• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5157 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۴ اسفند

اگر روسيه پيروز شود چه خواهد شد؟

ليانا فيكس، مايكل كيميج

 

تابستان سال 2015، وقتي كه روسيه وارد جنگ داخلي سوريه شد، ايالات متحده امريكا و متحدانش شوكه شدند. در نهايت باراك اوباما كه از اين اقدام روسيه كلافه شده بود، مدعي شد كه سوريه به باتلاق روسيه و ولاديمير پوتين تبديل خواهد شد. او تاكيد كرد كه سوريه به ويتنام تا افغانستان روسيه تبديل خواهد شد. اين اشتباهي بود كه دست آخر منافع روسيه را تهديد خواهد كرد. اما سوريه به باتلاق پوتين تبديل نشد. روسيه روند جنگ را تغيير داده و بشار اسد را از شكست قطعي نجات داده و از نيروهاي نظامي‌اش در سوريه به عنوان يك ابزار ديپلماتيك در عرصه جهاني استفاده كرد. حالا روسيه در گستره‌اي از اسراييل تا ليبي نفوذ منطقه‌اي دارد و توانسته اسد را به عنوان شريك وفادار خود حفظ كند تا بتواند قدرتش را در شامات و مديترانه تزريق كند. آنچه باراك اوباما در سوريه از پيش‌بيني‌اش ناتوان بود، احتمال موفقيت روسيه در مداخله نظامي‌اش در سوريه بود.  و حالا در زمستان عجيب و غريبي كه شاهدش هستيم بار ديگر ايالات متحده امريكا و اروپا درباره يك مداخله نظامي ديگر روسيه، اين‌بار در خاك اروپا، هشدار مي‌دهند و اين‌بار هم بسياري از تحليلگران درباره تبعات شديد تجاوز نظامي روسيه هشدار مي‌دهند. روز يازدهم فوريه، جيمز كلورلي، وزير اروپا دولت بوريس جانسون پيش‌بيني كرد كه جنگ گسترده‌تر در اوكراين موجب خواهد شد روسيه در يك باتلاق گرفتار شود. ديگر تحليلگران نيز در يك محاسبه منطقي هزينه و فايده، گفته است كه حمله همه‌جانبه روسيه به اوكراين هزينه بسيار زيادي براي روسيه دارد و مي‌تواند تلفات زيادي را نيز بر جا بگذارد. ايالات متحده امريكا پيش‌بيني كرده كه در چنين حمله‌اي حدود 50 هزار غيرنظامي كشته خواهند شد. علاوه بر اين، يك جنگ همه‌جانبه مي‌تواند جايگاه پوتين را در ميان چهره‌هاي سياسي روسيه تضعيف كرده و اقتصاد روسيه را شكننده كند و در نتيجه نارضايتي عمومي در پي داشته باشد.  با اين حال باز هم پوتين تمايل دارد وضع موجود اروپا را به چالش بكشد. او علاقه دارد بيشتر خطر كند و فراتر از تحليل‌هاي روزانه سياسي حركت كند. پوتين احساس مي‌كند ماموريتي تاريخي بر دوش دارد تا اهرم‌هاي فشار روسيه در اوكراين را بار ديگر بازستاند و در اين راستا احساس مي‌كند كه پيروزي در اوكراين در دسترس است. مسلما اين امكان وجود دارد كه روسيه بحران اخير را بدون اينكه به اوكراين حمله كند، طولاني‌مدت كند تا به مرور زمان نتايج مورد نظرش را به دست آورد. اما اگر محاسبات كرملين درباره اوكراين، درست مانند محاسباتش درباره سوريه، درست باشد، آن‌وقت امريكا و اروپا بايد منتشر پاياني متفاوت از گرفتار شدن روسيه در باتلاق اوكراين باشند. اگر روسيه در اوكراين به موفقيت برسد، چه خواهد شد؟
اگر روسيه موفق شود اوكراين را تصرف كرده يا اين كشور را به شكل گسترده‌اي دچار بي‌ثباتي كند، آنگاه دوراني جديد براي امريكا و اروپا رقم خواهد خورد. رهبران امريكا و اروپا با يك چالش دوطرفه روبه‌رو خواهند شد؛ از يك سو بايد امنيت اروپا را بازبيني كنند و از سوي ديگر بايد از ورود به جنگ گسترده با روسيه اجتناب كنند. هر دو طرف بايد اين واقعيت را در نظر بگيرند كه طرف مقابل‌شان يك قدرت مسلح به سلاح هسته‌اي است. نكته اين است كه اين دومسووليتي كه روي دوش روپاست يعني دفاع از صلح و امنيت اروپا و اجتناب از افزايش تنش‌ نظامي با روسيه، لزوما باهم منطبق نيستند. حمله روسيه به اوكراين موجب خواهد شد ايالات متحده امريكا و متحدانش نتوانند در آينده نظم جديد امنيتي در اروپا برپا كنند. 
روسيه به طرق مختلفي مي‌تواند در اوكراين پيروز شود. در اوكراين هم درست مانند سوريه، روسيه مي‌تواند درباره روي كار آمدن يك دولت دست‌نشانده مذاكره كند يا دست به تجزيه اين كشور بزند. علاوه بر اين، شكست ارتش اوكراين و بعد مذاكره درباره شرايط تسليم اين كشور مي‌تواند اوكراين را به يك كشور ورشكسته تبديل كند. روسيه مي‌تواند از ابزار حملات سايبري و انتشار اطلاعات غلطي كه با ابزار تهديد حمايت مي‌شوند استفاده كند تا اوكراين را فلج كرده و رژيم را در اين كشور تغيير دهد. هركدام از اين نتايج كه به دست آيد، اوكراين، به شكل موثري از غرب جدا خواهد شد. 
اگر روسيه بتواند با استفاده از ابزار نظامي، به اهداف سياسي خود در اوكراين دست يابد، اروپا ديگر اروپاي قبل از جنگ نخواهد بود. در چنين شرايطي، نه تنها برتري امريكا در اروپا به باد خواهد رفت بلكه چشم‌انداز تضمين صلح و امنيت اروپا توسط اتحاديه‌ اروپا و ناتو، به سراب تبديل خواهد شد. در چنين شرايطي امنيت اروپا به دفاع از اعضاي اصلي اتحاديه و ناتو محدود خواهد شد و هر كسي كه خارج از اين گروه باشد- البته جز فنلاند و سوئد- تنها خواهند ماند. در چنين شرايطي نه اتحاديه اروپا و نه ناتو ظرفيت گسترش به فراتر از مرزهاي خود را نخواهند داشت. علاوه بر اين، امريكا و اروپا در يك جنگ اقتصادي دايمي روسيه قرار خواهند گرفت. غرب تلاش خواهد كرد تحريم‌هاي سختي را عليه روسيه به اجرا بگذارد و احتمالا روسيه هم با استفاده از ابزارهايي نظير حملات سايبري و باج‌خواهي در زمينه انرژي، با اروپا درگير خواهد شد. در چنين شرايطي چين نيز ممكن است در اين رويارويي اقتصادي در كنار روسيه بايستد. 
روش‌هاي تحليل دوران جنگ سرد به فهم جهاني كه در آن اوكراين به قلمروي روسيه تبديل شده، كمكي نخواهد كرد. مرزهاي جنگ سرد در اروپا بحران‌هاي مختص به خود را داشت اما بعد از امضاي توافق هلسينكلي در سال 1975، اين مرزها از يك ثبات نسبي برخوردار شدند. اما حالا و با حاكميت احتمالي روسيه بر اوكراين، حجم زيادي از بي‌ثباتي و ناامني از استوني تا لهستان و روماني و حتي تركيه گسترش خواهد يافت. تا زماني كه حضور روسيه در اوكراين ادامه داشته باشد، همسايگان اوكراين به اين اقدام به عنوان اقدامي تحريك‌آميز و غيرقابل قبول نگريسته و برخي نيز آن را تهديدي براي امنيت خود تلقي خواهند كرد. 
در ميان همه اين تحولات، نظم امنيتي در اروپا رنگ و بوي نظامي به خود خواهد گرفت و از آنجايي كه روسيه دست قوي‌تري در عرصه نظامي نسبت به حوزه اقتصادي دارد، بنابراين اين نظم امنيتي به نفع كرملين پيش خواهد رفت و نهادهاي غيرنظامي مانند اتحاديه اروپا به حاشيه رانده خواهند شد.  روسيه بزرگ‌ترين ارتش متعارف اروپا را دارد كه كاملا آماده جنگيدن است. در آن سو اما، سياست‌هاي دفاعي اتحاديه اروپا - برخلاف ناتو – توان تامين امنيت اعضاي خود را نيز ندارد. بنابراين در چنين شرايطي كشورهاي شرق اروپا به تضمين‌ها و حمايت‌هاي نظامي نياز دارند و رجزخواني‌هاي اروپا و امريكا درباره تحريم اقتصادي روسيه مشكل آنها را حل نخواهد كرد.  با گسترش بحران در اوكراين، غرب نبايد روسيه را دست‌كم بگيرد و نبايد روي روايت‌هايي از ماجرا تكيه كند، بيش از اندازه اميدوارانه و خوشبينانه‌ هستند.  واقعيت اين است كه پيروزي روسيه در اوكراين به هيچ عنوان بعيد نبوده و تخيلي نيست. 
اما اگر غرب بتواند حداقل كاري براي جلوگيري از پيروزي نظامي روسيه انجام دهد، آن كار بايد اين باشد كه در رخدادهايي كه بعدا اتفاق مي‌افتند، نفوذ و تاثيرگذاري داشته باشد. خاكستر بسياري از مشكلات در زير آتش پيروزي پنهان مي‌ماند. روسيه اين توان را دارد كه اوكراين را در ميدان نبرد متلاشي و اين كشور را به يك كشور شكست‌خورده تبديل كند. اما براي انجام اين كار بايد هزينه بدهد.  اين هدف براي روسيه محقق خواهد شد اما تنها با به راه انداختن يك جنگ جنايتكارانه و ويران كردن زندگي ملتي كه هرگز به روسيه حمله نكرده است. ايالات متحده و اروپا و متحدان آنها و ساير كشورهاي جهان نتيجه‌گيري خود را خواهند داشت و درباره اقدامت روسيه قضاوت خواهند كرد. ايالات متحده و اروپا از طريق نهادهاي خود و در حمايت از مردم اوكراين، مي‌توانند تصويري شفاف از جنگ‌هاي تجاوزكارانه براي افكار عمومي نمايش دهند. غرب مي‌تواند تلاش‌هاي روسيه براي كاشتن بذر بي‌نظمي و ناامني را با پاشيدن بذر نظم و امنيت پاسخ گويد. همان‌طوركه ايالات متحده، دارايي‌هاي ديپلماتيك سه كشور بالتيك در واشنگتن دي سي را پس از الحاق آنها به اتحاد جماهير شوروي در طول جنگ جهاني دوم حفظ كرد، غرب مي‌تواند در اين درگيري از خود نجابت و كرامت نشان دهد. جنگ‌هايي كه به پيروزي ختم مي‌شوند، ‌هميشه سرنوشت شان اين‌گونه نمي‌ماند. هيچ‌كسي براي هميشه در جنگي پيروز نمي‌شود. در طول تاريخ، شكست اغلب كشورها به واسطه به راه انداختن جنگ‌هاي اشتباه و سپس پيروزي در همان جنگ‌ها رقم خورده است. 
منبع: فارين افرز| ترجمه: آرمين منتظري 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون