• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5152 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۸ بهمن

مرگ طبري و كتاب تاريخ او

مرتضي ميرحسيني

يك: طبري زمستان 301 خورشيدي در چنين روزي در بغداد از دنيا رفت. از مهم‌ترين دانشمندان زمان خود و يكي از مشهورترين مورخان تاريخ ماست و بسياري، حداقل نامش را شنيده‌اند. پسرش عبدالعزيز مي‌گفت پدرم «از حيث فضل و دانش و هوش داراي مقامي بود كه هركس او را مي‌ديد و مي‌شناخت، منكرش نمي‌شد، زيرا او چندان علوم اسلامي را در خود جمع كرده بود كه كس ديگري به آن پايه نمي‌رسيد و فهرست آثارش از همه علما و فقهاي آن روزگار بلندتر و غني‌تر است. هم در علوم قرآني و هم در اخبار پيامبران و پادشاهان تبحر بسيار داشت و روايت‌هاي مختلف و متضاد از هر واقعه را بهتر از هر روايت‌شناس ديگر مي‌شناخت.» شايد حرف‌هاي پسر درباره پدر چندان پذيرفتني نباشد، اما او فقط يكي از ستايشگران طبري بود. مثلا روايت كرده‌اند «ابوالعباس نحوي كه از بزرگان علوم ادبي بود روزي از اصحاب خود پرسيد چه كسي از علماي نحو در جانب شرقي بغداد باقي مانده‌اند؟ گفتند: هيچ كسي باقي نمانده است و تمام شيوخ و اساتيد از ميان ما رفته‌اند. آنگاه ابوالعباس از مخاطبي از جانب غربي بغداد كه كنارش نشسته بود، پرسيد: حتي جانب شما هم از بزرگان و دانشمندان نحو خالي شده است؟ جواب شنيد: آري، مگر اينكه طبري فقيه را يكي از علماي نحو محسوب كنيم. ابوالعباس پرسيد: پسر جرير؟ مخاطب گفت: آري. آنگاه ابوالعباس گفت كه به راستي او، يعني طبري از علماي متبحر و بصير در نحو است. گفته‌اند اين سخن از ابوالعباس غريب بود، زيرا او مردي تندخو و مغرور بود و براي كسي شهادت به تبحر علمي نمي‌داد. از اينكه درباره طبري چنين گفت، دليل روشني است بر مقام طبري در علم نحو.»
دو: طبري چند كتاب مهم نوشت، اما بيشتر اعتبار و شهرت او در روزگار ما به كتاب تاريخ اوست. تاريخي كه از آفرينش جهان و داستان آدم و حوا شروع مي‌شود و تا اوايل قرن چهارم هجري (يعني زمان حيات نويسنده‌اش) ادامه مي‌يابد. مسعودي مورخ مي‌گفت تاريخ طبري از همه كتاب‌هاي تاريخي ديگر برتر است و ارزش آن بر همه كتاب‌هايي كه در اين رشته نوشته‌ شده‌اند و اكنون موجودند فزوني دارد. اما خود طبري در شروع كتابش مي‌نويسد كه «خواننده اين كتاب بداند كه استناد ما به آنچه در اين كتاب مي‌آوريم به روايات و اسنادي است كه از ديگران، يكي پس از ديگري به ما رسيده است و من نيز خود از آنان روايت مي‌كنم يا سند روايت را به ايشان مي‌رسانم. نه آنكه در آوردن مطالب تاريخي، استنباط فكري و استخراج عقلي شده باشد.» 
و بعد مي‌افزايد: «اگر ناظران و شنوندگان اخبار اين كتاب به برخي داستان‌ها و قصه‌ها برمي‌خورند كه عقل وجود آنها را انكار مي‌كند و گوش‌ها از شنيدن آنها تنفر حاصل مي‌نمايد، نبايد به من خرده‌گيري و عيب‌جويي كنند. چه آنكه اين‌گونه اخبار را ديگران و پيشينيان براي ما نقل كرده‌اند و ما نيز آنها را چنان كه شنيده‌ايم در كتاب خود آورديم.» از اين‌رو اشاره به خبري از اخبار موجود در تاريخ طبري الزاما اشاره به واقعيتي تاريخي نيست و هر كسي به صرف نقل جمله يا بخشي از آن، از «تاريخ» سخن نمي‌گويد. نويسنده‌اش نيز چنين ادعايي نداشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون