كارشناس صنايع دستي در حوزه جواهرات مطرح كرد
هنر بفروشيم نه طلاي ۲۲ عيار
اظهارنظرهاي غيرتخصصي در رشتههاي مختلف صنايع دستي آفتي است كه بلاي جان اين هنر شده است. به عقيده برخي كارشناسان، در صورت ادامهدار بودن اين جريان، خروجي كار هنرمندان تحتتاثير قرار خواهد گرفت و به عبارتي فعالان اين حوزه در پيدا كردن جايگاه مناسبشان به مشكل برخورد خواهند كرد. نامدار خليليان -كارشناس صنايعدستي در حوزه جواهرات- در اين زمينه به ايسنا ميگويد: «صنايع دستي حوزهاي است كه خيلي از دوستان خودشان را در آن صاحبنظر ميدانند و به آن ورود ميكنند.» او با ذكر مثالي سخنانش را چنين ادامه داد: «ما سال ۱۳۸۹ بود كه در اصفهان اولين جشنواره طراحي طلا و جواهر را در دانشگاه اصفهان برگزار كرديم. تمام دوستان با طرحهاي متعدد و مختلف در اين جشنواره حضور داشتند. موضوعي كه در اين جشنواره خيلي نظر ما را به خود جلب كرد، اين بود كه بيش از ۶۰درصد طرحها قابل ساخت نبود. يعني دوستاني كه طراحي صنعتي خواندهاند، طرحهايي ارايه داده بودند اما كار قابل ساخت نبود. ما نيازمند اين هستيم كه در زمينه طراحي در هر زمينهاي كه كسي ورود ميكند، به آن حوزه كاملا مسلط و وارد باشد. مثلا اگر كسي بخواهد در رابطه با ساخت طلا و جواهر نظري بدهد يا خودش را كارشناس معرفي كند، بايد در وهله اول كار كرده باشد و اين حوزه را بشناسد. اگر اينگونه نباشد، باعث ميشود تا برخي افراد در اين حوزه ورود پيدا كنند و عدهاي به اشتباه توسط اين دوستان راهنمايي شوند و به مشكل برخورد كنند. اظهارنظرهاي غيركارشناسي، برخي اوقات باعث ميشوند يكسري افرادي كه واقعا در اين زمينه كارهايشان از نظر افراد حرفهاي قابل قبول نيست، تاييد شوند و به اين عرصه ورود پيدا كنند كه قاعدتا براي خودشان تبعات خوبي نخواهد داشت.» او درباره راهحل جلوگيري از ورود دانشجويان غيرمرتبط به اين جريانهاي تخصصي گفت: «مراجع ذيربط بايد ورود پيدا كنند. به عنوان مثال خود اتحاديه صنايع دستي ميتواند يكي از بهترين مراجع براي اين قضيه باشد. باتوجه به اينكه خود من در دانشگاه تدريس ميكردم و مدير گروه بودم، هميشه به اين اعتقاد داشتم، استادي كه در زمينه تدريس ورود ميكند، بايد در آن رشته كار كرده باشد و به نوعي كارآفرين بوده باشد. هدف اغلب افراد از ياد گرفتن و ورود به عرصه صنايع دستي، كسب درآمد است. اين كسب درآمد محقق نميشود مگر اينكه در اين زمينه كار كرده باشد، از تجربه پيشكسوتان استفاد كرده باشد و درنهايت در جايگاه مناسبي قرار بگيرد. من چيزي كه ميدانم اين است كه اين كار با خواندن چند كتاب انجام شدني نيست.» خليليان درباره وضعيت صنايع دستي در شرايط حاضر و نگاه دولت سيزدهم به اين هنر تصريح كرد: «در زمينه صنايع دستي خيلي زود است اگر الان بخواهيم نظر بدهيم، چون بايد ببينيم در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد، ولي برخي از افرادي كه در حال حاضر منتصب ميشوند، متخصص در آن زمينه نيستند و آدمهايي هستند كه ما به عنوان دوستان فعال در اين صنف آنها را ميشناسيم ولي تخصصي در اين زمينه ندارند و من فكر نميكنم كه بتوانند تاثير خوبي در اين رشته داشته باشند.» او با مهم دانستن نقش فعالان صنفي در اين حوزه اضافه كرد: «بايد يك فعال صنفي درباره بحث شناسايي صنايع دستي و مواد اوليه كمك كند، در عين حال كه علم و دانش نيز مهم هست. ما نه صرفا ميتوانيم براساس علم اين مسير را پيش ببريم و نه صرفا بر اساس تجربه.»
انحصار در صنايع دستي واقعي است؟
اين مدرس رشته صنايع دستي در پاسخ به اين سوال كه آيا هنر صنايع دستي چه در زمينه خريد و چه در زمينه توليد و فروش در انحصار عدهاي خاص از جامعه قرار گرفته است؟ به خبرنگار ايسنا گفت: «در بحث جواهرات، اگر طلا را كنار بگذاريم، در بحث نقره، ديگر فلزات و سنگها، باور به اين انحصار نميتواند حداقل در زمينه مشتري درست باشد. انحصار به خاطر اين است كه بازار دارد خودش را پالايش ميكند. در حقيقت برخي كارگاهها و افرادي كه به بازار ورود پيدا كردند، در اين بازار راكد نميتوانند مشتري جذب كنند و در حال پالايش شدن هستند. ولي اگر طلا را بخواهيم به اين قضيه اضافه كنيم، ميشود كاملا اين فرضيه را تاييد كرد؛ اما باز هم راهحل وجود دارد. امروز عيار رايج طلا در كشور اروپا ۱۴ و در كشور امريكا عيار رايج ۱۰ است. در حقيقت ميتوانم بگويم كه ما در اروپا ميتوانيم طلا را به قيمت ۸۰۰ هزار تومان به پول خودمان خريداري كنيم. خب قاعدتا چيزي كه در اين ميان خريد و فروش ميشود، فلز نيست بلكه هنر است. ببينيد ما متاسفانه ياد گرفتيم كه يك النگوي درشت از طلا بسازيم و با افتخار بگوييم عيارش ۲۲ است. ما داريم فلز ميفروشيم و فروختن فلز خيلي كار سختي نيست. ما در صنفمان بايد هنر بفروشيم. يعني بايد بتوانيم براي يك كار ۱۰ عياري اجرتي را دريافت كنيم و يك مقدار سودي هم براي خودمان درنظر بگيريم. هرچه كار شكيلتر باشد، فروش من بالاتر ميرود، سودم بيشتر ميشود و درنهايت موفقتر خواهم شد.» خليليان با اشاره به اين نكته كه فلز نقره به لحاظ قيمت چندان به مصرفكننده فشار وارد نميكند، اظهار كرد: «نوع سنگي كه براي كار انتخاب ميشود، مهم است. سنگهايي كه براي كار انتخاب ميشوند بايد به صورتي باشند كه تغييرات خوبي را در ظاهر صنايع دستي ما ايجاد كنند و هم اينكه قيمت تمام شده كار خيلي بالا نرود. به نظر من اين مجموعه ميتواند تغييري در سليقه مشتري و در ميزان تقاضاي بازار ايجاد كند.»