نگاهي به فيلم شادروان ساخته حسين نمازي
آدمهاي عادي در شرايط غيرعادي
بابك تربتي
شادروان دومين فيلم حسين نمازي همچون فيلم اولش (آپانديس) رنگ و بويي اجتماعي دارد. با اين تفاوت كه فيلمساز اين بار دنبال تلخي زياد و بيپايان نيست. تلخي زيادي كه انگار يكي از ويژگيهاي فيلمهاي اجتماعي اين سالها شده است. داستان فيلم هم قابليت خلق صحنههاي سراسر اشك و آه دارد. مردي حاشيهنشين (رضا رويگري) پس از خوردن مقدار زيادي شيريني نان خامهاي ميميرد و مرگش دشواريهايي را براي خانوادهاش كه در شرايط بد اقتصادي بهسر ميبرند، فراهم ميسازد. دشواريهايي كه مثل شخصيتهاي فيلم، موضوعات فرعي، موقعيتها و ديالوگهاي تكراري آنقدر زياد است كه شاكله فيلم را برهم ميزند. فيلم كه تمام ميشود شما فيلمي درباره عشق، مهاجرت، سنتهاي غلط، آبروداري، فقر، دزدي و... ديدهايد و بر هيچ موضوعي تمركز نكردهايد.همانطور كه وقت تماشاي فيلم نميدانيد صحنههايي كه گاهي وقتها بهطور مجزا خوب هم در آمده قرار است وقتي كنار هم ميچسبند بيننده را به سمت فيلمي با چه ژانري هدايت كند. فيلم در لحظاتي كمدي موقعيت است، گاهي طنز سياه ميشود، در لحظاتي به سمت فيلمهاي ملودرام و عاشقانه ميرود و در انتها نيز از فيلمي با رويكرد اجتماعي به طرف فيلمي عاشقانه شيب پيدا ميكند و بيننده آشنا با فيلمهاي ايراني قبل از انقلاب را به ياد زندهياد فردين و تصميمات ايثارگرانهاش مياندازد. تصميماتي كه بعضي از فيلمنامهنويسان به گونهاي مينوشتند تا بيننده آدم عاشق رمانتيك ذوب در معشوق را در حالي ببيند كه با حسرت به دور شدن عشقش نگاه ميكند (مثل فيلمهاي شكستناپذير با بازي فردين و پشت و خنجر با بازي فروزان كه هر دوي آنها در انتهاي فيلم با واگذاري عشق خود به ديگري با حسرت دور شدن او را نگاه ميكنند و فيلم با تصوير ثابت چهره غمگينشان تمام ميشود). فيلم شادروان در كنار اين ويژگيها از بازيهاي نسبتا خوبي برخوردار است. از بازيگران نقشهاي كوتاه (رضا رويگري و...) تا بازيگراني همچون بهرنگ علوي، گلاره عباسي، سينا مهراد، رويا تيموريان و... همه اگر درجه يك هم نباشند متناسب با فضاي كلي فيلم در ايفاي نقش خود موفق بودهاند. ناگفته نماند در سينما بخشي از اقبال بازيگران به موقعيتهايي برميگردد كه فيلمنامهنويس و كارگردان براي بازيگران فراهم ميسازند. فيلم شادروان هم از اين موضوع مستثنا نيست.