• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5155 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲ اسفند

گفت‌وگو با مهدي راحمي به بهانه نمايشگاه «باتلاق» در گالري آرتيبيشن

بيشتر يك طراح هستم

شهرزاد رويايي| مجموعه جديد آثار مهدي راحمي كه با عنوان «باتلاق» در گالري آرتيبيشن به نمايش درآمده، نشان از تبحر دست يك طراح دارد كه كوشيده توانايي‌اش را در قالبي نو و براي بيان يك وضعيت به‌كار بگيرد. به قول خودش باتلاق در اينجا نوعي سنبل است كه قرار است وضعيت پيكره‌ها را در بستر موردنظر هنرمند به نمايش بگذارد. مهدي راحمي با فشردن پيكره‌ها در كنار هم وضعيت فلسفي مورد نظرش را در قالب فرم هم به نمايش مي‌گذارد و فضايي فشرده و تيره را پيش چشم مي‌گستراند. «باتلاق» انگار نظاره انسان به مرگ و سمبلي از اين حقيقت است كه با وجود تلاش و دست ‌و ‌پا زدن، چاره و گريزي از آن نيست. اين طراح، هنرمند چاپ و نقاش تاكنون چندين نمايشگاه انفرادي برگزار كرده است. «باتلاق» نخستين همكاري او با گالري آرتيبيشن است. اين مدرس دانشگاه پيش‌تر چندين نمايشگاه با گالري آرت‌سنتر برپا كرده بود و از آخرين نمايشگاهش، «تراس»، در گالري وارتان، سه سال مي‌گذرد. در اين گفت‌وگو او درباره مضمون، شكل كار كردن و نگاهش به هنر سخن مي‌گويد. گفت‌وگو را مي‌خوانيد. 

  از جزييات آثار مانند تيرگي‌شان اين‌طور به نظر مي‌رسد كه «باتلاق» نوعي وضعيت عمومي در روابط انسان‌ها در جامعه ماست؛ اين تعبير درست است؟
بله، البته نگاه من فقط به جامعه خودمان نبوده، بلكه وضعيت انسان در دنياي امروز به ‌طور كل دغدغه‌ام بوده است. فيگورها در هم تنيده هستند اما هر يك هم‌چنان در انزوا به‌سر مي‌برند و در واقع همه در انزواي جمعي هستيم. اين نگاه منفي نيست و بيشتر يك يادآوري و هشدار است. سعي داشته‌ام كه آثار به موقعيت امروز ما نزديك باشند و هميشه چنين رويكردي را داشته‌ام. كاراكترهاي نقاشي‌ و آثار پيشين من هر لحظه نگران لحظه ديگر هستند و اين وضعيت هميشه مدنظر من بوده است. به ‌طور مثال در مجموعه قبلي به نام «تراس» وضعيت ميانه و متضاد درون افراد را مدنظر قرار دادم و تراس به عنوان فضايي كه نه بيرون است و نه درون، نمادي از اين شرايط دانستم. اين‌بار نيز از زاويه‌اي ديگر درماندگي انسان امروز را از دريچه اين مجموعه بيان كرده‌ام و باتلاق را سمبل وضعيت امروز مي‌دانم.
  با توجه به اينكه پيش از اين نمايشگاه با تكنيك چاپ و طراحي فعاليت مي‌كرديد، چه عاملي باعث انتخاب اكريليك براي خلق اين مجموعه شد و كدام تكنيك راه بيان را براي شما ميسر و جذاب‌تر مي‌كند؟
هر موضوعي تكنيك خاص خود را مي‌طلبد. به دليل سابقه من در طراحي فيگوراتيو، برخوردم با اثر روي بوم نيز طراحانه است. به ‌طور كل ترجيح من بيان طراحانه است، حتي وقتي تكنيك‌ متفاوت باشد. 
  در تعدادي از آثار پيكره‌ها در هم فرو مي‌روند و فضايي فشرده را به وجود مي‌آورند، ولي در گروهي ديگر پيكره‌ها از هم فاصله دارند و تركيب‌بندي‌ها متوازن‌تر است، روند پيشبرد آثار چگونه بود؟ كدام زودتر تصوير شد و كدام ديرتر؟ 
تركيب‌بندي دقيق به واسطه تجربه من است كه در خلق اين مجموعه در 6 ماه گذشته و به صورت ناخودآگاه بر آثار متجلي شده است. من بلافاصله با بوم سفيد مواجه مي‌شوم و به احساسات لحظه‌اي متوصل مي‌شوم و هارموني رنگ، خط و فرم‌ها از ناخودآگاه من است و چون احساس در اين مجموعه آثار اولويت من بوده، ناخودآگاه و تجربه در شكل‌گيري اين هارموني تاثير اصلي را داشته است. در اين مجموعه سعي كرده‌ام كه باتلاق را به عنوان سمبل درنظر بگيرم. آدم‌هايي در فضاي مشابه به باتلاق گرفتار شدند و فشردگي فقط براي القاي حس درماندگي و نياز به كمك داشتن است. انگار نصف بدن آدم‌ها در باتلاق فرو رفته است.
  مي‌توان بازآفريني صحنه‌هاي آشنا در سنت نقاشي رنسانس همچون پيه‌تا يا پايين آوردن حضرت مسيح از صليب را در بعضي از آثار مشاهده كرد، اين ارجاع عامدانه بوده است؟
بله، درخصوص چند اثر اين رويكرد را داشتم، زيرا جغرافياي خاصي براي اين آثار ندارم و زمان را هم حذف كردم و با چنين ارجاعاتي سعي كردم به تشابه شرايط امروز و ديروز اشاره كنم. به‌ طور مثال در يكي از فيگورها به كودكي در حال مرگ پرداخته‌ام كه اشاره به يكي از كارهاي دوميه دارم و با اين شيوه تلاش براي ارايه سوژه در بستري بدون مكان و زمان داشته‌ام. 
  در آثارتان نشانه‌هايي از خودانگيختگي مثل رفتار اكسپرسيونيستي ديده مي‌شود و در عين ‌حال تركيب‌بندي‌ها دقيق است. در مورد نحوه كارتان توضيح دهيد؟ چقدر براساس پيش‌طرح كار مي‌كنيد و چقدر دست خود را در بيان احساسات آزاد مي‌گذاريد؟
براي شروع كار اين مجموعه از قبل فكر كردم اما هميشه حس، به عنوان عاملي پيش برنده در آثار من بوده و نتيجه نهايي حاصل از احساس است.
  پالت رنگي محدود در آثار اين مجموعه به موضوع برمي‌گردد يا اينكه انتخاب رنگ هم ناخودآگاه بوده است؟ 
قطعا رنگ‌ها به اقتضاي موضوع نمايشگاه وارد كارها شده‌اند و سعي كرده‌ام كه با رنگ خاكستري و تيره فضاي باتلاق را انتقال دهم اما هم‌چنان مي‌گويم كه من بيشتر يك طراح هستم تا نقاش، در نتيجه گرايشم به سمت رنگ‌هاي خاكستري بيشتر است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون