصتي به كارتون معروف فوتباليستها است. ريتم فزاينده، بازيهاي دوربين، جامپكاتها، وويساوور و تمامي تكنيكهايي -كه فيلمساز در دو فيلم قبلي خود نيز كمابيش آزموده بود- در اينجا با كاراكترهاي زنده آزموده ميشود و سكانسهايي از فيلم را به يك فوتباليست ايراني و به آدمهاي واقعي تبديل ميكند.
اما زنده بودن فيلم فقط به خاطر اين چالش فرماليستي نيست كه حتي گاهي افراطي و تكراري بهنظر ميرسد. انتخاب فيلمساز به ساختن يك فيلم پرتره داستاني از يك قهرمان ورزشي كه هنوز در اوج شهرت و فعاليت است نيز طراوتي به فيلم داده كه ميتواند نتيجه را براي خصوصا قشر جوانترِ علاقهمند به عالم فوتبال و در جستوجوي الگوهاي سالم و موفق جذابتر كند. البته در ايران پرداختن به زندگي خصوصي شخصيتهاي معروف همواره كار آساني نيست. اما عليرضا بيرانوند از آن دست ورزشكاراني است كه هيچوقت از بيان گذشته دشوار و خاستگاه فرودست اجتماعي خويش ابايي نداشته و از اين جهت قطعا از ساخت اين فيلم استقبال هم كرده است. نكته آخر اينكه توجه فيلمساز به چالشهاي تكنيكي با دوربين، شايد تمركز او را از پرداختن به فيلمنامه گرفته و نتيجه اينكه در فيلمنامه باگهايي وجود دارد كه به درام فيلم آسيب زده است؛ مثلا سختگيريهاي آغازين پدر در رابطه با پسرِ عاشق فوتبال خود در سيري نه چندان متقاعدكننده حل و فراموش ميشود؛ آدمبدها به شكل اغراقآميزي بد هستند و مشكل بيپولي مكرر قهرمان در زمان اقامتش در تهران هربار به شكلي نه چندان روشن برطرف ميشود. فيلم با اينكه در جاهايي يادآور فيلمهاي داستاني و تلويزيوني دهه شصت است اما همين كه سر آن ندارد كه با شرح سختيهاي يك قهرمان ورزشي بناي ذكر مصيبت بگذارد بلكه نگاهي بانشاط و حتي كميك به فراز و نشيبهاي كاراكترهاي خود دارد، قابل قبول است و قطعا مخاطبان خود را خصوصا در قشر نوجوان شهرستاني پيدا خواهد كرد.