علاج
تويي كه بر سر خوبان كشوري چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش به چين زلف تو ماچين و هند داده خراج
بياض روي تو روشن چو عارض رخ روز سواد زلف سياه تو هست ظلمت داج
دهان شهد تو داده رواج آب خضر لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج
از اين مرض به حقيقت شفا نخواهم يافت كه از تو درد دل اي جان نميرسد به علاج
حافظ