انتقاد تند امير حاجرضايي از وضعيت فدراسيون فوتبال
بوي فساد به مشام ميرسد
شما چه كاره هستيد كه جاي ما تصميم ميگيريد؟
گروه ورزش
كارشناس باسابقه فوتبال كشورمان معتقد است عزل عزيزي خادم از سمت رياست فدراسيون فوتبال يك جور تسويه دروني بوده و اين به نفع فوتبال ملي نخواهد بود.
چند روزي از عزل عزيزي خادم به عنوان رييس فدراسيون فوتبال گذشته و فوتبال ايران وارد يك چالش جديد شده است. امير حاجرضايي كارشناس فوتبال ايران درباره تصميم هياترييسه مبني بر عزل عزيزي خادم با دست گذاشتن روي ناشفاف بودن اين اتفاق گفت: «اطلاعات من رسانهاي است و نزديك نيستم به هيچكدام از ارگانها. خبرهايي كه ميشنيدم را نميتوانم روي صحت و سقمشان دست بگذارم. نميدانم در فدراسيون فوتبال چه ميگذرد و چه چيزي جريان دارد. كدامش پنهان است و كدامش آشكار. اتفاقا مساله هم همينجاست. ما عادت كرديم. آدمهايي كه مسووليت پيدا كردند در ورزش و فدراسيون فوتبال و ساير زيرمجموعهها هرگز با شفافيت و صادقانه با مردم صحبت نكردند.» ايشان افزود: «يكي از آقايان اعضاي هياترييسه بيايد براي مردم توضيح بدهد. در گفتوگويي كه مردم ببينند و بشنوند و آگاه شوند. بگويد اين اتفاقات رخ داده و ما بر اساس قانون داريم اين شخص را تغيير ميدهيم و اين به سود فوتبال است. ما اصلا اين چيزها را نميدانيم. بعد كليگويي ميكنند. يكسري جملات پرابهام مطرح ميشود. اينكه شخصي بيايد و بگويد ايشان كفايت لازم براي اداره فدراسيون فوتبال را ندارد. اين يك جمله مبهم است و ميتواند از درونش هزاران شائبه بيرون بيايد. توقع صداقت داشتن از اين آدمهايي كه دارند در فوتبال كار ميكنند جز يكي دو تا استثنا، توقعي بيمورد است. بنابراين من نميتوانم قضاوت كنم چه وقايعي رخ داده و سرمنشا اين ماجراها كجاست. همه كساني كه تصميم گرفتند ايشان به منصب رياست فدراسيون برسد يك مرتبه عليه ايشان شدند. دليل چيست؟ ممكن است به خاطر منافع فردي باشد يا منافع ملي. اميدوارم كه گزينه دوم باشد.»
مربي سابق تيم ملي فوتبال ايران تصريح كرد: «اينها همه نابساماني است ديگر. پاشخ صريح و روشن وجود ندارد كه چه خواهد شد. مشخص است چه اتفاقاتي رخ داده. هر چيزي يك اصول و مقدمات و پايهاي دارد. اين وضعيتي كه الان ايجاد شده يك وضعيت نابسامان است. يك تسويه دروني در فدراسيون فوتبال رخ داده. در داخل خانواده فدراسيون فوتبال ميبينيم كه خيليها كنار گذاشته شدند. من نميشناسمشان كه بخواهم دفاع كنم يا توجيهشان كنم ولي به هر حال اين اتفاقات رخ داده. نميخواهم بذر نااميدي بپاشم ولي من چندان خوشبين نيستم.»
حاجرضايي در ادامه به مشكلات ساختاري فوتبال ايران اشاره كرد و اظهار داشت: «مشكلات فوتبال ايران چيزهاي تكراري است. آنقدر تكرار شده كه نخنماست. مثلا لغت ساختار. ما در فوتبالمان ساختار نداريم و وقتي نداريم اين اتفاقات مرتبا رخ ميدهد. هر بار به يك شكلي. در همين مدت يكي، دو ماه اخير ببينيد چه اتفاقات بدي عليه فوتبال رخ داده است. كسر هفت امتياز از باشگاه گلگهر به دلايلي كه خودشان ميدانند. حذف دو تا تيم پايتخت، چشم و چراغ فوتبال ايران از مسابقات آسيا. عزل رييس فدراسيون. زمزمههايي مبني بر اينكه ممكن است كميته اخلاق فيفا اصلا نگذارد تيم ملي ايران به جام جهاني برود. جلوتر از آن تصميماتي كه در مورد فوتبال ايران گرفته ميشود را داريم. اينكه اساسنامه ناقص است يا قوانين را دور زدند. از همه اينها بوي يك نوع فساد ميآيد. فساد هم نبايد مستقيما ما را به مسائل مالي ببرد. وقتي ما به وظيفه خودمان عامدانه عمل نميكنيم، وقتي تعمدا قوانين را دور ميزنيم براي فرار از مسووليتي كه توانمندي انجامش را نداريم اين فساد است.»
ايشان تاكيد كرد: «بحث سر يازده ماهي كه آقاي عزيزي خادم بر مسند كار بودند، نيست. ما از فدراسيون آقاي كفاشيان كه هشت سال بودند و نفر بعدي كه ۴ سال و خردهاي بودند نزديك ۱۴، ۱۵ سال است كه درگير اين مسائل مختلف هستيم. ما را آوردند به يك جايي رساندند كه كل دلخوشي ما از اين فوتبال شده حضور در جام جهاني. اصلا چنين چيزي نيست. اصلا اين سقف آرزوهاي جامعه فوتبال نيست كه ما فقط برويم به جام جهاني و بعد تمام معايب و كمبودها و نداشتن ساختار و نداشتن ابزار اوليه فوتبال را پشت حضور در جام جهاني پنهان كنند.»
مربي سابق تيمهاي فوتبال باشگاهي ايران به نبود زيرساختها و امكانات اشاره كرد و افزود: «وقتي يك مسابقهاي تمام ميشود مربيان اكثرا از دو مورد گلايه دارند. يك داوري و دوم زمين بازي. شما ببينيد ما چند تا زمين سالم داريم؟ براساس يك آمار غيررسمي ۵۰ درصد كيفيت مسابقه به زمين مربوط است. در داوري چند بار شما ديديد كه چيزهايي به نام هدست به گوش داوران بستند كه بسته نميشده و با چسب اين كار را كردند. چقدر زشت و زننده است. با اين پولهاي هنگفتي در فوتبال است. از يكي از آقايان داوران سوال كردم كه قيمت اين هدستها چند است؟ گفت ۶ هزار دلار. ده تاش ميشود ۶۰ هزار دلار. ولي اين كار را نميكنند. يا سيستم ويايآر كه نيست. ما از تكنولوژي بهرهاي نميبريم و داور را بيپناه ميفرستيم در ميدان. در حالي كه داور بايد از بيرون اطلاعات زيادي دريافت كند. حقوقشان را هم ميدانيم. داوران ميروند و اشتباهاتي صورت ميگيرد. در اين بين هتك حرمت ميشوند و مورد فحاشي قرار ميگيرند. اينها همه برميگردد به زيرمجموعه ساختار. نه در اين فدراسيون يازدهماهه كه در فدراسيون هشتساله و چهار سال و خردهاي هم وجود داشته.»
حاجرضايي در ادامه گفت: «من و خيليها جوانيمان با فوتبال گذشت. توقعي هم من يكي كه ندارم. يعني نميگويم فوتبال مرا پير كرد و حالا مرا بگذاريد روي سرتان. نه! من عاشق فوتبال بودم و تا زماني هم كه هستم هيچ طلبي ندارم و بدهكار فوتبال هم هستم. بدهكار از اين جهت كه خيلي چيزها به من ياد داد و معلم من بود. نظرم اين است كه بعد از بيش از ۶ دهه زندگي با فوتبال بهطور راسخ اعتقاد دارم فوتبال ايران بيمار است. اين بيماري ادامهدار است. دليلش هم اين است كه ما زيرساخت درستي نداريم. ما نميتوانيم يك ساختمان را بدون كندن پي ببريم بالا. تا بنياد آن را محكم نكنيم، نميشود. ما بنا و بنياد و به قول امروزيها فوندانسيون را در فوتبال نداريم. پيريزي محكم نداريم. داريم روي يك زمين ناهموار ساختمان را ميبريم بالا. طبيعي است اين ساختمان فرو ميريزد. اين وضعيت فوتبال امروز ايران است.»
ايشان در پاسخ به اين سوال كه تكليف اسكوچيچ و مهدي مهدويكيا سرمربيان تيمهاي ملي و اميد چه ميشود، گفت: «حالا داريم با سرپرست تا ارديبهشتماه ميرويم جلو. بعد اگر در آن تاريخ مجمع برگزار شود و رييس جديد انتخاب شود، او هم ميآيد و تيم خودش را ميچيند. يك زمزمههايي از اول انتصاب آقاي اسكوچيچ بوده كه ايشان عوض نميكند و در سطح تيم ملي نيست. زماني كه اسكوچيچ آمد فدراسيون رييس نداشت و حالا هم كه ميخواهد برود به جام جهاني باز رييس فدراسيون نداريم. در چنين شرايطي اينكه چه خواهد شد را خدا ميداند. در چنين شرايطي روي سرمربي تيم هم دست گذاشتيم. بحثهايي مطرح ميكنند كه فلان سرمربي ايراني را بگذاريد. اين در حالي است كه اگر بخواهند بروند سراغ مربي ايراني نداريم. بعد ميآيند يكي از چهرههاي درخشان فوتبال كشورمان آقاي مهدويكيا را ميگذارند توي تيم اميد و اميدوار ميشويم به اينكه بالاخره يك چهره محبوب و با اخلاق اين سمت را پذيرفته. حالا وضعيت ايشان هم معلوم نيست. در خبرها خواندم يك آقايي گفته بود ايشان نيايند و ما يك نفر ديگر را ميگذاريم. اينكه نميشود! مگر ميشود يك نفر با داشتن خصوصيت لازم اين حرفه را بگذاريم كنار و يك نفر ديگر را بگذاريم جايش؟ يعني به دليل اينكه با ذات فوتبال آشنا نيستند تصميمات غيرمنطقي ميگيرند و اين به فوتبال ما لطمه زده.»
حاجرضايي ادامه داد: «بهطور كلي وقتي ميگويم فوتبال ما بيمار است تمام علايم در اين بيماري مشهود است. يعني نشده در اين چند سال اخير من و شما در مورد يك مساله مثبت فوتبال صحبت كنيم. واقعا نشد. اين اتفاق در مورد ساير همكاران شما هم كه با من صحبت ميكنند رخ داده. من واقعا چيزي نميبينم. يك موقعي گفتند سقف آرزوهاي ما حضور در جام جهاني است و ما شما را برديم. اولا شما چه كاره هستيد كه به جاي ما تصميم بگيريد و آرزوهاي ما را تعيين كنيد؟ حالا دارند القا ميكنند اگر به دور دوم برويم فوتبال ما فلان ميشود. نه! نه! روياهاي ما مثل تفكرات شما كوچك نيست. ما روياهاي بزرگي داريم كه شما متاسفانه با ندانمكاري آن روياها را تبديل به كابوس كرديد. ما هنوز نتوانستيم روي صندليهاي ورزشگاه مليمان شماره بگذاريم. ما هنوز نميتوانيم بليتفروشي الكترونيك داشته باشيم. در جهاني كه تكنولوژي آن را در سلطه خودش دارد. دوستي يك چيز جالب تعريف ميكرد. ميگفت يكي از مسوولان ورزشي بلندپايه يك موبايل هوشمند خريده بود ولي بلد نبود از آن استفاده كند! جاي تاسف است.»
اين كارشناس فوتبال كشورمان تصريح كرد: «من خلاصه ميگويم. اگر بخواهيم چند تا از بيماريهاي اين بيمار را فهرست كنيم، ميگويم كه كشندهترينش بحث مديريت است. مديراني كه كارشان را نميدانند و به هواي ديگري آمدند و وقتي آن هوا تمام شد ميروند. به قول يكي از اهالي هنر كه ميگفت ما ميزبانيم و شما مهمان. شما خواهيد رفت و ما خواهيم ماند. كما اينكه براي خود من هم اين اتفاق رخ داده. دهههاست كه هستم و مهمانها آمدند و رفتند. البته كاش فقط مهمان بودند. آنها چيز ديگري بودند.»
ايشان در پايان گفت: «بهرغم همه بيتوجهيها به كساني كه واقعا فوتبال ايران را دوست دارند، چه در جامعه رسانهاي، چه منتقدين و چه پيشكسوتان فوتبال، با وجود اينكه به حرف اينها گوش داده نميشود ولي اين جامعه كه نام بردم بايد بنويسد و بايد حرف بزند و آنها بدانند آدمهاي بيداردل و فرهيخته و دلسوز در اين جامعه حضور دارند. آنها ميدانند كه اين ره، رهي نيست كه ما را به سرمنزل مقصود برساند.»